نظریه بازی‌ و جنگ اوکراین

 ✍علی سجاد مولایی

از تهاجم روسیه به اوکراین نزدیک به یک سال می‌گذرد و هنوز معلوم نیست که این جنگ چه زمانی به پایان خواهد رسید. در جریان ۱۰ ماه گذشته، معادله در جنگ اوکراین چند بار تغییر کرده است. در ابتدا روس‌ها با حملات برق‌آسا چند شهر مهم اوکراین را تصرف کردند و شاید پوتین چنین فکر می‌کرد که می‌تواند در ظرف چند ماه قضیه اوکراین را تمام کند؛ اما اوکراینی‌ها تا این‌جای کار توانسته‌اند پاسخ خوبی به تهاجم روسیه بدهند. آن‌چه توجه خیلی از کارشناسان بین‌المللی را به طرف خود جلب کرده، روحیه بالای اوکراینی‌ها برای دفاع از کشورشان است. همین موضوع سبب شده است که اوکراین تا هنوز در مقابل حملات روسیه تاب بیاورد. البته این نکته را نباید فراموش کنیم که ایالات متحده به‌صورت خاص و کشورهای غربی به شمول اعضای ناتو کمک‌های فراوان مالی و تسلیحاتی به اوکراین کرده‌اند. با فرسایشی شدن جنگ اوکراین این سوالات نزد بسیاری شکل گرفته است که آینده این جنگ به کجا خواهد انجامید؟ کدام طرف در جنگ پیروز خواهد شد؟ سناریوهای محتمل برای پایان این جنگ چیست؟ در این نوشته تلاش می‌کنم به پرسش‌های فوق با استفاده از نظریه بازی پاسخ دهم.

نظریه بازی چیست؟

نظریه بازی در طول یک قرن گذشته شاهد رشد و پیش‌رفت چشم‌گیری در حوزه‌های مطالعاتی مختلف بوده است. این نظریه حالا تنها یک نظریه ریاضیات کاربردی و مختص به علم اقتصاد نیست و وارد عرصه‌ها و رشته‌های مختلفی چون سیاست، محیط زیست، روان‌شناسی و مدیریت شده ‌است. در عرصه سیاست بین‌الملل و سیاست خارجی این نظریه در صدد تحلیل رفتار دولت‌ها براساس مطلوبیت‌ها، ترجیحات و تصمیمات آن‌ها است. استفاده از این نظریه برای سیاست‌گذاران و استراتژیست‌ها این امکان را می‌دهد که سناریوها و نتایج محتمل را بررسی کنند. بررسی سناریوهای و نتایج درکی بهتر از مسایل و پدیده‌ها به سیاست‌گذاران می‌دهد و از این‌حیث این نظریه نه‌تنها بُعد توصیفی و تحلیلی دارد، بلکه دارای بُعد تجویزی نیز است.

نظریه بازی‌ها (Game Theory) به مطالعه رفتار راهبردی بین عوامل عقلانی می‌پردازد. رفتار راهبردی، زمانی بروز می‌کند که مطلوبیت هر عامل، نه فقط به راهبرد انتخاب‌شده توسط خود وی، بلکه به راهبرد انتخاب‌شده توسط بازیگران دیگر هم بسته‌گی داشته باشد. زنده‌گی روزمره ما، مثال‌های بی‌شمار از چنین وضعیت‌هایی دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به مذاکرات تجاری بین دو کشور، جنگ تبلیغاتی بین دو شرکت رقیب، رای دادن دو سهام‌‌دار، بازی بین استاد و دانشجو برای تعیین کیفیت درس، بازی دولت و شهروندان برای اعلام و پذیرش سیاست‌ها و پیشنهاد و رد ازدواج بین یک زن و مرد اشاره کرد.

برای تعریف فضای بازی، مشخص کردن عناصر زیر لازم و کافی است:

  • بازیگران: طرف‌های بازی که هر کدام حداقل دو راهبرد در اختیار دارد.
  • راهبرد در اختیار هر بازیگر: زنجیره‌ای مرتب از اقداماتی است که بازیگر می‌تواند در قدم‌های مختلف بازی برگزیند.
  • ترتیب بازی: این‌که در هر قدمی از بازی، چه بازیگری حرکت می‌کند.
  • ساختار اطلاعاتی: در هر لحظه از بازی هر بازیگری می‌تواند چه اطلاعاتی را از حرکت‌ها و ترجیحات طرف مقابلش بداند.
  • خروجی‌های بازی: وقتی بازی به انتها می‌رسد، چه نتایجی به بار می‌آید.[۱]

نظریه‌ بازی‌ها مشمول تعداد زیادی از بازی‌ها است که در علوم سیاسی و روابط بین‌الملل و به‌خصوص در موارد صلح و جنگ نظریه بازی «جوجه/مرغ[۲]»، معمای زندانی[۳] و شکار گوزن[۴] کابرد بیشتر دارد. در این‌جا ما برای تحلیل بهتر جنگ اوکراین از مدل تحلیلی بازی جوجه استفاده می‌کنیم.

بازی جوجه چیست؟

بازی جوجه یا بازی عقاب و کبوتر (Hawk – Dove Game) یک مدل موثر برای تحلیل برخورد و تلاقی دو بازیگر است. واژه‌ جوجه/مرغ، ریشه در یک بازی خیابانی دارد که دو راننده مقابل یک‌دیگر در یک جاده باریک قرار دارند و با سرعت به سمت یک‌دیگر حرکت می‌کنند. در این بازی برنده کسی است که تا آخر ادامه می‌دهد و بعد از دیگری فرمان را می‌چرخاند. به عبارت دیگر، بازیگری که زودتر کنار بکشد، بازنده است. به همین دلیل بازیگر پیروز او را «جوجه ترسو» خطاب می‌کند. بدترین سناریو در این بازی، تصادم و شاخ‌به‌شاخ شدن هر دو بازیگر است. اولین بار توماس شلینگ در کتاب تسلیحات و نفوذ نظریه بازی جوجه را برای تحلیل فضای تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری در دوران جنگ به کار بست.[۵]

پس استفاده از نظریه بازی، می‌توانیم سه سناریوی احتمالی را برای جنگ اوکراین طرح کنیم. ذکر این نکته مهم است که در نظریه بازی عقلانیت، دسترسی به اطلاعات و خواندن فضای روانی حریف حیاتی و سرنوشت‌ساز است.

۱- پیروزی روسیه

اگر زیلنسکی یا اوکراین در مسیر از این جنگ کنار بکشد یا تن به مذاکره در شرایطی بدهد که در میدان نبرد نیز وضعیت خوبی ندارد، این یک پیروزی برای روسیه و پوتین است. پیروزی روس‌ها چند پیامد مهم خواهد داشت: اول، این‌که روس‌ها به نظم امریکا‌محور و تک‌قطبی پایان بخشیده‌ و عصر جدیدی را در روابط بین‌الملل آغاز می‌کنند. دوم، روس‌ها توانسته‌اند ادعای‌شان برای پس‌گیری جغرافیای روسیه‌ قدیمی را کامل کنند. به نظر نمی‌رسد که روس‌ها و پوتین با ساده‌گی از بازی کنار بروند. به عقیده خیلی از تحلیل‌گران غربی، پوتین «دیوانه» شده است و جنون پیروزی دارد. برای پیروزی در این بازی، واقعاً هم باید یک دیوانه بود. شاید به همین دلیل است که اسم دیگر این بازی، «بازی دیوانه» است. یکی از استراتژی‌های معروف در این بازی «تشدید تا کاهش» است؛ یعنی بازیگر «الف» آن‌قدر جنگ را تشدید می‌کند تا بازیگر «ب» از مسیر خارج شود. روسیه با قطع کردن گاز به روی اروپا و با استفاده از حملات موشکی و پهپادی برای تخریب زیرساخت‌های اوکراین، عملاً تلاش می‌کند جنگ را تشدید و اوکراین را مجاب کند تا از مسیر خارج یا هم تسلیم شود.

۲- پیروزی اوکراین

در ماه‌های آخر اوکراینی‌ها پیروزهای چشم‌گیری در میدان نبرد داشته‌ و تا اندازه‌ای توانسته‌اند نیروهای روسی را عقب بزنند. نیروهای اوکراینی در سپتامبر سال گذشته نیروهای روسی را در نزدیکی خارکیف زمین‌گیر کردند تا نشان بدهند که برای پیروزی و واپس‌گیری شهرهای‌شان مصمم‌اند. اوکراینی‌ها اگر می‌خواهند پیروز شوند، باید فشار را به حداکثر برسانند. این فشار می‌تواند تحریم‌های سنگینی روی روسیه و قطع ارتباط تجاری با این کشور باشد تا این کشور از نظر اقتصادی زمین‌گیر شود و در سوی مقابل اوکراینی‌ها در زمین نیز باید تلاش کنند که مهمات، اسلحه و نیروی انسانی کم نیاورند. این امر مستلزم کمک و همکاری غرب به‌ویژه ناتو و از جمله امریکا است. ایالات متحده وعده سپرده است که سیستم دفاع هوایی (پاتریوت) به اوکراین کمک خواهد کرد تا آسیب‌پذیری این کشور در مقابل حملات هوایی روسیه را کمتر کند. اوکراین برای پیروزی باید روسیه و پوتین را متقاعد کند که تا آخر می‌جنگد و پیروز می‌شود و این پیروزی خسارت جدی به روسیه وارد خواهد کرد. از طرفی، قرار نیست که اتحاد کشورهای غربی متفرق شوند و یا کنار بکشند. تنها زمانی که پوتین هیچ امیدی به پیروزی در اوکراین نداشته باشد، اروپا همیشه امن خواهد بود. استراتژی‌ای که اوکراین می‌تواند برای پیروزی در این بازی به کار بندد، این است که فرمان/ اشترینگ موتر را از جای برداشته و از پنجره به بیرون بیندازد. این بدان معنا است که به طرف مقابل باید نشان بدهد که دست‌بردار نیست و برای پیروزی مصمم است‌.

۳- بدترین سناریو؛ تصادم هر دو

اگر هر دو راننده کنار نکشند و تا ثانیه آخر ادامه بدهند، در آن صورت بدترین سناریو به وقوع می‌پیوندد و جنگ اوکراین ابعاد بزرگ‌تری پیدا می‌کند. در آن صورت، سایر کشورها نیز در این جنگ دخیل خواهند شد. تبعات این تصادم می‌تواند خیلی گسترده و فاجعه‌آمیز باشد و یک یا چند کشور را به‌صورت کامل ویران و غیر‌قابل زنده‌گی کند.

جمع‌بندی

به نظر می‌رسد که پوتین با قواعد این بازی به‌خوبی آشنا است و همواره تا آخر ادامه داده و پیروز شده است. این موضوع را می‌توان در جنگ شبه‌جزیره کریمیه، گرجستان و سوریه دید. پیروزی در این نبردها به پوتین اعتماد‌به‌نفس بیشتر داده است که از حمله به اوکراین دست نکشد و یا طبق قواعد بازی از جاده کنار نرود. در سوی مقابل، غرب (ایالات متحده و ناتو) این ‌بار قرار نیست پا پس بکشند؛ چون این موضوع آسیب جدی به پرستیژ بین‌المللی امریکا می‌زند و فلسفه وجودی ناتو را زیر سوال می‌برد. از سویی، اوکراینی‌ها بعد از چند پیروزی اخیر روحیه بیشتری برای دفاع دارند. با این حساب، باید منتظر ماند و دید که سردی زمستان اروپا و غرب را از پای می‌اندازد یا سربازان روسی را مجبور به عقب‌نشینی می‌کند.


[۱] Dougherty, James E. and Robert L. Pfaltzgraff, Jr. (2000). Contending Theories of International Relations: A Comprehensive Survey. Pearson College; 5th edition.

[۲] Chicken’s Game

[۳] Prisoner dilemma

[۴] Stag Hunt

[۵] Schelling, Thomas (1966). Arms and Influence. Yale University Press