افسانه ناهار رایگان
میلتون فریدمن:
این جملهی قصار (که از خودم نیست) گاهی ذهنم را درگیر میکند: «چیزی به نام ناهار رایگان وجود ندارد.» دوست داشتم توجه بیشتری نثار جملهای که خودم ساختم و به طور ویژهای مناسب این شهر است میشد:«هیچکس پول دیگری را به دقت پول خود خرج نمیکند.» اما همهی جملات قصار سخنانی نیمراست هستند.
یکی از عادتهای مورد علاقهی خانوادگی ما هنگام رانندگی، تلاش برای پیدا کردن متضاد کلمات قصار است. برای مثال: «تاریخ هیچوقت خود را تکرار نمیکند» اما متضادش: «هیچچیز جدیدی زیر نور خورشید وجود ندارد.» یا «قبل از این که بپری نگاه کن» اما متضادش:«کسی که تردید کند خواهد باخت.»
به روشنی متضاد جملهی «چیزی به نام ناهار رایگان وجود ندارد» این است که «بهترین چیزهای دنیا رایگان هستند.» در دنیای واقعی اقتصاد، یک ناهار رایگان واقعی وجود دارد، ناهاری فوقالعاده، و آن ناهار رایگان چیزی نیست جز بازارهای آزاد و داراییهای خصوصی. چرا در دوسوی یک دیوار قراردادی آلمان شرقی و غربی قرار داشتند که از نظر سطح رفاه دارای اختلاف چشمیگیری بودند؟ دلیل این است که آلمان غربی سیستمی داشت که تا حد زیادی بازارهای آزاد و خصوصی (ناهار رایگان) داشت.
همین ناهار رایگان دلیل تفاوت میان هنگکنگ و سرزمین اصلی چین یا موفقیت ایالات متحده و بریتانیای کبیر را توضیح میدهد. این ناهارهای رایگان محصول تعدادی از نهادهای نامرئی است که همانگونه که اف. ای. هایک تاکید میکند، حاصل عمل انسانی هستند نه قصد انسانی.
در حال حاضر ما در ایالات متحده چیزی را در دسترس داریم، که اگر قدرش را بدانیم، که نزدیکترین چیز ممکن به ناهار رایگان است. بعد از شکست کمونیسم همه در دنیا به این باور رسیدند که سوسیالیسم یک شکست است. کم و بیش همه در دنیا به این نتیجه رسیدند که سرمایهداری به موفقیت رسیده است.
نکتهی خندهدار این است که همهی کشورهای سرمایهداری در دنیا ظاهرا به این نتیجه رسیدهاند که چیزی که غرب نیاز دارد سوسیالیسم بیشتر است. این فکر به طور مشخص چرند است؛ پس بیایید به این فرصت در دسترسمان برای رسیدن به ناهار رایگان بپردازیم.
رییسجمهور کلینتون گفتهاست که چیزی که ما نیاز داریم فداکاری گسترده و مزایای محدود است. چیزی که ما واقعا نیاز داریم، دقیقا برعکس است. چیزی که ما نیاز داریم و چیزی که ما میتوانیم داشتهباشیم (نزدیکترین چیز به ناهار رایگان) منافع گسترده و فداکاری محدود است. ناهار رایگان به طور کامل نیست، ولی نزدیک به آن است…
مترجم: حسین ماشینچیان، سایت بورژوا