سیاست خارجی میدان قهرمان‌سازی نیست

پس از سفر رییس ستاد ارتش پاکستان به افغانستان، امیدواری بر این بود که با سفر او رابطه افغانستان و پاکستان در عصر پساخروج امریکا بهبود ‌یابد و وارد فصل تازه‌ای ‌شود. جزئیات زیادی از این نشست بیرون نشده است. رییس جمهور غنی پس از ادای نماز عید فطر گفت که رییس ارتش پاکستان به وضاحت کامل اعلان کرد که احیای امارت اسلامی در افغانستان به نفع منافع ملی پاکستان نیست.

از سویی هم، شماری از سیاست‌مداران افغانستان از پیمان امنیتی میان کابل و اسلام‌آباد یاد کردند. ساعاتی پس از صحبت رییس جمهور، حمدالله محب، مشاور شورای امنیت ملی در یک سخنرانی آتشین و سرشار از احساسات در ولایت ننگرهار، پاکستان را قدرت‌طلب خواند و گفت که این کشور در پی‌گسترش مزرهای خود در داخل افغانستان است. او به مسایل داخلی پاکستان پرداخت و بیان کرد: «اقوام از پاکستان خوشحال نیستند. پشتون‌ها از یک‌سو قیام کرده‌اند و علی وزیر چرا زندانی است؟ چون حق خود را خواسته است. بلوچ‌ها هم برای حق‌شان می‌جنگند.»

آقای محب با لحن تند افزود: «کسانی‌ که دارایی و زنده‌گی‌شان را در هند برای آبادی پاکستان رها کردند، امروز به نام مهاجر یاد می‌شوند. حتا پارتیان پنجاب برخاستند و گفتند که دیگر این ستم بس است.» او از دزدی دپیلمات پاکستانی در کوریای جنوبی یاد کرد و هم‌چنان پاکستان را کشور بی‌هویت خواند که جاده‌ها و موشک‌هایش به نام اشخاص و امپراتوری‌های افغانستان است. پس از این اظهارات، وزارت خارجه پاکستان سفیر افغانستان در اسلام‌آباد را به رسم اعتراض احضار کرد. اما پرسشی که مطرح می‌شود، این است: چرا مشاور امنیت ملی کشور در یک ولایت هم‌مرز با پاکستان، چنین سخنان آتشین ایراد می‌کند؟ آیا این اظهارات را می‌توان به سود مردم افغانستان دانست؟

در این نوشته به چرایی اظهارات مشاور امنیت ملی افغانستان پرداخته‌ شده است. جنگ و صلح افغانستان عملاً به بن‌‌بست رسیده است. جامعه‌ جهانی، سیاسیون افغانستان و حتا رییس جمهور بارها گفته‌اند که پاکستان بازیگر اصلی جنگ و صلح افغانستان است. وقتی ما با چنین کشوری مقابل هستیم، آیا نیاز است که مشاور امنیت ملی، اظهارات آتشین و احساساتی داشته باشد؟ آن هم در شرایطی که افغانستان به اجماع منطقه‌ای و جهانی نیاز دارد.

این اظهارات را می‌توان در دو بعد تحلیل کرد: نخست آن‌که حمدالله محب واقعاً از مناسبات بین‌المللی چیزی نمی‌داند و این اظهارات ناشی از عدم شناخت او از یک همسایه تأثیرگذار بر جنگ و صلح افغانستان است؛ همسایه‌ای که ۷۳ سال می‌شود با آن درگیر هستیم. واقعیت میدان همین است که پاکستان دشمن‌ دیرینه افغانستان است. آن کشور، شوروی را در افغانستان شکست داد و اکنون امریکا و ناتو را به چالش کشیده است. دشمنی پاکستان برای همه هویدا است و نیازمند توضیح و تشریح بیش‌تر نیست. اما چرا باید بر طبل دشمنی با کشوری بکوبیم که امریکا و ناتو با آن مماشات دارند.

دوم این‌که، مشاور امنیت ملی به دنبال قهرمان‌سازی است. وی با این اظهارات عوام‌فریبانه می‌خواهد افکار عمومی را به خود جلب کند و خودش را قهرمان جلوه دهد. این در حالی است که از این قهرمان‌سازی‌ آقای محب، مردم افغانستان ضرر می‌بینند. متأسفانه پاکستان تبدیل به سوژه‌ سیاسیون افغانستان شده است. هرگاه سیاسیون و مقامات افغانستان در سیاست داخلی به انزوا می‌روند و یا ناکام می‌شوند، خطاب به پاکستان سخنان آتشین و احساساتی ایراد می‌کنند. طرف پاکستان که سیاست خارجی‌اش در قبال افغانستان به دست ارتش آن کشور است، به جای سخنرانی آتشین، رفتار عمل‌گرایانه دارد که مردم افغانستان قربانیان اصلی آن هستند.

چند تناقض کلان در سخنرانی حمدالله محب وجود دارد. این سخنرانی در ولایتی صورت گرفت که چند ماه پیش یازده شهروند کشور حین اخذ ویزای پاکستان در اثر ازدحام در آن جان باختند. فراموش نکنیم که هنوز هم بخشی از دادوستد روزانه مردم ننگرهار با واحد پولی پاکستان صورت می‌گیرد. مقامات در حالی به پاکستان چنگ‌ودندان نشان می‌دهند که روزانه شهروندان افغانستان در منطقه تورخم به خاطر عبور به پاکستان با توهین و تحقیر مواجه هستند. اگر مهم‌ترین چهره امنیتی حکومت صداقت در گفتار دارد، کافی است که به چالش‌های امنیتی در داخل کشور رسیده‌گی کند؛ نیاز نیست که برای همسایه خط‌ و نشان بکشد.

کابل همواره پاکستان را به دخالت در امور افغانستان متهم می‌کند. همین چند روز پیش، حادثه خونین مکتب سیدالشهدا در غرب کابل اتفاق افتاد. اما مشاور امنیت ملی به جای پرداختن به زوایای این حادثه، نگران بازداشت علی وزیر پاکستانی و حقوق بلوچ‌های پاکستان است. آقای محب در حالی از دزدی دیپلمات پاکستانی یاد می‌کند که آمار فرار دیپلمات‌های‌ افغانستان در کشورهای غربی بسیار بلند است. او از همه بهتر می‌داند که بسیاری از دیپلمات‌های افغانستان به کشورهای که به عنوان مدافع منافع ملی افغانستان گماشته شده‌، درخواست پناهنده‌گی داده‌اند. دیپلماسی ما در مقابل کشوری که به قول رییس جمهور غنی بازیگر جنگ و صلح افغانستان است، به گونه‌ای است که از کریکت بورد سفیر می‌فرستیم؛ کسی که هیچ‌گونه تجربه و دانش دپیلماتیک ندارد.

در محیط بین‌الملل و مناسبات جهانی، همسایه‌گی امر اجباری است، نه اختیاری. تمام کشورهای جهان ناگزیر هستند که با همسایه‌های خود سازش کنند و دادوستد داشته باشند. ما باید تناقضات را از سیاست خارجی افغانستان در قبال همسایه‌گان دور کنیم. از یک طرف ادعا داریم که کلید صلح و ثبات افغانستان در دست پاکستان است و از سوی دیگر، با اظهارات احساساتی و رفتار خلاف منافع ملی، برای آن کشور خط‌ و نشان می‌کشیم. این‌گونه نمی‌توانیم به صلح و ثبات دایمی برسیم. مقامات افغانستان به جای قهرمان‌سازی‌، شهامت و جسارت گفت‌وگو پیدا کنند تا چالشی که بیش از ۷۳ سال با آن درگیر هستیم، حل شود. هنوز شهروندان و حتا سیاسیون افغانستان نمی‌دانند که واقعاً پاکستان در سیاست خارجی کشور، دوست تعریف شده است یا دشمن. ما هیچ‌گونه تعریف مشخصی از روابط خود با پاکستان نداریم. تجربه جهان نشان می‌دهد که تمام اختلافات مرزی از طریق مذاکره و گفت‌وگو حل شده است. تناقض در رفتار و گفتار ما در مقابل پاکستان همیشه وجود داشته است. همین کشور که حالا قدرت‌طلب عنوان شده است، روز دیگر از سوی مقامات ارشد کشور برادر خوانده می‌شود و از این سیاست روزمره‌گی فقط ارتش و نظامیان پاکستان سود می‌برند و قربانیان آن هم شهروندان افغانستان هستند.