جنگ نعمت است!
داروین صبوری
نگاه نو- از دانشجویان خود سوال کردم که چند نفر از شما حاضرید برای یک امر والا، مانند وطن، دین، عقیده و یا امثال اینها جانتان را فدا کنید؟ پاسخها بسیار امیدوارکننده بود و مرا به این نسل امیدوار کرد. از میان پنجاه و اندی نفر، تنها دو نفر حاضر بودند جان خود را فدا کنند؛ یک دانشجوی خانم برای عقیده و یک آقا برای همسرش.
این روزها که سوال اساسی در حوزهی عمومی بر محور جنگ و احتمال درگیری نظامی با کشور آمریکا میچرخد، کرور کرور آدم دیدهام که نه تنها از احتمال جنگ و خرابیهای آن در هراس نیستند، که آن را مشتاقانه آرزو دارند و به انتظار نشستهاند. شما را نمیدانم اما شهروندانی که من دیده و با آنان همکلام شدهام، جنگ را گزینهای در خلاصشدن از وضعیت کنونی و پایان ساختاری میدانند که عقیده دارند حقشان را میخورد، نادیدهشان میگیرد و زندگی را بر آنان حرام کرده است.
امروز سوال جامعهشناختی این نیست که آیا جنگ میشود یا نه، و اگر میشود پایان کار چیست؟ سوال جامعهشناختی این است که چه بر سر شهروندان آمده است که به “جنگ”، به مثابهی “نعمت” مینگرند و اساسا هر نوع پایان را بر استمرار شرایط کنونی ترجیح میدهند؟ سوالی که پاسخ آن از روز نیز روشنتر است و گواه بر اجتماعی است که ریشههای تعلق خود را یکی یکی بر باد رفته میبیند. بر بادرفته مانند عمرش، آرزوهایش، جوانی و آرمانهایش.