چرا بعضی‌ها اینقدر حواس‌پرت هستند‌؟

یک اختلال و مشکلی وجود دارد که حتی برای خیلی از روانشناسان هم تا حدودی ناشناس و گنگ است ولی طبق برخی شواهد، سومین اختلالی هست که مردم به خاطر آن به کلینیک ها مراجعه می‌کنند

برخی از افراد همیشه دچار حواس پرتی هستند ،وسایل را گم می‌کنند ،مطالب و کارها و قرار ها را فراموش می‌کنند ،زیاد تصادف می‌کنند، توجه و تمرکزشان ضعیف هست ،مدام دچار پرش توجه میشوند و فکر می‌کنند حافظه شان ضعیف شده است و دنبال روش های تقویت حافظه هستند و یا دنبال دارو درمانی هستند

حالا توضیح میدیم جریان چی هست:

بدن ما انسان ها و سایر پستانداران در مواقع زخم و درد شدید، مکانیسمی دارد که در اون لحظه بحرانی ،خیلی درد را متوجه نشویم و روی آن متمرکز نشویم تا بتوانیم یا از خطر (مثل شیر و پلنگ و تصادف) فرار کنیم یا بدون غرق شدن در درد خوب مبارزه کنیم تا شکست نخوریم

اصولا هر دردی یک نشانه هست ،درد میگه به اون منطقه توجه کن اگر نیاز به مراقبت و ترمیم هست انجام بده ،تصور کنید سیستم درد نداشتیم ممکن بود بخاطر عفونت جای از بدن که به راحتی قابل تشخیص بود خیلی راحت بمیریم

حالا همین شرایط را هم درباره مسایل روانی هم داریم ،بیشتر دردهای انسان های مدرن درد روانی هست، وقتی در کودکی ،ضعیف و کم توان هستیم و نه امکان فرار هست و نه امکان مبارزه ،و تجربه درد کشیدن خیلی عذاب آور هست ،سیستم روان ما یک تکنیک موثری را به کار میبرد یعنی به جای توجه به دنیای بیرون به دنیای درون پناه میبرد ،و خیلی متوجه نیست در دنیای بیرون چه اتفاقی می‌افتد

فرض کنید بچه چهار ساله ای هر روز توسط پدرش مورد تجاوز قرار میگیرد ،این بچه چاره ای جز قطع توجه از بیرون و پناه بردن به دنیای درون ندارد ،ممکن است آنقدر غرق درون شود که دوستان خیالی ،موجود خیالی را ببیند (سریال پاتریک ملروز) و خیلی به دنیای بیرون در آن لحظه توجه نکند ،چون اگر بدون خودفریبی و بدون قطع توجه با تجاوز پدر مواجه شود ممکن است از شدت درد و عذاب و وحشت از هم بپاشد ،اسم این فرایند قطع ارتباط با بیرون ،گسست یا dissociation هست

حالا همین کودک نه تنها در برخورد با تجاوز واقعی ،بلکه در مواجهه با خاطرات تجاوز ،آسیب ،تنبیه ،بی توجهی و تحقیر و .. به دنیای درون پناه میبرد ،طوری که انگار در این دنیا نیست ، وقتی شدت آسیب ها آنقدر زیاد باشد که نتوانیم اتوماتیک این گسست را ایجاد کنیم ،ممکن است دست به دامن چیزهایی شویم که این گسست را ایجاد‌میکنند ،مثلا‌کوکایین ،شیشه ،هرویین ،سیگار مصرف کند هر چقدر مواد قوی تری باشد ، گسست شدیدتری هم ایجاد می‌کند ، ممکن است سراغ سکس بروند ،چون در سکس هم امکان گسست فراهم هست، یا بازی کامپیوتری، موبایل ،اینترنت و …

پس وقتی با بزرگ‌سالانی مواجه می‌شویم که حواس پرت هستند ،مدام تو خودشون هستند ،وقتی باهاشون حرف میزنی انگار ارتباطی ایجاد نمیشود ،و فرد مدام میخواهد با مواد و دارو خودش را سِر کند ، با گسست مواجه هستیم و احتمالا با سابقه تجربه آسیب های (تروما) زیاد در دوران رشد مواجه هستیم که فرد مجبور بوده اینقدر بدن و ذهنش را سر کند که کمتر درد بکشد ،و به احتمال زیاد مشکلی در حافظه و مغز نداریم و مساله نوع برخورد با تجربه های دردناک (چه خودشان چه زنده شدن و خاطرات آن) است.