باید به یاد داشت که «دانش»، « خرد» نیست و نمی تواند باشد.

دانش علیه خرد است و مانع بیداری خرد می شود. دانش، سکه ای تقلبی است؛ ‌تظاهر می کند که می داند. در حالیکه هیچ چیز نمی داند؛‌ ولی می تواند انسان را فریب دهد. این موضوع چنان ظریف و نهان است که اگر فرد واقعا هوشمند نباشد، ‌نمی تواند حقیقت آن را تشخیص دهد. در عین حال،‌ این فریب بسیار ریشه دار است و از دوران کودکی٬ ‌در ما شرطی شده است. دانستن یعنی اندوختن؛‌ گردآوردن اطلاعات و جزییات. دانستن شما را تغییر نمی دهد. شما همان که بودید، ‌باقی می مانید و فقط مجموعه اطلاعات تان بزرگ و بزرگتر می شود. خرد، شما را متحول می کند و درون شما را به شیوه ای تازه شکل می دهد. خرد، تحول است و دیدن. دانستن و بودن تازه ای را ایجاد می کند. در نتیجه،‌ ممکن است شخصی اصلا مطلع و دانشور نباشد، ولی خردمند باشد. همچنین ‌امکان دارد که فرد دانشور باشد،‌ اما بسیار بی خرد هم باشد. در حقیقت، ‌این چیزی است که در دنیا اتفاق افتاده است؛ ‌مردم تحصیل کرده تر و باسوادتر شده اند. تحصیل در سطح جهان در دسترس همه است. پس همه دانش کسب کرده اند، اما خرد گم شده است. دانش را می توان از صفحات کاغذ، ‌به راحتی کسب کرد. چه کسی به خرد اهمیت می دهد؟ خرد، زمان، انرژی، ایثار و سرسپردگی می طلبد.

کارل گوستاو یونگ