چهل سالگی عمر خیلی زیادی برای انقلاب نیست

✍? بهزاد نبوی
نگاه نو-   تصور می‌کنم اکثریت مردم علیرغم نارضایتی از شرایط موجود، با اصل نظام مخالفت ندارند. به باور آنها، اصل نظام بد نیست بلکه آنچه مشکل درست کرده است، وضع موجود نظام است. اقشار پایین دست جامعه بخاطر وضعیت اقتصادی و معیشتی، روشنفکران بخاطر مسائل سیاسی ناراضی هستند. مردم نه تنها انتقاد بلکه اعترض‌های تند نسبت به نظام دارند ولی این‌ نارضایتی‌ها سبب نمی‌شود که آنها به صف براندازان نظام پیوسته و دنبال براندازی باشند.
در خارج از کشور تنها مجاهدین خلق و سلطنت‌طلبان خواهان براندازی نظام هستند ولی عدِه و عدُه کافی در کشور ندارند که بتوانند بر حرکت‌های اجتماعی و سیاسی در داخل کشور تاثیر بگذارند. با وجود گستردگی حیطه جغرافیایی اعتراضات و درگیر شدن حدود ۹۰ شهر در اعتراضات دی‌ماه ۹۶، جمع شرکت کنندگان از ۱۵۰-۱۰۰ هزار نفر بیشتر نشد.
در بین گروه‌های اپوزیسیون خارج از کشور، مجاهدین خلق زمینه‌ای در افکار عمومی ندارند و مردم می گویند اگر انتقادی به جمهوری اسلامی داریم، صد برابر آن به مجاهدین خلق انتقاد داریم. مردم روش‌ها، مشی و سوابق مجاهدین خلق را می‌شناسند و می‌دانند به آن‌ها نمی شود اعتماد کرد.
به نظر می‌رسد سلطنت‌طلبان کمی بیش از مجاهدین خلق مورد توجه هستند اما کسی در راس سلطنت طلبان است که از آمریکا و اروپا می‌خواهد که تمام دارایی‌های ایران را ضبط کرده و در اختیار اپوزیسیون قرار دهند! برای مردم این پرسش مطرح می‌شود که این فرد چه نوع میهن‌دوستی است که از همه کشورها میخواهد دارایی‌های ایران را ضبط  و در اختیار اپوزیسیون قرار دهند؟! به این ترتیب این اپوزیسیون هم زمینه‌ای در میان افکار عمومی ندارد.
سلطنت‌طلبان سعی می‌کنند ظاهر دموکراتیک به خود بدهند درحالیکه قانون اساسی مشروطه تقریبا ترجمه قانون اساسی بلژیک بود و آن کشور با آن قانون اساسی چند قرن دموکراسی را پشت سر گذاشته است و ما با همان قانون اساسی، سیاه‌ترین‌ استبداد را در دوره رضاشاه و محمدرضا شاه داشته‌ایم که کسی نمی تواند آن را انکار کند. سلطنت‌طلبان می گویند رضاشاه اقتدار داشت و آن همین حرف تندروهای فعلی است که می‌گویند اقتدار نظام موجب بقا و رشد کشور شده است. این دسته متوجه نیستند که مردم‌سالاری و مردمی بودن حکومت خیلی بیشتر می‌تواند سبب حفظ و اقتدار نظام شود.
من نمی‌فهمم منظور از استمرارطلب چیست؟
البته ممکن است در بین اصلاح‌طلبان افرادی باشند که بخواهند با حضور در قدرت، مشکل خود را حل کنند. در هر طیف سیاسی از این قبیل افراد  پیدا می شود ولی اگر منظور اپوزیسیون خارج از کشور از استمرارطلبی این است که ما اصلاح‌طلبان به مشی اصلاح‌طلبی وفادار بوده و این مسیر را ادامه می دهیم و حاضر نیستیم از مشی اصلاحات عدول کنیم، که به نظر من این برداشت صحیح‌تر است، می‌گویم بله ما استمرارطلبیم. ما هیچ راهی برای تبدیل وضع موجود به وضع مطلوب جز اصلاح‌طلبی نمی‌شناسیم. ممکن است اصلاح‌طلبان فعلی کارآیی نداشته و دنبال پست و مقام باشند ولی ما برای اصلاح طلبی جایگزینی نمی‌شناسیم. اگر منظور از استمرارطلبی این است که کماکان به مشی اصلاح‌طلبی معتقدیم، بله ما استمرارطلبیم.
کسانی هم که با مشی اصلاح‌طلبی مخالف هستند، جایگزینی معرفی نکرده‌اند. هیچ گروهی که معتقد به انقلاب یا دخالت خارجی برای حل مشکلات باشند( حداقل به شکل علنی) جز مجاهدین خلق و سلطنت‌طلبان وجود ندارد زیرا تجربه دیگران نشان داده است که این مسیرها راه به جایی نمی‌برد. من ندیده‌ام گروهی مشی و برنامه دیگری برای تبدیل وضع موجود به وضع مطلوب بدهد. ما می گوییم اصلاحات می خواهد با روش های قانونی، تدریجی، مسالمت آمیز و در چارچوب نظام، وضع موجود را به وضع مطلوب تغییر دهد. البته این روش، سختی‌ها وشکست‌های زیادی دارد اما تنها راه تبدیل وضع موجود به وضع مطلوب است.
چهل سالگی عمر خیلی زیادی برای انقلاب نیست. انقلاب شوروی پس از حدود ۷۰ سال فروپاشید پس خیلی به چهل سالگی انقلاب نباید غرّه شویم
چهل سالگی نظام محصول این بوده است که مردم نظام را از خود می‌دانستند ولی هر چه بی‌اعتمادی نسبت به عملکردها و ناامیدی‌ها بیشتر شود، این خطر وجود دارد که مردم پشت نظام را خالی کنند یک نظام یا باید متکی به نیروی خارجی باشد یا متکی به طبقات قدرتمند داخلی مثل نظام‌های سرمایه‌داری یا متکی باشد به مردم.