دو مرد جنگی به از صدهزار ارتش سایبری

چگونه عبدی و زید‌آبادی عیش اصول‌گرایان را منغض کردند

وضع جناح اصول‌گرا چندان خوب نیست. مثل دیگر نیروهای سیاسی کف‌گیرش به ته دیگ خورده (چه بسا محکم‌تر) و کاندیدای مشخصی ندارد، حتی قَدَرترین طیف‌ آن‌ها هنوز نتوانسته است در میان هم‌رده‌های سابق خود کاندیدایی درخور ارائه کند و همه چشم‌های‌شان به رئیس قوه قضا است که نیت قوه اجرا کند. در چنین فضایی معلوم است که یک سخنرانی روتین رهبری برای اصول‌گرایان مهم باشد، شاید بتوان طَرْفی از آن بست. 

سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در ایام نزدیک به شهادت حضرت علی(ع) یکی از سنت‌های سیاسی رهبر ایران است که پیش از کرونا خود را در اقامه خطبه‌های نماز جمعه نزدیک به ایام احیا در ماه رمضان نشان می‌داد. هم‌زمان، با افشای نوار گفتگوی محمدجواد ظریف، بعید نبود که بخشی از سخنرانی رهبر انقلاب درباره این موضوع باشد. 

اصول‌گرایان آماده بودند حداکثر استفاده را از این سخنرانی بکنند. وقتی کشور در حال مذاکراتی حساس با قدرت‌های جهانی است، قاعدتا رهبر کشور مهم‌ترین مهره سیاست خارجی خود را قربانی نمی‌کند، اما برای اصول‌گرایان بُرد انتخاباتی از منافع ملی مهم است. بنابراین ممکن است با استفاده از یک جمله رهبری کل صحنه سیاسی را آتش بزنند. 

اصلاح‌طلبان که بیش از اندازه آینده سیاسی خود را به برجام گره زده‌اند، نگران بودند. ساعاتی قبل از سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای، ناسا (نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان) ۱۴ چهره سیاسی را به عنوان نامزدهای ابتدای خود به فضای سیاسی فرستاد که در صدرشان محمدجواد ظریف قرار داشت. همه می‌دانند، اگر ظریف عطسه کند یعنی اصلاح‌طلبان کرونا گرفته‌اند و اگر لبخند بزند یعنی اصلاح‌طلبان بهترین تجربه عمرشان را از سر گذرانده‌اند. 

صحبت‌های آیت‌الله خامنه‌ای پخش شد و حمله اصول‌گرایان شروع. بخش‌هایی از سخنرانی  که گلایه از صحبت‌های ظریف بود، در خبرگزاری‌های اصول‌گرایان و حساب‌های مجازی‌شان های‌لایت می‌شد. لشکر شاخ‌های مجازی اصلاح‌طلبان در حالی که فریاد می‌کشیدند «ظریف مُرد» و «تاجزاده ردصلاحیت شد» به این سو و آن سو دوان. ارتش سایبری اصول‌گرایان که می‌دیدند لشکر مقابل با حمله‌ای محکم و اعتمادبه‌نفس پائین خودش رو به هزیمت گذاشته، در حال شادباشی و جمع کردن غنايم. 

کارکشته‌های اصلاح‌طلب که ساکت نظاره‌گر صحنه بودند از تنگه‌ای که اصول‌گرایان رها کرده بودند وارد شدند. عباس عبدی و احمد زیدآبادی از شکاف «قدرت-مسئولیت» حمله آوردند. عباس عبدی نوشت:‌ «رهبری نظام درست می‌گویند که وزارت خارجه سیاست خارجی را تعیین نمی‌کند. آقای ظریف هم همین را گفته‌بود. حالا اصول‌گرایان باید بگویند عراقچی در وین در حال سیاست‌گذاری است یا اجرای سیاست بالادستی؟» احمد زیدآبادی، فعال ملی‌مذهبی و تحلیل‌گر سیاسی هم نوشت: «بعد از سخنان رهبر جمهوری اسلامی که وزارت خارجه را صرفاً مجری سیاست‌های نظام دانست، اصولگرایانِ مخالف برجام با دردسر بزرگی روبرو شده‌اند. ️این افراد که از اساس، برجام و مذاکراتِ وین برای احیای صورت دیگری از آن را رد می‌کنند، تاکنون همه داستان را دست‌پختِ کابینه روحانی و وزارت خارجه معرفی می‌کردند، اما با سخنان رهبری، از این پس تکرار این ادعای کهنه از سوی آنها به کلی مضحک می‌شود.»

اصول‌گرایان سرخوش از پیروزی ضربه‌ای محکم از قفا خوردند و به لاک دفاعی رفتند. آن‌هایی که تیز بودند و ته ماجرا را خواندند ساکت شدند اما آن‌ها که موظف بودند پررو باشند و صحنه داغ نگه دارند بعد از مدتی سکوت، بازی تازه‌ای را شروع کردند: مرجع بالاتر، همان شورای‌عالی امنیت ملی است و اغلب این شورا در دست دولت است. سیاهی‌لشکر‌های مشق‌نکرده اصل ۱۷۶ قانون اساسی را یا ندیده بودند یا تا انتها نخوانده بودند. خبرنگاری یادشان آورد که هر تصمیم شورای امنیت ملی تنها پس از تائید رهبر جمهوری اسلامی قابلیت اجرا پیدا می‌کند. 

این ضربه محکم‌تری بود و اصول‌گرایان زود سپر قبلی را انداختند. همان‌طور که زیدآبادی پیش‌بینی می‌کرد، آن‌ها بازی دوگانه سیاست‌گذار خوب- مجری بد را شروع کردند اما روزنامه‌نگاری قدیمی جواب‌شان را از قبل داده بود. زیدآبادی نوشته بود: «️آن‌ها البته دست بردار نخواهند بود و وزارت خارجه را مجری بدی قلمداد خواهند کرد، اما این مشکلی از آنان حل نخواهد کرد؛ چرا که اولاً مجری را سیاست‌گذار انتخاب می‌کند و اگر به نظرش بد باشد هر لحظه می‌تواند آن را تغییر دهد و ثانیا تقلیل انتقادشان از تصمیمی استراتژیک در حد احیای برجام به امور اجرایی و فنی و تاکتیکی آن یعنی کشک!»

در سحرگاه ۱۳ اردیبهشت اصول‌گرایان در حالی از حساب‌های مجازی‌شان خارج می‌شدند که بازی برده را باخته بودند. تنها امیدشان به شاخ‌های مجازی اصلاح‌طلبان بود که صدای مورد نظر اصول‌گرایان را اکو کنند و از مردن ظریف و ردصلاحیت تاجزاده حرف بزنند. 

آن‌ها مهم‌ترین شکست استراتژیک‌شان را تجربه کرده بودند: گزیده‌شدن از شکاف قدرت-مسئولیت. شاید در پایان آن شب، ظریف را از صحنه انتخابات دور کرده باشند اما در عمل صحنه‌ای را آراستند که در آن بزرگترین ضعف‌شان نمایان شود.