فرار از افسردهگی؛ دختران بلخی به آموزش کودکان رو آوردهاند
یک بانو در ولایت/استان بلخ میگوید که برای فرار از افسردهگی، با چند تن از دوستانش به آموزش کودکان آواره داخلی رو آوردهاند. او مدعی است که برای بیش از ۲۰۰ کودک که به دلیل ناامنی و خشکسالی از مناطقشان بیجا شدهاند، زمینه آموزش رایگان را مساعد ساخته است.
زهرا صدیقی، بانویی که زمینه آموزش رایگان را برای کودکان محروم از مکتب/مدرسه فراهم ساخته است، میگوید که دانشآموخته رشته خبرنگاری دانشگاه بلخ است. بانو صدیقی میافزاید که پیش از تسلط امارت اسلامی در یکی از شرکتهای خصوصی کار میکرد، اما با اعمال ممنوعیت کاری از سوی حکومت سرپرست، بیکار شده است و از آینده نامعلوم خود رنج میبرد.
خانم صدیقی میگوید که پس از اعمال ممنوعیت آموزش و منع کار زنان، نهادی آموزشی را زیر نام «مرکز توانمندسازی جوانان» ایجاد کرده و به کودکانی که از مکتب محروم شدهاند، زمینه آموزش رایگان را فراهم ساخته است.
زهرا صدیقی این مرکز آموزشی را یک سال قبل در مربوطات ولسوالی دهدادی ولایت بلخ ایجاد کرده و در هماهنگی با شماری از آموزگاران، بهگونه داوطلب و رایگان کودکان را آموزش میدهد.
این آموزگار بلخی در صحبت با روزنامه ۸صبح میگوید: «قبل از سقوط حکومت پیشین در یکی از شرکتهای خصوصی وظیفه داشتم و آزادانه کار میکردم، اما پس از سقوط حکومت همه چیز بهگونهای تمام شد که شوکه شدم. تصورش را هم نمیکردم.»
بانو صدیقی وقتی به گذشته میبیند، افسوس و حسرت آزادی و کار کردن در دفتر خود را میکشد و میگوید که اکنون این مرکز آموزشی برای فرار از افسردهگی و ناملایمتهای روزگار ایجاد کرده است. او میافزاید: «به نوعی دچار افسردهگی شدم. برای فرار از این وضعیت، دست به کار شدم و این مرکز آموزشی را ایجاد کردم.»
این آموزگار در مورد دانشآموزان مرکز آموزشی میگوید: «کودکانی را اینجا تحت پوشش داریم که از رفتن به مکتب محروم هستند. بیشتر خانوادهها به دلیل ناامنیها و خشکسالیها از مناطقشان بیجا شده و به بلخ آمدهاند.» به گفته او اکثریت خانوادههای دانشآموزان این مرکز آموزشی، به دلیل فقر روزافزون و بیکاری نمیتوانند زمینه آموزش را برای کودکانشان فراهم سازند و آنان از این کودکان در کشتزارها نیز کار میکشند. او خاطرنشان میسازد که آموزش را با تعداد اندکی از کودکان آغاز کرده بود، اما اکنون مجموع دانشآموزانش به بیش از ۲۰۰ تن رسیده است.
بانو صدیقی میافزاید که پنج آموزگار در ساعتهای مختلف درسی به دانشآموزان درس میدهند. او با نگرانی از محرومیت آموزشی دختران، تاکید میورزد که در روستاهای همجوار آنها، هیچ مرکز آموزشی برای نیازمندان وجود ندارد. صدیقی ابراز امیدواری میکند که بتواند بستر مرکز آموزشی را برای مناطق اطراف روستای خود نیز گسترش بدهد، اما مشکلات اقتصادی مانع توسعه کارش شده است.
بانو صدیقی میافزاید که پنج آموزگار در ساعتهای مختلف درسی به دانشآموزان درس میدهند. او با نگرانی از محرومیت آموزشی دختران، تاکید میورزد که در روستاهای همجوار آنها، هیچ مرکز آموزشی برای نیازمندان وجود ندارد. صدیقی ابراز امیدواری میکند که بتواند بستر مرکز آموزشی را برای مناطق اطراف روستای خود نیز گسترش بدهد، اما مشکلات اقتصادی مانع توسعه کارش شده است.
این آموزگار کودکان از نهادهای کمککننده میخواهد که زمینه آموزشی را برای کودکان در مناطق دوردست فراهم سازند. او تصریح میکند که این نهادها با کمک اندک، میتوانند فرصتهای شغلی و آموزشی را در روستاها مهیا سازند.
بانو صدیقی با فرار رسیدن زمستان و سرد شدن هوا، احساس ناامیدی میکند که نمیتواند در زمستان به کودکان آموزش بدهد. به گفته او، نبود امکانات برای گرم کردن صنفهای درسی، او و کودکان را از آموزش دور نگه داشته است. او انتظار دارد که نهادهای مددرسان در زمستان مرکز آموزشی او را یاری رسانند تا دروازه آموزش به روی کودکان محروم از مکتب، بسته نشود.
در همین حال خاطره سادات، یکی از آموزگاران مرکز توانمندسازی جوانان، میگوید: «در اینجا تمام مضامین مکتب را به دانشآموزان تدریس میکنیم. حدود ۲۰۰ تن در این مرکز از کار داوطلبانه ما بهرهمند میشوند.»
خانم سادات نیز میافزاید که این دانشآموزان به دلیل تحولات سیاسی، مشکلات اقتصادی و خشکسالی از مناطق اصلیشان آواره شدهاند و اکنون از آموزش محروم هستند.
این آموزگار وقتی از مشکلات لب به سخن میگشاید، تمام دغدغه و نگرانیاش قطع آموزش کودکان تشنه دانایی و روشنایی است. او میگوید: «ما یک قدم به زمستان نزدیک شدهایم. مواد سوخت برای گرم کردن صنفها نداریم و با مشکلات زیاد اقتصادی دستوپنجه نرم میکنیم. از موسسات و هر کسی که توان کمک دارد، تقاضا میکنیم که ما را همکاری نمایند تا بتوانیم درب این مرکز را به روی دانشآموزان باز نگه داریم.»
همچنان رقیه، آموز دیگر این نهاد آموزشی، با اشاره به مشکلات اقتصادی آموزگاران، خواستار حمایت نهادهای مددرسان و افراد خیر در زمینه آموزش است. او میگوید: «بدبختانه ما هیچ پشتیبانی نداریم که به مرکز آموزشی ما کمک کند تا از بسته شدن آن جلوگیری کنیم.»
این دختران بلخی در حالی برای فرار از افسردهگی و بیکاری دست به ایجاد مرکز آموزشی برای کودکان آواره زدهاند که در دو سال اخیر دختران و زنان در افغانستان از سپهر حوزه جمعی حذف شدهاند.