رابطه سعودی و ایران؛ آیا تنش در افغانستان کاهش خواهد یافت؟

در نیم قرن اخیر، هر دو کشور عربستان سعودی و ایران از کشورهای دارای نفوذ در افغانستان بوده‌اند؛ یکی به دلایل همسایه‌گی و دیگری به دلایل پیوندهای مذهبی، و البته هر دو به علت برخورداری از پول نفت و استفاده از آن برای نفوذ منطقه‌ای خود. در چند ماه اخیر که رابطه سرد و پردست‌انداز آن دو کشور به وساطت چین در حال بهبود است، این پرسش به میان آمده است که تاثیر این تحول بر افغانستان چه خواهد بود و آیا کمکی به آرامش، ثبات و بهبود وضعیت مردم خواهد کرد؟

در گذشته رقابت شدیدی میان این دو کشور بر سر رهبری جهان اسلام وجود داشت، به‌ویژه پس از انقلاب ایران، یکی با تکیه بر ایدیولوژی انقلابی‌اش و دیگری با تکیه بر جایگاه منحصر به فردش به‌عنوان قبله مسلمانان. پول نفت به هر دو کشور امکان بلندپروازی‌های بیشتری فراهم آورده بود. افغانستان یکی از میدان‌های رقابت و جنگ نیابتی این دو کشور بود که در ادامه بازی بزرگ میان دو ابرقدرت در جنگ سرد قرار می‌گرفت. سعودی در آن سال‌ها حمایت از سلفیت را به‌شکل خاص و حمایت از هر گونه اسلام‌گرایی سیاسی را به‌شکل عام در دستور کار خود قرار داده بود و از این کار دو هدف همزمان را در نظر داشت؛ یکی بسط نفوذ نرم خود در منطقه و دیگری خرسند ساختن کشورهای غربی به‌ویژه ایالات متحده امریکا در مقابله با کمونیسم. ایران نیز که در حمایت از اسلام‌گرایی سیاسی سیاست مشابه داشت، در زاویه‌ای دیگر که به بسط نفوذ نرم این کشور در منطقه گره می‌خورد به حمایت از گروه‌های دیگری روی آورده بود که با سعودی پیوند چندانی نداشتند. محصول نهایی این رقابت شدید و پول‌های هنگفتی که به مصرف می‌رسید، افزایش تنش مذهبی به‌ویژه تنش سنی و شیعه در منطقه بود و آن هم قرائت‌های تندروانه از این دو مذهب.

سعودی اما در چند سال اخیر رویکرد متفاوتی در پیش گرفته است و کوشش دارد با اجرای اصلاحاتی در عرصه‌های مختلف، انتقادهایی را که از سال‌های متمادی نسبت به این کشور وجود داشت کاهش دهد. یک بخش از این اصلاحات معطوف به سیاست‌های دینی این کشور است که در گذشته تحت تاثیر چهره‌ها و نهادهای قدرت‌مند سلفی قرار داشت و اکنون شاهزاده جوان این کشور از نفوذ آن‌ها کاسته است تا برای دیگر طیف‌های جامعه نیز امکان ابراز وجود در عرصه عمومی را بدهد.

کاهش تنش میان سعودی و ایران می‌تواند یکی از منابع تنش در افغانستان را کاهش دهد و این به سود مردم افغانستان خواهد بود. اما سیاست ایران درباره حمایت از طالبان، به رغم اختلافات گذرایی که این گروه با دولت آن کشور پیدا می‌کند، به موج دیگری از تنش‌های درونی در افغانستان دامن خواهد زد. طالبان با درک تغییر رویکرد در سعودی، امید چندانی به آن کشور ندارند و به جایش می‌کوشند رابطه خود را با قطر و برخی دیگر از کشورهای عربی تقویت کنند که به‌گونه مشخص‌تری حامی اسلام‌گرایی سیاسی هستند. افراطیت ابزاری است که هنوز در این منطقه خریدار فراوانی دارد و در بازی بزرگ قدرت‌های بزرگ‌تر سودآوری‌اش محسوس است. از این جهت تا خشکیدن ریشه‌های این پدیده، فاصله بسیار زیادی داریم.