تعدادی از ناشران از فعالیت دست کشیدهاند؛ «نمیگذاریم چراغهای شهر خاموش شود»
کمکم پل سرخ، رنگ و رخ فرهنگی خود را از دست میدهد. شماری از کتابفروشیها، انتشارات و کافهها بسته شده است و یک تعداد دیگرشان هم رونق سابق را ندارد.
در جادههای منتهی به پل سرخ، کمتر دختران و پسران فرهنگی دیده میشود. نارسیده به چهارراهی پل سرخ، جایی که بیش از هر نقطه دیگر کابل احساس آرامش و حس خوب داشت، طالبان ایست بازرسی ایجاد کردهاند.
در سمت غرب این چهارراهی، مارکیت ملی، یکی از مراکز عمده فروش کتاب در شهر کابل است. ساعت ۳:۲۰ روز دوشنبه، چهارم میزان، است. در دم دروازه ورودی مارکیت به جز مردی بزرگسال که موترهای لینی را تنظیم میکند، کسی دیده نمیشود.
داخل مارکیت ملی میشوم؛ جایی که پیش از سقوط کابل، یکی از خوشایندترین ساحات شهر کابل بود. کتابفروشیها باز است، اما مراجعهکنندهای ندارد. شماری از انتشارات هم بسته شده است. ناصر مقصودی، مسوول انتشارات مقصودی، میگوید که در جریان چهل روز گذشته، تنها هشت ناشر و کتابفروش از «اتحادیه کتابستان» دست از فعالیت برداشتهاند. آقای مقصودی میافزاید: «حدود ۱۵ ناشر و کتابفروش در این مجتمع عضویت داشتند، اما پنج ناشر و سه کتاب فروش ما همه کتابهایشان را جمع کردهاند، تا از سردرگمی نجات پیدا کنند و از کرایه دکان و دفتر بیرون شوند.»
با آمدن طالبان در کابل و بسته شدن نهادهای آموزشی، فعالیت ناشران و کتابفروشان در وضعیت اسفناکی قرار گرفته است. مسوول انتشارات مقصودی میگوید، با وجودی که حالا دانشگاهها، مکاتب و مراکز آموزشی باز شده است، اما متقاضی کتاب نداریم؛ احساس میکنیم که این نهادها هیچ باز نشده است. به گفته او، کسی دنبال کتاب نمیآید.
دانشگاههای خصوصی حدود سه هفته پیش تحت شرایط تازه بازگشایی شد. دانشگاهها و موسسات تحصیلات عالی خصوصی مکلف شدهاند صنفهای دانشجویان دختر و پسر را جدا کنند یا هم در صنفهایی که دانشجویان دختر حضور دارند، پرده شرعی بکشند.
خلاف دانشگاههای خصوصی تا هنوز دانشگاههای دولتی بازگشایی نشده است. وزارت تحصیلات عالی طالبان میگوید که باز شدن دانشگاههای دولتی به دلیل فراهم شدن زمینه آموزش دختران، زمانگیر است. این وزارت قصد دارد که شرایط تازه دانشگاههای خصوصی را در دانشگاههای دولتی نیز تطبیق کند.
مکاتب نیز حدود دو هفته پیش بازگشایی شد. طالبان تا هنوز تنها برای دانشآموزان دختر از صنف اول الی ششم اجازه آموزش دادهاند. طالبان میگویند که با فراهم شدن زمینه آموزش، دختران دوره متوسطه و لیسه نیز میتوانند به مکاتبشان برگردند.
ناصر مقصودی میگوید که اکثر مشتریان آنان دانشآموزان و دانشجویان بودند و اکنون که وضعیت روحی، روانی و اقتصادی آنان خوب نیست، خریداری هم ندارد. مقصودی میافزاید: «امید ما این بود که با ختم بحران کرونا دوباره کار ما رونق بگیرد، اما تغییر نظام سبب شد که ما در یک آینده مبهم و گنک قرار بگیریم. گرچند کار ما رویکرد اقتصادی نداشته، بل از روی درک و درد است، اگر یک لقمه نان بخور و نمیر را به دست بیاوریم، تا آخرین توان در بخش خود کار میکنیم.» انتشارات مقصودی ۲۰ سال پیش در کابل تاسیس شد. این انتشارات از شروع کار تا هنوز ۱۶۴ عنوان کتاب چاپ کرده است.
انتشارات مقصودی بهتازهگی کتاب محمدامین احمدی، عضو هیات مذاکرهکننده حکومت پیشین را تحت عنوان «صلح افغانستان، جدال امارت و جمهوریت» چاپ کرده است. ناصر مقصودی میگوید که ۱۵ عنوان کتاب دیگر نیز آماده چاپ دارد، اما به دلیل مشکلات مالی آنها را چاپ نتوانسته است. وی امیدوار است که وضعیت بهبود یابد تا بتواند کتابهای جدید چاپ کند.
در جریان یک ساعت که برای مصاحبه در مارکیت ملی حضور داشتم، یک مراجعهکننده کتاب را دیدم. امید چهار عنوان کتاب خریده بود. وی دنبال کتاب «جنبش طالبان از ظهور تا افول» بود. او میگوید که مطالعه آزاد را دوست دارد و در این شرایط سخت هم کوشش میکند با مطالعه، خودش را آرام کند. امید از متوقف شدن فعالیت شماری از انتشارات و کتابفروشیها ناراحت بود و گفت: «مردم علاقه ندارند به خواندن کتاب، وضعیت خوب نیست، قدر کتاب و کتابخوانی را یک تعداد کم میفهمد.»
انتشارات مقصودی در سال ۱۳۸۱ به امید اینکه روزی بتواند داشتههای فکری افغانستان را با جهان شریک کند، شروع به فعالیت کرد؛ اما ادامه وضعیت کنونی تا شش ماه آینده، انتشارات مقصودی را از فعالیت باز خواهد داشت.
ناصر مقصودی، مسوول این انتشارات، میگوید: «به خاطر علاقهمندی، حداقل تا شش ماه دیگر به همین شکل کار میتوانیم. کتابخانهها در حقیقت چراغ یک شهر است، ما نمیخواهیم در کوتاهترین زمان چراغهای شهر را خاموش کنیم. هدف ما روشن نگه داشتن است. من حاضرم حتا وسایل خانهام را بفروشم، اما کرایه دکان را بپردازم.»
در روزهای اخیر کتابفروشی اقرأ کتابهایش را به حراج گذاشت. این کتابفروشی که یکی از بزرگترین مراکز فروش کتاب در شهر کابل بود، در صفحه رسمی فیسبوکش نگاشت: «تمام کتابهای فروشگاه کتاب اقرأ به لیلام گذاشته شده. هرچه کتاب دوستداری بردار، نصف قیمت.» مقصودی میگوید که حراج کتاب حقارت و بدبختی یک کشور است؛ متاسفانه روزگار همه ناشران و کتابفروشان مناسب نیست.
اگر وضعیت کنونی ادامه پیدا کند، شش ماه بعد یکی از انتشارات دیگر با یک تفاوت فعالیت خود را متوقف خواهد کرد. مقصودی میگوید که دروازه دکانش را باز میگذارد، هرکسی که کتابها را برد، ببرد.