افغانستانِ طالبان؛ دردسرهای یک همسایه خطرناک
«قاچاق مت آمفتامین» (شیشه) از افغانستانِ طالبان با سرعت سرسامآور در حال افزایش است و بحران تولید مواد مخدر در کشور همسایه ، تهدید امنیتی بزرگی برای ماست و سالانه ده ها مامور امنیتی ایران، به خاطر مبارزه با مواد مخدر جان خود را از دست می دهند.
پژوهشکده اقتصاد و صلح جهانی (IEP) در گزارشی ۱۰ کشور خطرناک جهان را اعلام کرد. افغانستان در شرق ایران و عراق در غرب ایران در این گزارش قرار دارند.
شاخص های صلح و امنیت در جهان مشخص است و رتبه بندی کشورها بر اساس این شاخص ها تعریف می شود. این رتبهبندی بر اساس دادههایی همچون میزان حرکت به سمت نظامی تر شدن، آزادی بیان، نرخ جرائم خشونتآمیز و جنسی، بلایای طبیعی، امنیت اجتماعی و درگیریهای داخلی اندازه گیری میشود.
اگر چه عراق در غرب و افغانستان در شرق ایران، اشتراکات مهمی در مسائل مرتبط با امنیت و بی ثباتی دارند، اما بنظر می رسد آینده ای متفاوت در انتظار این دو کشور همسایه باشد. هدف یادداشت هم مقایسه تطبیقی این دو کشور همسایه با هم و یا با ایران نیست.
از عراق عبور می کنم و به جنبه هایی از خطرات بالقوه کشور افغانستان برای ایران می پردازم. افغانستان رتبه اول و عراق رتبه هفتم ۱۰ کشور خطرناک جهان از نگاه پژوهشکده اقتصاد و صلح جهانی است.
افغانستان با بیش از ۸۰۰ کیلومتر مرز مشترک با ایران، همچنان بزرگ ترین تولید کننده مواد مخدر در جهان است. گفته می شود این کشور چند سالی است به بذرهای پربازده اصلاح نژاد در زمینه کاشت و برداشت مواد مخدر رو آورده است و موجب شده تا ۸۶ درصد تریاک دنیا در افغانستان تولید شود.
حتی آن گونه که دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور می گوید “پس از خروج آمریکا از افغانستان و حضور طالبان در این کشور، قرار بود تا شاهد کاهش کشت تریاک در آن کشور باشیم، اما در عمل نه تنها هیچ اتفاقی نیفتاده، بلکه شاهد افزایش تولید مواد مخدر صنعتی همچون “مت آمفتامین” (شیشه) در آنجا هستیم.”
دفتر مبارزه با موادمخدر سازمان ملل نیز در گزارش تازه خود میگوید «قاچاق مت آمفتامین (MET)» (شیشه) از افغانستان با سرعت سرسامآور در حال افزایش است و این افزایش پس از ممنوعیت کشت خشخاش توسط طالبان در سال گذشته صورت گرفته است.
اما این حجم از تولید مواد مخدر در کشور همسایه، برای ایران چه پیامدهایی تا کنون داشته است؟ در حال حاضر۹۲ درصد از کل تریاک جهان، براساس آمارهای رسمی سازمان ملل متحد در ایران کشف میشود.
معنا و مفهوم روشنی از این آمار می توان استنباط کرد. بحران تولید مواد مخدر در کشور همسایه، تهدید امنیتی بزرگی برای ماست و سالانه ده ها مامور امنیتی ایران، به خاطر مبارزه با مواد مخدر جان خود را از دست می دهند.
بر اساس برخی از آمارها در سال ۱۴۰۰ بیش از ۱۲ میلیون معتاد به مواد مخدر در ایران زندگی می کنند که ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تن از آنها جزو مصرفکنندگان دائمی هستند و نیز ۱۰ درصد از معتادان، زنان بوده و هزاران تن از آنان نیز کودکان هستند.
دادههای ستاد مبارزه با مواد مخدر که در سالنامه مرکز آمار ایران منتشر شده، نشان میدهد که بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر، به اختیار یا اجبار به مراکز نگهداری و درمان اعتیاد مراجعه کردهاند.
آمارهای رسمی همچنین نشان میدهد، میزان کشف مواد مخدر در سالهای گذشته افزایش یافته، چنانکه در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به بیش از ۱۰۰ هزار تن در سال رسیده است.
دوم: بحران افغان های آواره در ایران
طی سال جاری تا کنون، مهاجرت افغان ها به ایران رشد چشم گیری پیدا کرده است و نگرانی های زیادی در بخش هایی از جامعه دیده می شود.آمار رسمی ۵ میلیون نفر و آمارهای غیررسمی از حضور بیش از هفت تا ۱۰ میلیون مهاجر افغانی در ایران حکایت میکند.
دولت برنامه و آمار دقیق و روشنی از این حجم از مهاجر پذیری ارائه نمی دهد و معلوم نیست مهاجرین افغان؛ برای کشور ما فرصت هستند یا تهدید؟ روزنامه جمهوری اسلامی به تازگی هشدار داده است که “طالبان میگوید دو روزه اصفهان را فتح میکنیم و علیرغم امتیازات بی جایی که از ما گرفتهاند، طلب کارنیزهستند!”
پیامدهای گسترده اجتماعی و اقتصادی مهاجران افغان برای ایران امری بدیهی است و چنانچه برنامه روشنی از سوی دولت ارائه نشود بحران و چالش تازه ای به دیگر مسئله های کشور اضافه می شود. این موج مهاجرت بر منابع محدود ایران فشاری مضاعف وارد می کند و یارانه بخش بزرگی از مردم ایران در حوزه های آب ، برق و مسکن را خواهد بلعید.
اگر کشور صاحب دولت باظرفیتی باشد می تواند این تهدید را به فرصت تبدیل کند. پایش دقیق وضعیت مهاجرین را در دستور کار قرار دهد و مسئله به خودی خود رها نشود.
سوم: بحران ایدئولوژیک
طالبان با فرایندی غیر دمکراتیک و کاملا غیر منتظره در افغانستان به قدرت رسید. پس از یک سال هنوز دولت – ملت در ضعیف ترین وضعیت خود قرار دارد و بنیاد گرایی شاخصه اصلی قدرت این گروه است. گسستگی جامعه، بحران اقتدار، فقر و ناکارآمدی؛ افغانستان را به خطرناک ترین کشور جهان تبدیل کرده است.
در عین حال گروهی در کشور ما با نگاهی ایدئولوژیک شیفته طالبان هستند و بزرگ ترین وجه اشتراک خود را با طالبان، مبارزه بی امان با آمریکا می دانند و اعتقاد دارند “دشمن دشمن من، دوست من است.”
داستان ایران با طالبان، داستان پرماجرایی خواهد ماند. این گروه که امروز عده ای شیفته آن شده اند و اعتقاد دارند “ما بدون افغانستان ریشههای فرهنگیمان را از دست میدهیم”، از سوی برخی “جنبش اصیل منطقه” نامیده می شود و خاستگاه ایدئولوژیک وبستر فکری ایران و طالبان را یکی می دانند. این خاستگاه، شاید برای تندروها مانور قدرت باشد اما در نهایت بحران زا خواهد بود و سرانجام خوبی نخواهد داشت.
در نهایت اگر چه نگرانی ها در مورد تهدید ها وبحران ها در برخی کشورهای همسایه و به خصوص افغانستان خیلی بالاست اما در دل سیاهی، نشانه هایی هم از روشنی دیده می شود.
بر اساس همان گزارش که تحت عنوان شاخص صلح جهانی سال ۲۰۲۳ منتشر شده و شرایط ۱۶۳ کشور جهان مورد پایش قرار گرفته است، شاهد بهبود شاخصهای صلح و امنیت در ۸۴ کشور جهان نیز هستیم.
وضعیت کشور ایران در سر لیست کشورهای خطرناک این گزارش نیست؛ اگر چه چندان تعریفی هم ندارد. باید دل به اصلاح ساختارهای معیوب داشت و نظام حکم رانی بفهمد که هیچ چیزی بالاتر از صلح و امنیت به مفهوم جهان شمول آن برای مردم یک سرزمین نیست.