بحران صحی را جدی بگیرید
پس از تسلط طالبان بر افغانستان، مرزها و بنادر بسته شد. این کار سبب شده که دسترسی مردم به مواد مورد نیاز زندهگیشان کمتر شود. با توجه به بسته شدن مرزها، بهای دوا/دوار و مواد بهداشتی در افغانستان در کنار دیگر مواد، هماکنون افزایش یافته است. بیشتر شرکتهای عمده ادویه فروشی در حال حاضر از ذخایرشان استفاده میکنند که آنهم رو به اتمام است. دوای افغانستان بیشتر از پاکستان و هند تأمین میشود. اکنون شماری از شرکتهای داخلی که داروی شان را در پاکستان میساختند نیز روند تولید دوا را متوقف کردهاند. البته بیشتر دواها در دوران حکومت پیشین به شکل قاچاقی وارد کشور میشد، اما در حال حاضر این کار ممکن نیست. انحصاری شدن صادرات دواها از سوی افراد نزدیک به حلقه غنی نیز در بحرانی شدن شرایط نقش اساسی داشته است.
به این ترتیب بیماران در کشور به تدریج با کمبود دوا روبهرو میشوند. هماکنون شمار زیادی از آنان به دوای مورد ضرورتشان دسترسی ندارند؛ زیرا بیشتر مراکز صحی بسته است. شماری دیگر باید پول بیشتری برای آن بپردازند تا بتوانند مواد مورد نیازشان را به دست آورند. از آنجایی که وضعیت اقتصادی مردم بدتر شده است، برخی از شهروندان دیگر نمیتوانند دوا بخرند و مجبور هستند که پولشان را صرف خرید سایر مواد مورد ضرورتشان کنند. بدتر شدن شرایط اقتصادی میتواند ناتوانی مردم در امر خرید دوا و مواد صحی را افزایش دهد.
سازمان صحی جهان در یکم میزان اعلام کرد که سیستم صحی افغانستان در حال فروپاشی است و اگر برای جلوگیری از آن اقدام نشود، افغانستان با فاجعه انسانی روبهرو خواهد شد. براساس آماری که این سازمان اعلام کرد، تنها ۱۷ درصد از مراکز صحی در کشور فعال است. به این ترتیب بخش زیادی از مراکز صحی به روی مردم بسته شده است و آنان نمیتوانند نیازهای صحیشان را رفع کنند. یونیسف نیز بحران صحی در افغانستان را تأیید کرد و گفت که این بحران سرانجام فاجعه انسانی خلق میکند.
مشکلات سکتور صحی در افغانستان جدی است و این مشکلات در چندین بخش وجود دارد. بیشتر سازمانها و کشورها کمکهایشان را متوقف کردهاند و این کار سبب شده است که نهادها و موسسههای صحی با کمبود بودجه روبهرو شوند. بحث کمبود بودجه عواقب جدی دارد. در گام اول تجهیزات لازم صحی و دوا به اندازهای که نیاز است، تهیه نمیشود. در گام دوم کارمندان صحی به دلیل کمبود بودجه، معاش دریافت نمیکنند که به گونه مستقیم روی کیفیت سکتور صحی تأثیر میگذارد.
مهمتر از همه، اگر این خدمات ارایه میشود، باید در مقایسه با سابق ارزانتر باشد، چرا که اقتصاد مردم توانایی پذیرش بهای بلند خدمات صحی را ندارد. اگر مصارف صحی افزایش یابد، بیشتر مردم نمیتوانند بیماریشان را درمان کنند. آنان سرانجام تصمیم خواهند گرفت تا سیر کردن شکم خانوادهشان را در اولویت قرار دهند و روند درمان بیماریهایشان را به تأخیر بیندازند.
همین حالا با توجه به آمار بلند فقر، شهروندان کشور با انواع مختلفی از بیماریها روبهرو هستند که بزرگترین آن سوءتغذیه است. دستکم دو میلیون کودک در معرض سوءتغذیه قرار دارند و اگر روند تداوی بیماران نیز به دلیل فقر یا نبود تجهیزات صحی و دوا به تأخیر بیفتد، آمار بیماران در کشور به مراتب افزایش مییابد. در آن صورت، فقر و عدم دسترسی ارزان به خدمات کمر مردم را میشکند و افزایش بیماریها زندهگی شهروندان را تیرهوتار میسازد.
سازمان ملل متحد در نشست بشردوستانهاش در مورد افغانستان، توانست کمک ۱.۲ میلیارد دالری به مردم این کشور را تعهد بگیرد. کشورهای عضو گروه ۲۰ نیز در بیستم میزان وعده دادند که یک میلیارد یورو به مردم افغانستان کمک میکنند. این کمکها تا پایان سال میلادی به افغانستان صورت میگیرد تا از بحران بشری در کشور جلوگیری شود. با توجه به همه این موارد، نیاز است که ارایه خدمات ارزان یا رایگان صحی در کنار مبارزه با فقر در اولویت کار حکومت سرپرست طالبان، کشورها و سازمانهای بینالمللی قرار گیرد.
وضعیت صحی و اقتصادی مردم ایجاب میکند که ارایه خدمات صحی هرچه زودتر برای یک دوره کوتاهمدت تنظیم شود تا بیماران بتوانند به خدمات برای درمان یا کنترل بیماریشان دسترسی داشته باشند. از آنجایی که سازمان ملل متحد نقش کشورهای همسایه در مبارزه با بحران افغانستان را مهم خوانده، نیاز است که کشورهای همسایه، بهویژه پاکستان، زمینه انتقال دوا و سایر تجهیزات صحی به افغانستان را فراهم کنند. طالبان نیز مکلفیت دارند که از طریق مفاهمه پاکستان را متقاعد سازند تا بدون استثنا، به صادر کردن دوا به افغانستان مجوز قانونی بدهد. همچنان بودجهای برای اجرای معاشات کارمندان صحی مدنظر گرفته شود. این کار کمک میکند که چالشهای صحی در کوتاهمدت کنترل شود.
برخلاف نیازهای بشری در افغانستان، حکومت سرپرست طالبان سرگرم کسب مشروعیت بینالمللی است. شاید سران طالبان فکر میکنند که با کسب مشروعیت بینالمللی، میتوانند با همه بحرانها مقابله کنند. این طرز دید با توجه به بدتر شدن وضعیت در افغانستان، غیرعقلانی است. مشروعیت در عرصه بینالمللی به زمان نیاز دارد، اما مردم نمیتوانند تا آن زمان مشکلات صحیشان را به تأخیر بیندازند. طالبان باید به این درک برسند که حل برخی از مشکلات به اقدامات فوری نیازمند است و اگر این اقدامات تحت هر نام و به هر بهانهای انجام نشود، فاجعه خلق میکند که حکومت طالبان در آینده به گونه مستقیم مسوول آن خواهد بود.