شخصیت خودشیفته و چگونگی برخورد با آن را بشناسیم
در فرهنگ مردمی، شخص خودشیفته به عنوان فردی دیده میشود که عاشق خودش است و خودش را ایدهآل میداند. خودشیفتهها معتقدند که بیش از حد منحصربهفرد هستند و کسی نمیتواند آنها را درک کند. آنها فکر میکنند بهقدری خوب هستند که باید مورد تحسین دیگران قرار گیرند.
اختلال شخصیت خودشیفتگی بسیار رایج نیست، اما حقیقت این است که همه ما دارای برخی از صفات آن هستیم.
صفات خودشیفتگی عبارتاند از:
آنها نیاز جدی به تحسین و اعتبار دارند و فکر میکنند برای درک دیگران بیشازحد خاص و منحصر به فرد هستند.
آنها احساس میکنند نسبت به دیگران برترند و فکر میکنند دستاوردهای بیشتری دارند و خیلی بیشتر از دیگران میدانند.
آنها آسیبپذیر بودن خود را نشان نمیدهند. آنها از آنچه دیگران در موردشان فکر میکنند میترسند و میخواهند در هر شرایطی برتر باقی بمانند.
آنها تمایلی به درک یا شناسایی احساسات و نیازهای دیگران ندارند. میخواهند مرکز توجه باشند و معتقدند نشان دادن احساسات نشانهای از ضعف است.
آنها کنترلگر ماهری هستند و از لحاظ عاطفی دیگران را مورد سوءاستفاده قرار میدهند.
آیا افراد خودشیفته میدانند که خودشیفته هستند و آیا از این امر راضیاند؟
این افراد به احساسات دیگران، اهمیت نمیدهند و از وجود سرد خود لذت میبرند. افراد خودشیفته نمیخواهند تغییر کنند. با استفاده از این روش، آنها کنترل کامل بر زندگی خود دارند.
آیا افراد خودشیفته درست و غلط را تشخیص میدهند؟
افراد خودشیفته تفاوت بین درست و غلط را میدانند، زیرا علت و معلول را درک میکنند. هیچ «وجدان گناهکاری» وجود ندارد و آنها علائم «بی احترامی به هنجارهای اجتماعی» را از خود نشان میدهند؛ درعینحال به عنوان «فردی خون سرد» جلوه میکنند.
چرا افراد خود شیفته می شوند؟
ریشهی شخصیت خودشیفته مقاومت قوی در برابر آسیبپذیر بودن با هر کسی است. افراد خودشیفته همیشه مضطرب هستند، زیرا احساساتشان بسیار زیاد است و به تفکر دیگران نسبت به خودشان خیلی اهمیت میدهند. ناسازگاری آسیبپذیری، ریشهی شخصیت خودشیفتگی است.
شخصیت خودشیفتگی میتواند نتیجه گذشته یک فرد باشد. افراد خودشیفته مدام به دنبال تأیید دیگران هستند، چرا که در گذشته احساس ارزش نمیکردند یا به عنوان یکی از ارزشمندترین و منحصربهفردترین افراد در جهان با آنها رفتار میشده است.
چگونه با خودشیفتگی مقابله کنیم؟
اگر فرد نزدیک به شما فردی خودشیفته است، تفاوتها را بپذیرید.
سعی نکنید آنها را تغییر دهید بلکه بر نیازهای خود تمرکز کنید.
درک کنید که افراد خودشیفته در مقابل تغییر کردن مقاومت میکنند. تلاش کنید تا بیشتر بر احساسات خود و آنچه میخواهید باشید تمرکز کنید.
این واقعیت را به رسمیت بشناسید که رفتار آنها ناشی از ناامنیهایشان است. افراد خودشیفته در درونشان بسیار آسیبپذیر هستند، آنها دیگران را زیر سؤال میبرند؛ زیرا اینگونه میتوانند حس بهتری نسبت به خودشان داشته باشند.
به جای اینکه از آنها بپرسید دیگران چه احساسی دارند، از آنها بپرسید دیگران چه فکر میکنند. افراد خودشیفته احساس گناه نمیکنند، اما آنها به آنچه دیگران در موردشان فکر میکنند اهمیت میدهند.
سعی نکنید تأیید فرد خود شیفته را به دست بیاورید، سعی کنید از آنچه فکر میکنید درست است دفاع کنید و به نظر یک فرد خودشیفته در مورد خودتان توجهی نکنید.
اگر یک فرد خود شیفته به شما آسیب می رساند، از آنها دوری کنید.
مرزی تنظیم کنید و همیشه آن را نگه دارید. آماده باشید که مرزی که برای خود در ارتباط با آنها تعیین کردهاید، توسط این افراد به چالش کشیده شود. به عنوان مثال، اگر تصمیم گرفتید ارتباط خود را با آنها قطع کنید، به احتمال زیاد برای صحبت با شما خواهند آمد.
یاد بگیرید که به موقع از آن ها دور شوید. وقتی یک فرد خودشیفته باعث میشود احساس ناخوشایندی داشته باشید، باید به اندازه کافی به خودتان احترام بگذارید و از آنها دور شوید.