توصیههای یک رماننویس برای نوشتن یک مقالۀ دانشگاهی
متن علمی با متن داستانی تفاوت دارد، اما کورمک مککارتی، رماننویس موفق آمریکایی، معتقد است میتوان با الهامگرفتن از رمان و فنون روایت مقالههای علمی بهتری هم تولید کرد. او طی سالهای گذشته ویراستار چندین کتاب تأثیرگذار علمی بوده است که از محبوبیت زیادی برخوردار شدهاند. دو نفر از کسانی که برای نوشتن کارهایشان از او کمک گرفته بودند، با همکاری خود او، تلاش کردهاند تا مهمترین این توصیهها را خلاصه و جمعبندی کنند.
وَن سوج و پاملا یه، نیچر — طی دو دهۀ گذشته، کورمک مککارتی -نویسندۀ ده رمان ازجمله جاده۱ و جایی برای پیرمردها نیست۲ و نصفالنهار خون۳- در مؤسسۀ سانتافه در نیومکزیکو، کمک فراوانی در ویرایش متنهای همکاران و دانشجویان فوقدکتری کرده است. او آثار دانشمندان زیادی را ویراسته است، از جمله لیزا رندال، نخستین زنی که کرسی استادی فیزیک نظری دانشگاه هاروارد را کسب کرد، و جفری وست، فیزیکدانی که کتاب علمی محبوب مقیاس۴ را نوشته است.
ون سَوِج که زیستشناس نظری و بومشناس است، نخستینبار در سال ۲۰۰۰ میلادی مککارتی را ملاقات کرد و سپس چهار سال با او در انیستیتو سانتافه بود. در آن دوران سوج دانشجوی تحصیلات تکمیلی و سپس محقق فوقدکتری بود. سوج برای چند مقالۀ علمی که طی دو دهۀ گذشته منتشر کرده است توصیههای ویرایشی گرانبهایی از مککارتی دریافت کرده است. در زمستان سال ۲۰۱۸ میلادی که سوج فرصت مطالعاتی خود را در انیستیتو سانتافه میگذراند، قرارهای نهار هفتگی جالبی با مککارتی داشت. آن دو تلاش کردند تا توصیههای ویرایشی مککارتی را در نکاتی اصلی خلاصه کنند تا بتوان آن را با همگان به اشتراک گذاشت. این نکات که با نظرات زیستشناس فرگشتی پاملا یه ترکیب شد اینجا ارائه میشود. مهمترین توصیۀ مککارتی «سادهنویسی در عین روایت داستانی منسجم و جذاب» است. در ادامه سایر سخنان سودمند مککارتی را میخوانید به روایت سوج و یه.
• از مینیمالیسم برای دستیابی به وضوح استفاده کنید. هنگام نوشتن از خود بپرسید: آیامیتوانم پیام اصلیام را «بدون» این علامت نگارشی یا آن کلمه یا این جمله و پاراگراف و بخش برسانم؟ هر جا که ممکن بود کلمات و ویرگولهای اضافی را حذف کنید.
• پیرنگ مقاله و دو یا سه نکتهای را که میخواهید هر خوانندهای به یاد بسپارد مشخص کنید. آن پیرنگ و نکات رشتهای را شکل میدهند که در سراسر نوشته جریان خواهد داشت. کلمات و جملات و پاراگرافها و بخشها چفتوبستی هستند که آن رشته را متصل بهم نگه میدارد. اگر چیزی هست که به خواننده برای فهم پیرنگ اصلی کمک نمیکند حذفش کنید.
• هر پاراگراف را به یک پیام محدود کنید. یک تکجمله میتواند یک پاراگراف باشد. هر پاراگراف باید به آن پیام بپردازد، نخست با پرسیدن یک پرسش و سپس رسیدن به یک ایده و گاهی یک پاسخ. این هم هیچ مشکلی ندارد که پرسشی را در یک پاراگراف مطرح کنید و پاسخی به آن ندهید.
• جملات را کوتاه و مستقیم و ساده نگه دارید. جملات ساده و خلاصه برای توضیحات علمی عالی هستند. بندها و جملات ترکیبی و کلمات رابط -مانند «درنتیجه» و «بااینحال»- را در حداقل نگه دارید تا خواننده بتواند روی پیام اصلی متمرکز شود.
• سرعت خواننده را نگیرید. از پینوشت پرهیز کنید زیرا جریان فکر را قطع کرده و مقصد نگاه را بالا و پایین میبرد درحالیکه دستها هم در حال ورقزدن یا کلیککردن هستند. از اصطلاحات تخصصی و زبان کلیشهای و مدروز یا خیلی فنی دوری کنید و یک کلمه را مرتب تکرار نکنید، تکرار خستهکننده است.
• زیادی به جزئیات نپردازید. فقط زمانی از صفت استفاده کنید که ربطی دارد. مقالۀ شما دیالوگی با پرسشهای احتمالی خوانندگان نیست پس مشتاقانه به پیشبینی آنها نروید. در یک بخش، یک چیز را به سه روش مختلف بیان نکنید. همزمان از «شرح» و «توضیح» استفاده نکنید. یکی را انتخاب کنید وگرنه ممکن است خواننده متن را رها کند.
• زیاد نگران خوانندههایی نباشید که میخواهند دربارۀ هر نکتۀ همعرضی بحث کنند و برای هر گزاره تمام شرایط ممکن را فهرست کنند. صرفاً از نوشتن لذت ببرید.
• در رابطه با گرامر، زبان شفاهی و عقل سلیم معمولاً راهنماهای بهتری برای نوشتن نسخۀ اولیه هستند تا شیوهنامهها. فهمیدهشدن مهمتر است از نوشتن جملهای با گرامری بینقص.
• ویرگول موجب مکث میشود. عبارت «در مقابل» در شروع یک جمله باید با یک ویرگول بیاید تا نشان دهد جمله در تمایز با جملۀ قبلی است، نه اینکه دو کلمۀ نخست جمله در تمایز با بقیۀ جمله است. جملهها را با صدای بلند بخوانید تا نقاط مکث را بیابید.
• خط تیره باید برای بندهایی استفاده شود که به نظرتان از همه مهمترند -بدون استفاده از فونت بولد یا ایتالیک- نه صرفاً برای تعریف اصطلاحات (برای ارائۀ بندها، پرانتز ملایمتر و روانتر از ویرگول است). برای ارتباط بین ایدههایی که دشوار به هم مرتبط میشوند، به نقطهویرگول اتکا نکنید. این کار صرفاً بد نوشتن را تسهیل میکند. میتوان گهگداری از شکل خلاصهتر برخی کلمات استفاده کرد مانند Don’t و Isn’t و It’s و Shouldn’t. بیشازحد رسمی ننویسید. در ضمن، برای جلب توجه به اهمیت یک نکته از علامت تعجب استفاده نکنید. میتوان به جای آن نوشت «در کمال تعجب» یا «شگفتانگیز است» ولی نه زیاد. در هر مقاله فقط یک یا دو بار از این کلمات استفاده کنید.
• زبانی کمتر رسمی و پرسشهایی را وارد متن کنید تا فضا را بشکند و حسی دوستانه بدهد. تکهکلامهای محاورهای برای این منظور عالی هستند ولی نباید خیلی هم کوچهبازاری باشند. همچنین از لحنی شخصی استفاده کنید زیرا خواننده را درگیر نگه میدارد. متنی غیرشخصی با فاعلی مجهول باعث نمیشود کسی فکر کند بیطرف هستید: جملۀ «زمین مرکز این سامانه خورشیدی است» بیطرفانهتر یا عینیتر از «ما در مرکز سامانۀ خورشیدیمان هستیم» نیست.
• زبان و مثالهایی انضمامی انتخاب کنید. اگر باید دربارۀ رنگِ نوعیِ یک کرۀ انتزاعی صحبت کنید، اگر بگویید بادکنک قرمز یا توپ آبی بیشتر جا میافتد.
• از آوردن معادلات ریاضی میان جمله پرهیز کنید. ریاضی مانند انگلیسی نیست و نباید وانمود کنیم که همانند هستند. برای جداکردن فرمولها و معادلات از متن میتوانید به سطر بعد بروید یا از فضای خالی یا ضمیمه یا نمادهای مستقیم استفاده کنید یا واضح توضیح دهید که چگونه از پیشفرضها به معادله و نتیجه میرسید.
• وقتی فکر میکنید کار تمام است، مقاله را برای خودتان یا یکی از دوستان بخوانید. ویراستاری خوب پیدا کنید که به او اعتماد دارید. کسی که وقت و تمرکز کافی به کارتان اختصاص خواهد داد. زندگی را به کام دوستان ویراستارتان تلخ نکنید. صفحات را شمارهگذاری کنید و بین خطوط فاصله دهید.
• پس از تمام این مراحل، مقاله را به ویراستار مجله بدهید. سعی کنید دیگر به آن فکر نکنید تا زمانی که بازبین و ویراستار نظراتشان را ارائه دهند. در این مرحله، غالباً بهتر است نصیحت رودیارد کیپلینگ را گوش کنیم: «وقتی همه به شما شک میکنند خودتان را باور داشته باشید ولی جایی هم برای شک آنها باقی بگذارید». جایی که فکر میکنید مفید واقع میشود متن را تغییر دهید. اگر فکر میکنید تغییری مفید نخواهد بود، مؤدبانه توضیح دهید که چرا تغییری ندادهاید.
• دربارۀ ویرگول رشتهای۵ یا استفادۀ صحیح از کلمات برای ویراستار نطق نکنید. مجلهها قوانین خودشان را دارند و برای شما استثنا قائل نخواهند شد.
• درنهایت، سعی کنید بهترین نسخۀ ممکن از مقالهتان را بنویسید: نسخهای که خودتان خوشتان میآید. نمیتوانید خوانندهای را که نمیشناسید راضی کنید ولی باید بتوانید خودتان را راضی کنید. مقالهتان، امیدواریم، برای آیندگان است. وقتی فرایند نوشتن مقاله را طی میکنید، به بار اولی فکر کنید که مقالات محبوبتان را خواندید.
وقتی مقالهتان را سرزندهتر و فهمپذیرتر میکنید، بقیه نیز وقت خواهند گذاشت تا آثارتان را بخوانند. چه دانشمندی تازهکار باشیم چه رماننویسی مشهور این همان چیزی است که میخواهیم، مگه نه؟