آیا چین جای خالی ایالات متحده را در افغانستان پر خواهد کرد؟

✍ غلام‌ غوث، خبرنگار آزاد

بیش از یک سال از تصرف کابل توسط طالبان می‌گذرد. هیچ کشوری به شمول چین حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته است. رابطه افغانستان تحت قیادت طالبان با همسایه‌گان مانند تاجیکستان، پاکستان و ایران همواره مشکل‌ساز بوده است.

 در پی تسلط طالبان بر کابل، روایت‌های میان‌خالی مبنی بر این‌که گویا یک پیروزی بزرگ برای چین رقم خورده، وجود داشت. فرض بر این بود که افغانستان در حال تبدیل شدن به یک میدان پرمنفعت استراتژیک و تجاری برای چین است. باورها به این بود که خلای ژیوپلیتیکی پس از خروج ایالات متحده و غرب را چین پر خواهد کرد. اما برعکس، بیجینگ در تعامل با طالبان بسیار محتاطانه عمل کرده است. به رسمیت شناختن دیپلماتیک و سرمایه‌گذاری بزرگ اقتصادی چین در افغانستان، بعید است به ‌زودی‌ها اتفاق بیفتد. مساله جنگ‌جویان اویغور و نامشخص بودن آینده افغانستان، همچنان بزرگ‌ترین موانع در این راستا به حساب می‌آید.

همواره در محافل سیاسی سخن از زوال غرب در افغانستان بود که قدرت‌های رقیب همچون چین، روسیه و ایران می‌توانند از چنین فرصتی استفاده کنند؛ اما چندی پیش با برگزاری مذاکرات موسوم به فرمت مسکو و غایب بودن طالبان، دیده شد که قدرت‌های منطقه‌ای بیشتر از غرب با طالبان مشکل دارند.

فارمت مسکو به ابتکار روسیه در سال ۲۰۱۷ برای گرد‌هم‌آوردن همسایه‌گان افغانستان ایجاد شد. این فارمت شامل روسیه، چین، هند، ایران، پاکستان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و اوزبیکستان است.

جلسه ماقبل اخیر فارمت مسکو در اکتوبر ۲۰۲۱ برگزار شد. در آن جلسه نماینده‌گان طالبان هم حضور داشتند و احساس می‌کردند که  «فضای مثبت» برای آن‌ها شکل گرفته است. در آن جلسه به‌شکل شفاهی موافقت شد که با طالبان به‌عنوان «مقام‌های واقعی» در افغانستان رفتار کنند. اعضای فارمت مسکو به دنبال اعمال فشار بر ایالات متحده مبنی بر لغو همه تحریم‌ها علیه رژیم طالب شدند.

امسال اما ضمیر کابلوف، نماینده فدراتیف روسیه برای افغانستان، اعلام کرد که هیات طالبان در این جلسات شرکت نخواهد کرد و این جلسات تنها در‌برگیرنده اعضای فرمت مسکو است. از نظر کابلوف، فارمت مسکو متمرکز بر تقویت همکاری میان همسایه‌گان افغانستان و در عین حال تشویق طالبان به احترام به حقوق بشر و مقابله با تهدیدات تروریستی است. او هیچ توضیحی در مورد دعوت نکردن طالبان به مذاکرات فارمت مسکو ارایه نکرد. با این حال، حدس زدن دلیل آن سخت نیست. همسایه‌گان افغانستان از ناتوانی طالبان جهت مقابله با تهدیدات امنیتی از جمله تهدیدات داعش شاخه خراسان ناامید شده‌اند و این یکی از دلایل نادیده گرفتن طالبان در جلسات فارمت مسکو است.

مقام‌های ایرانی حمله تروریستی اخیر را که منجر به کشته شدن ۱۵ تن در زیارتگاهی در شیراز شد، به داعش خراسان نسبت می‌دهند. علاوه بر این، داعش مسوولیت حمله بر سفارت روسیه در کابل را برعهده گرفته است. در عین حال، این گرو مسوولیت حملات راکتی بر آسیای مرکزی را نیز پذیرفته است.

چین تاکنون از هر گونه حمله مستقیم در امان بوده، اما تبلیغات داعش مملو از روایت‌های ضد چینی بوده است. بیجینگ همچنان از شکست طالبان در سرکوب گروه‌های مسلح اویغور که در افغانستان فعالیت دارند، ناامید شده است. این کشور برای مقابله با تهدیدات و چالش‌های امنیتی، همکاری‌های اطلاعاتی خویش را با تاجیکستان افزایش داده است. ایجاد تأسیسات نظامی و امنیتی مشترک چین‌ـ‌تاجکستان در گورنو-بدخشان، هم‌مرز با سین‌کیانگ، دال بر این واقعیت‌ است.

با این حال تهدیدهای تروریستی از خاک تاجیکستان تا هنوز ملموس نبوده و در عوض، این پاکستان بوده که شاهد حملات فزاینده علیه اتباع چینی است.  ماه‌ها قبل یک مرد چینی در یک کلینیک دندان در شهر کراچی به ضرب گلوله کشته شد. در ماه اپریل گذشته، یک بمب‌گذاری انتحاری سه آموزگار چینی را در مؤسسه کنفوسیوس کراچی هدف قرار داد. براساس یافته‌های مقام‌های پاکستانی، طراحان این حملات در خاک افغانستان هستند.

سخنگویان طالب بارها وعده داده‌اند که به هیچ گروه یا فردی اجازه نخواهند داد تا از خاک افغانستان علیه کشوری سومی، از جمله چین، استفاده کند. براساس موافقت‌نامه صلح دوحه، «طالبان تضمین می‌کنند که به هیچ گروه یا فردی اجازه استفاده از خاک افغانستان را نمی‌دهند تا امنیت ایالات متحده و متحدانش را با خطر مواجه بسازد.» اما هیچ چیزی در توافق دوحه طالبان را از پناه دادن به جنگ‌جویان در افغانستان منع نمی‌کند. به همین دلیل است که هنوز شبه‌‌نظامیان اویغور در افغانستان حضور دارند و طالبان آن‌ها را از ولایت‌های هم‌مرز با چین خارج و به مناطق مرکزی افغانستان منتقل کرده‌اند.

طالبان نیز از تعهد برخی از همسایه‌گان افغانستان ناامید شده‌اند. در حالی که کشورهای آسیای مرکزی برای ثبات اقتصادی در افغانستان متعهد‌ند، اما چین نقش و عمل‌کرد ضعیفی داشته است. بیجینگ یک مقدار کمک به افغانستان ارسال کرده، اما بیشتر فعالیت‌های اقتصادی در افغانستان توسط شرکت‌های خصوصی چینی انجام شده است. شرکت‌های بزرگ دولتی چین جلسات متعددی را در افغانستان برگزار کرده‌، اما هیچ‌گونه پیشرفت واقعی نداشته‌اند.

روسیه هیاتی را به کابل فرستاد و در عین حال میزبان نورالدین عزیزی، وزیر صنعت و تجارت طالبان بود‌. آن‌ها توافق‌نامه‌هایی در مورد غذا، نفت و کمک امضا کرده‌اند، اما هیچ‌گونه سرمایه‌گذاری‌ای صورت نگرفته است.

این وضعیت، در تضاد با موفقیت ایالات متحده در برخورد با نگرانی‌های امنیتی مستقیمش در افغانستان است. نمونه این موفقیت، حمله هواپیمای بدون سرنشینی است که ایمن الظواهری، رهبر القاعده را در قلب کابل هدف قرار داد.

 ایالات متحده خطوط ارتباطی مستقیم با طالبان را از طریق جلساتی در کابل و دوحه با حضور رییس سیا و معاون او ترتیب کرده است. ایالات متحده به همکاری‌های امنیتی با همسایه‌گان شمالی و جنوبی افغانستان به‌شدت متمایل است. در عین حال، با تحویل‌‌دهی ذخیره‌های ارزی افغانستان که در پی تسلط طالبان بر کشور مسدود شده بود، توافق نکرد و در عوض صندوقی ویژه را در سویس برای پرداخت نیاز‌های اساسی و ملی مانند بهای برق مدیریت می‌کند.

این اقدام واشنگتن، طالبان را خشمگین کرده است. طالبان به همین دلیل ایالات متحده را متهم به غصب پول افغانستان کرده‌اند. با این حال، این رویکرد برای ایالات متحده مثمر واقع شده است. آزادی مارک فریکس، زندانی امریکایی در ماه سپتامبر در ازای آزادی یک جنگ‌سالار طالبان و فروشنده مواد مخدر، نشان‌دهنده توانایی دست‌یابی به توافقی با طالبان است که هر دو طرف مایل به آن بوده و احتمالاً توافقات دیگری نیز در پشت صحنه حاصل شده باشد.