تغییر برقآسای وضعیت و آینده مبهم زنان
نزدیک به ۲۵ سال قبل -سپتامبر ۱۹۹۶- زمانی که طالبان قدرت را در دست گرفتند، زنان یکی از مهمترین بخشهای جامعه بودند که به حاشیه رانده شدند و در آستانه حذف قرار گرفتند. حق تحصیل و کار و حضور اجتماعی، از زنان گرفته شد.
اکنون در آستانه خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان -در سپتامبر ۲۰۲۱- گروه طالبان بار دیگر به طور عجیب، با خلق وحشت و استفاده از زور، در حال پیشروی در کشور است.
مردم افغانستان در بیست سال گذشته، به سختی برای آینده بهتر تلاش کردند و اکنون با پیشروی طالبان امکان بازگشت به نقطه صفر وجود دارد. در دو دهه اخیر، نسل جدیدی در افغانستان پدید آمده است و اکنون سرنوشت این نسل زیر تهدید طالبان قرار دارد.
با توجه به ایدئولوژی زنستیزانه طالبان و گروههای همفکرش، هویت و حیات زنان با تهدید روبهرو است. هویتی که در سالهای اخیر با مبارزه خستهگیناپذیر و قربانی دوامدار و با حمایت جامعه جهانی شکل گرفته بود و زنان بخش قابل توجهی از حقوقشان را به دست آورده بودند.
زنان افغانستان که در سالهای اخیر به مدرسه، دانشگاه، محیط کار و جامعه بازگشته، با حضورشان در همه عرصهها، به شمول سیاست، اقتصاد، امنیت، ورزش، تکنولوژی و هنر، استعداد و تواناییشان را به نمایش گذاشتهاند و نمیخواهند با سرنیزه طالبان به پستوی خانهها بازگردند و محدود شوند.
رویکرد طالبان اینبار در برابر زنان به مراتب نسبت به گذشته عقدهمندانه، خشونتبار و غیرقابل تحمل شده است. در ۴۳ سال گذشته، زنان و کوکان قربانی جنگ بودند و با جسم، روح و روانشان، درد جنگ و خشونت را حس کردند. این در حالی است که اکنون به نام صلح، بدون رضایت و رغبت زنان، به این قشر به عنوان برده جنسی نگاه میشود و زنان مجبور به ازدواج اجباری با جنگجویان گروههای مختلف میشوند.
عملکرد گروههای افراطی -طالبان، داعش، نهضت اسلامی اوزبیکستان، تحریک طالبان پاکستان، جنگجویان چچینی و اویغور و سایر گروههایی که عملاً در میدان نبرد در افغانستان حضور دارند، خشن است و انتقام سختی از مردم و به خصوص دختران و زنان این کشور میگیرند. کشتن زنان شاغل در اداره ملکی ولایت هرات به جرم اینکه کارمند دولت بودند، یکی از نمونهها است. این افراد توسط گروه طالبان در بین موتر به قتل رسیدند. گفته میشود که طالبان در مالستان غزنی، زنی را به گلوله بستند که در نتیجه آن، آن زن چشمهایش را از دست داده است.
روایت نفرت و قباحت طالبان در شمال افغانستان متفاوت است. آنان در جستوجوی دختران جوان هستند تا به جبر آنها را به عقد خود بیاورند و مانند بردههای جنسی از آنها استفاده کنند. برای این کار، طالبان تلاشی خانه به خانه را انجام میدهند.
در جنوب افغانستان -در ولسوالی دند ولایت قندهار- و ولایت غزنی، صدها انسان بیدفاع و ملکی تیر باران شدند. نسلکشی آنها از جانب سازمان ملل نگرانکننده گفته شده است. غنیمت پنداشتن زنان در جنگها و به بردهگی جنسی رفتن آنان، خطراتی است که فراتر از حذف از جامعه، زندهگی و حیات زنان و دختران افغانستان را تهدید میکند.
دریغا که من باید به دخترانم همان داستان امید به آینده را حکایت کنم که مادرم عزیزه به من میکرد.
روایت درد و رنج مردم این کشور، قصههای ناتمام است که نسل اندر نسل تا پوست و استخوان، ما را سوختانده است.
حال این سرزمین سوخته که لابراتوار سلاحهای کهنه و جدید بود و است، میدان مشق و تمرین نظامیان کشورهای دوست و دشمن به طور رسمی و غیررسمی و جغرافیای تقاطع منافع قدرتهای بزرگ با میلیونها قربانی -اعم از زنان و کودکان- نیز شده است. شعارهای «مبارزه با تروریسم جهانی» آقای جورج دبلیو بوش و افکار بلندپروازانه اوباما «به دست آوردن قلب و فکر» یا سخنان دونالد ترمپ «از طالبان انتقام میگیریم»، از یاد رفته است. آنچه به خاطر مانده، سخنان رییس جمهور بایدن است: «بیایید در مورد چیزهای شاد صحبت کنیم.»