آیا ترک تحصیل پسران در حمایت از حق دختران چارهساز است؟
دیروز سال تحصیلی جدید زیر سلطه گروهی که مشغول قلعوقمع نصاب، تصفیه کادر علمی، تخریب نظام تحصیلی و حذف غیرطالبان بهخصوص زنان است، آغاز شد. سهماهونیم از روز شومی میگذرد که طالبان اعلام کردند زنان تا امر ثانی به دانشگاهها و مراکز تحصیلی نزدیک نشوند. البته تیغ حذف طالبان مردان را نیز بینصیب نمانده است و در این مدت هزاران استاد و دهها هزار محصل مرد نیز مجبور به ترک تحصیل و تعلیم شدهاند، اما حذف گروهی زنان از تحصیل، کار و اجتماع را با هیچ ظلم دیگر آن گروه نمیتوان قیاس کرد. برخی امیدوار بودند که منع تعلیم و تحصیل دختران اقدام سیاسی برای ذخیره کردن کارت تازه در چانهزنیهای تحمیل امارت باشد و امر ثانی تا پایان رخصتیهای زمستانی صادر شود؛ اما مثل دهها حدس خام و امیدهایی از سرناچاری در مورد طالبان، اشتباه ثابت شد. ما در ۸صبح با نشر و تحلیل فرمانها، سخنرانیها و اسناد طالبان کوشیدهایم نشان دهیم که چگونه آنان نظاممند و با سرسختی در برابر آنچه غیرطالبانی میپندارند، میجنگند و به کمتر از برپایی نظام جهادی که در آن هیچ صدای مخالف، هیچ ذهن جستوجوگر و هیچ انسان «نافرمان» وجود نداشته باشد، تن نمیدهند. در میان تصمیمگیرندهگان اصلی طالبان ذهنیت جهادی حاکم است و آنان کشور را غنیمتی برای تدارک جنگ مقدس منطقهای و سراسری میدانند. این اهداف را با صدای بلند و به تکرار از تریبونهای مختلف گفته و توضیح دادهاند و در عمل نیز چنانکه میبینیم، پیاده میکنند. در تازهترین مورد، وزیر تحصیلات گروه طالبان، ملا ندامحمد ندیم، گفت برای کسانی که امارت را نمیپذیرند، در نظام تحصیلی جایی نخواهد بود.
در چنین وضعیتی، آیا آنانی که نظام طالبانی را نمیپذیرند و حذف زنان را ظلم نابخشودنی میدانند، چه میتوانند انجام دهند؟ آیا با ابزار مدنی معمول، از جمله اعتصاب، اعتراض و دست کشیدن جمعی از تعلیم و تحصیل، میتوان طالبان را وادار به عقبنشینی کرد؟ درد زنان و دختران که صرفاً به دلیل تعلق جنسیتی از درس و کار محروم شدهاند، فراتر از آن است که بتوان بیان کرد. حس محرومیت و ناچاری که دختران و زنان و در کنارشان خانوادهها و وابستهگانشان متحمل میشوند و هراسی که از آینده بر آنان سایه انداخته، فاجعهبار است. از این رو حمایت عاطفی محصلان و استادان مرد از خواهران محرومشان لازمی است و همه باید برای پایان این فاجعه با تمام نیرو تلاش ورزیم. اما به نظر نمیرسد نافرمانی مدنی و دست کشیدن گروه بزرگی از محصلان پسر از تحصیل، تاثیر چندانی بر تصمیم طالبان بگذارد. نخست اینکه جامعه ما در وضعیتی نیست که بتوان واقعاً اکثریت محصلان مرد را بهطور یکدست در برابر آپارتاید جنسیتی طالبان بسیج کرد. ذهنیت طالبانی میان قشری از محصلان و استادان نیز ریشهدار است. دیگر اینکه اگر مردان آگاه از شر سیاست ضد تحصیلی و ضد زن طالبان ترک تحصیل و کار کنند، طالبان را در تصفیه یاری میرسانند و آنان میتوانند دانشگاهها را پر از فارغان مدارس و جنگجویانی کنند که حامی امارت استبدادیاند.
مبارزه با مخالفان تعلیم، آزادی و ترقی آنگونه که در گذشته تجربه کردیم، نیازمند کار دوامدار و ریشهای است و با بازگشایی مکاتب و مراکز تحصیلی به روی زنان نیز پایان نمییابد. روحیه تسلیمناپذیری و مقاومت باید ساری شود. لازم است تا به همدیگر گوشزد کنیم که هر چوکی مکتب و هر میز دانشگاه برای مبارزه علیه تحجر و عقبماندهگی یک پایگاه است و نباید ترکش کنیم. محصلان پسر باید اندوه محرومیت خواهرانشان را به نیرو بدل کنند. آنان باید در صنفها، سمینارها، مجالس و سخنرانیها تا جایی که فرصت دارند، علیه ستم طالبانی بایستند و بر حق بیکموکاست تمام مردم در دسترسی به تعلیم و تحصیل تاکید کنند. در بیرون از مراکز تحصیلی، به آموزش خواهران خود یاری رسانند، راههایی برای خنثا کردن سموم طالبانی بجویند و روشنگری پیشه کنند./هشت صبح