چرا دوم خرداد هنوز الهامبخش و خاطرهانگیز است؟
اروجعلی محمدی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملتنگاه نو- آقای خاتمی در سفر انتخاباتی خود به آذربایجان در تبریز به دوستانشان گفته بودند که ما هم نهایتا ۴ میلیون رای میآوریم و انتخابات رقابتی می شود و باقی قضایا. ولی شاید آقای خاتمی خود هم نمیدانست سخنانی که پژواک میدهد در روح و جان مردم چه میکند. خاتمی از حق دانستن مردم میگفت و مردم را ارباب حکومت خطاب میکرد و مشارکت مردم در حکمرانی و اداره سرنوشت خود را نه تکلیف بلکه حق آشکار آنان و مصرح قانون اساسی کشورشان میخواند آواز توسعه متوازن و همه جانبه و از توسعه سیاسی و جامعه مدنی و دمکراتیزاسیون سخن میگفت و آن را زیر بنای مدرنیزاسیون و نوسازی اقتصادی کشور میدانست.او حق انتقاد را چنان حرمت میگذاشت که شهروندان بتوانند بدون لکنت زبان با حاکمان سخن بگویند. او نه از حقوق اکثریت بلکه از حقوق اقلیت نیز دفاع میکرد و برای ثبات حکمرانی شایسته سالاری و گردش آزاد نخبگان را ترویج میکرد ولی شاهبیت سخن او دموکراسی در خانه و صلح با جهان بود که جهان را نیز به تکریم ایدهاش واداشت. دوره خاتمی بهار مطبوعات و بهار احزاب و شوراها و بهار اقتصاد نیز بود.هرچند خاتمی وعده اقتصادی زیادی نداده بود ولی حاصل توسعه سیاسی و تنشزدایی او توسعهای متوازن و اقتصادی مولد و پویا را رقم زد.شادروان مهندس عزتالله سحابی روزی در تمجید اقتصاد خاتمی به من گفت اقتصاد خاتمی بعد از مشروطیت بینظیر است و از اقتصاد دکتر محمد مصدق نیز بالاتر است. در دوره خاتمی علیرغم نفت ۷ دلاری اقتصاد ایران سالانه بیش از ۵% رشد کرد و برای اولین بار متوسط سرمایهگذاری ثابت سالانه به ۲۷/۵% تولید ناخالص ملی کشور رسید که این رقم در سال پایانی دولت او به ۲۹/۵ % افزایش یافت.خاتمی ۳۳ میلیارد دلار از بدهیهای خارجی دولت هاشمی را هم پرداخت کرد و صندوق ذخیره ارزی را بنیان نهاد که در سال پایانی دولت او بیش از ۱۵ میلیارد دلار موجودی داشت. تورم در پایان دولت او به ۹/۵ % رسید و تک رقمی شد. بهره بانکی با ۲۴% در آغاز دولت او به ۱۴/۵ % در سالهای پایانی کاهش یافت و بیکاری ۱۱% شد. او راه سرمایه جهانی و سرمایه ایرانیان خارج از کشور و راه برای ورود به اقتصاد ایران را هموار کرد و توانست بیش از یکصد هزار پروژه عمرانی و صنعتی را تکمیل کند و به نوسازی صنعت ایران بپردازد که پارس جنوبی با یازده فاز آن نماد این سرمایه گذاریها محسوب میشود.در دولت خاتمی اقتصاد نفتی و وابستگی به دلارهای نفتی با اعمال انضباطی شدید مالی روز بروز رنگ باخت، بطوریکه هزینه یک درصد رشد اقتصادی با ۳/۶ میلیارد سرمایهگذاری حاصل شد. او برنامه سوم را بشکل موفقیتآمیزی اجرا کرد و برنامه چهارم را نیز با ۱۶/۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری سالانه و با رشد اقتصادی ۸% در سال تنظیم کرد.شاهکار برنامه ریزی اقتصادی او تنطیم برنامه سند چشمانداز بیست ساله بود که بدست استراتژیست سازمان برنامه و بودجه او دکتر ستاریفر تنظیم شد و به تایید همه ارکان نظام رسید و مطابق این سند قرار بود ایران از طریق تعامل موثر و سازنده با جهان به رشد اقتصادی ۸% سالانه دست یابد و در سال ۱۴۰۴ در منطقه در هفت شاخص به رتبه اول منطقهای نایل آید برنامهای که بعد از خاتمی به همراه برنامه چهارم عقیم و بلا اجرا شد.بیتردید میتوان گفت اگر اقتصاد ایران بعد از پایان دولت خاتمی نیز با همان آهنگ دولت خاتمی حرکت میکرد ایران امروز جوان بیکار نداشت و GDP ایران دو برابر امروز یعنی بالاتر از ترکیه و مالزی قرار داشت و سکه طلا ۳۰۰ هزار تومان و دلار ۱۵۰۰ تومان بود و قدرت خرید هر ایرانی حداقل سه برابر امروز بود و بدین ترتیب جمهوری اسلامی با دلسوزی و کارآمدی فرزندان اصیل خود با اقتصادی مولد و پویا با صادرات کالاهایی روزآمد مروج نام ایران بودند.او پاکدستی و کارآمدی و دلسوزی را در دولت خود نهادینه کرد و این دلسوزی امروز بیش از هر اکسیری نیاز ایران و نظام جمهوری اسلامی است تا در این کید زمانه و پررویی دشمنان گره از کار ملت گشاید.آقای خاتمی ثابت کرده که برای منافع ملی ایران و سربلندی نظام هیچ مضایقهای ندارد، سرمایه گرانسنگی که میتواند دگربار با ایدههایش سرمایه ایران و نظام شود.