می ایستم و مبارزه می‌کنم

تبعیض جنسیتی از زبان یک مرد

نگاه نو- هنگامی که چند روز پیش برگه‌ای را تحت عنوان “فرم امضای رضایت شوهر” برای شرکت در آزمون تخصصت آوردی، به این فکر کردم که چقدر رنج آور‌است حس عدم استقلال و تحت سلطه بودن برای یک زن. بار‌دیگر یادم آمد که در نظام حقوقي کشورم در قرن 21 همچنان مردسالاری سنتي حاکم است و فراوانند تبعیض‌های ریز و درشتی که همچنان بر جسم و جان رنج‌کشیده‌ی زنان اعمال می‌شود.

“روز زن” را تبریک میگویم. آری. روز همسر من در تقویم، تنها امروز است. امروز روز نمادینی است از زنی که برابر و مساوی با مرد است. تقدیم چندشاخه گل به تو همسر عزیزم، تنها یادآوری آن است که بگویم حواسم به این هست که تاریخ مردان بشر برای تمام اعصار و قرون بدهکار زنان بوده‌است. تاریخ سراسر مردسالار، تمام پیامبران، پادشاهان، سیاستمداران، اربابان، فرماندهان و قهرمانانش را از میان مردان برگزیده و ناعادلانه تمام فرصت‌ها را به مردان واگذار کرده‌است و در بهترین حالت، شهروندی درجه دوم را به زنان اعطا نموده‌است. برای توجیه نابرابری‌ها نیز به تفاوت‌های ذاتی و طبیعی زنان و مردان پرداخته و بر احساسی و ناقص‌العقل انگاشتن زنان اصرار ورزیده‌است؛ درحالی که علم عصر جدید، جز در مواردی خاص و غیرتاثیرگذار، تفاوت چندانی بین طبیعت زنان و مردان اثبات نکرده‌است و غیرعلمی بودن اعطای این کلیشه‌های جنسیتی مبرهن است. جای بسی تاسف است که نظام سیاسی کشور ما نه تنها مجال جبران آن بدهکاری‌ها و تکریم و نکوداشت زنان و اعطای حقوق برابر را نداده‌است، بلکه با عقب‌گردی آشکار، حقوق اولیه آنان را نیز نادیده میگیرد.

اما دیگر کافیست. من می ایستم و مبارزه میکنم و به تمام مردان همراهم گوشزد میکنم که مبارزه برای احقاق برابری و رفع تبعیضات گسترده علیه زنان، تنها متعلق به زنان نبوده بلکه بیشتر وظیفه‌ی تاریخی ما مردان است. چه آنکه این نابرابری‌ها در ایران تنها ناشی از نقایص قانونی نبوده، بلکه ریشه در باورها و سنت‌ها و عُرف‌های اجتماعی نیز دارد که در حفظ تعصبات ماقبل مدرن و نُرم‌های اجتماعی مردسالارانه پافشاری می‌کند.

نقش‌های جنسیتی سنتی، زن را “ناموس مرد” و “غیرت” را “لازمه مردانگی” می‌انگارد و مهمترین نقش زنان را فرزندآوری و پاسخ به لذات و نیازهای جنسی مردان قرار داده و با سوق دادن زنان به اندرونی! آنان را وادار به «اطاعت و فرمانبرداری محض از شوهرانشان می‌کند و درصورت عدم فرمانبرداری زنان، مجوز دوری‌گزینی و تنبیه بدنی زن توسط مرد را صادر می‌نماید.»

.

این سیستم بر نقش‌ها و انتظارات سنتی که مبتنی بر کلیشه‌های جنسیتی هستند اصرار میورزد و منجر به سلطه و اقتدار تام مردان و وابستگی زنان به آنها در تمام عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می‌شود.

برخی تبعیضات و نابرابری‌های جنسیتی در ایران:

  • تدوین قانون حجاب اجباری و سلب حق انتخاب پوشش از زنان
  • کم ارزش بودن هستی و جان زنان نسبت به مردان و نصف بودن دیه‌ی قتل یا صدمات بدنی یک زن در مقابل یک مرد
  • مجوز به مردان برای داشتن بیش از یک همسر همزمان (چهار همسر دایمی و تعداد نامحدود صیغه موقت)
  • تبعیض جنسیتی در حقوق کیفری و مجازات‌های حقوقی
  • حق عُرفی شوهر برای کشتن همسر درحال خیانت (قتل ناموسی)
  • عدم اعطای حق پایان زندگی مشترک برای زنان و حق یکجانبه و نامشروط مردان در طلاق
  • نصف بودن سهم‌الارث فرزندان دختر نسبت به پسر و حداکثر سهم‌الارثی یک‌چهارم زنان بر اموال همسر
  • به رسمیت شناخته نشدن حق حضانت فرزندان توسط مادر
  • کالایی شدن زن با اعمال قوانین سنتی ازدواج: تکلیف زن به تمکین (اطاعت و تسلیم در رابطه جنسی) و تکلیف مرد به پرداخت مهریه و تأمین نفقه
  • نیاز به اذن پدر برای ازدواج دختر و عدم استقلال تصمیم‌گیری زنان
  • عدم اصلاح قوانین کودک‌همسری و ازدواج دختران زیر سن قانونی
  • نیاز به مجوز شوهر برای خروج از کشور
  • امکان ممانعت شوهر از حق کار کردن و شغل زن
  • دستمزدهای نابرابر شغلی و محدودیت زنان در تصدی برخی مشاغل
  • سلب حق قضاوت زنان و انزوای سیاسی زنان در تصمیم‌گیری‌ها و امکان تصدی برخی سمت‌ها همچون ریاست جمهوری و…
  • تبعیض در حق تحصیل و سهمیه های جنسیتی در ورود به دانشگاه
  • ارزش‌گذاری شهادت زنان در دادگاه به نصف اعتبار شهادت مردان و نزول اعتبار آن به کمتر از ارزش شهادت یک مرد مجنون ادواری
  • خشونت های خانوادگی و اجتماعی پیدا و پنهان برعلیه زنان و آزار جنسی و خیابانی آنان و عدم تصویب قوانین بازدارنده در این خصوص
  • عدم اعطای حق مالکیت زن بر بدن خود و حق پایان دادن داوطلبانه به بارداری
  • وابستگی اقتصادی زنان به مردان و بی‌عدالتی در ایجاد فرصت‌های برابر شغلی
  • سن مسئولیت کیفری کمتر برای دختران (۹ سال) درمقایسه با پسران (۱۵ سال)