بحران آب و آینده مبهم شهر کابل
مقدمه
اوسوالد اشپنگر، دانشمند آلمانی، در کتاب «افول تمدن غرب» اعلام میکند که تاریخ جهان در واقع تاریخ شهرها است. شهر همواره بهعنوان بزرگترین میراث تمدن بشر از سالها بدینسو مورد استقبال نحلههای فکری و نظریهپردازان حوزههای مختلف علوم قرار گرفته است. در این میان، همانطوری که تاریخ تکامل شهر به ما میگوید، شهرها در فرایند زمانی دچار تحولات عظیمی شدهاند که حتا منجر به انهدام و نابودی شهرهای زیاد در تاریخ شده است.
آب بهعنوان یکی از اساسیترین عناصر حیات بشر که نقش حایز اهمیت در توسعه شهرها ایفا کرده و بدون آن شهرها و حتا سکونتگاهها نمیتواند شکل گیرد، در حال حاضر به یک ماده کمپیدا و بسیار ارزشمند تبدیل شده است. حیات جمعی بشر، توسعه و انکشاف شهرها بهطور ناگسستنی به آب مرتبط است. از این رو، همه کشورها به دنبال دستیابی به روشهایی هستند تا بتوانند از بحران آب جلوگیری کنند. روشهای جدیدی برای مدیریت آبهای شهری همزمان در کشورهای مختلف در دو دهه گذشته تجربه شده است که در همه این روشها توسعه پایدار بهعنوان یک هدف واحد در نظر گرفته شده است. در این راستا، مفهوم نسبتاً جدیدی در زمینه مدیریت آبهای شهری که کمتر از دو دهه از ظهور و تحول آن گذشته، تحت عنوان «شهرهای حساس به آب» مطرح شده است. این مفهوم بهعنوان یک راهحل اکولوژیک برای دستیابی به پایداری در توسعه شهری معرفی شده و از پیشرفت و تلفیق علوم مهندسی، مدیریت محیط زیست، معماری منظر، برنامهریزی و طراحی شهری حاصل شده است.
افغانستان یکی از کشورهایی است که از نظر آب شرب منابع وافر در اختیار دارد و در صورت برنامهریزی و مدیریت مؤثر، میتواند نیازهای آنی و آتی خویش را مرفوع سازد. ولی با توجه به شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، هنوز کدام اقدام مؤثری نه در حوزه علمی و نظری و نه در حوزه عملی صورت نگرفته است؛ حتا شهروندان و نهادهای ذیربط هنوز کمبود آب را جدی تلقی نمیکنند. از این رو مصرف بیرویه آب بهگونه سرسامآور در شهر کابل و سایر شهرها جریان دارد و خطرات ناشی از آن نادیده گرفته میشود.
عوامل تأثیرگذار بالای کمآبی شهر کابل
امروزه کمبود آب نوشیدهنی و چگونهگی تأمین آن، یکی از مسایل مهم و اساسی کشورهای مختلف جهان از جمله کشور ما به حساب میآید. کمبود آب با توجه به رشد جمعیت، یکی از دغدغههای اصلی فراروی آینده جوامع شهری است. با افزایش تدریجی جمعیت، افغانستان تا دو یا سه دهه آینده با کمبود شدید آب روبهرو خواهد شد. از این رو در آینده آب نهتنها در کشور ما، بل در تمام کشورهای جهان، بهخصوص در کشورهای خاورمیانه، میتواند به سرمایهای ارزندهتر و حیاتیتر از نفت تبدیل شود. نظر به آمار و ارقام موجود، بیش از ۷۰ درصد منابع آب قابل دسترس در خاور میانه به آبیاری در بخش کشاورزی اختصاص داده شده است؛ اما بیتوجهی به مسایل مربوط به مدیریت آب در این بخش، باعث مشکلات زندهگی شهرنشینی و بازتابهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی شده است. در حال حاضر کمبود آب به یکی از بحرانهای بسیار جدی برای شهرهای کشور از جمله شهر کابل تبدیل شده است، بنابراین فکتورهای مختلف در جهت کمآبی شهر کابل نقش ایفا کردهاند که مهمترین آنها را میتوان چنین برشمرد:
سرانه مصرف آب
سرانه مصرف آب، به عوامل متعددی از جمله شرایط اقلیمی و وضعیت آب و هوایی، نوع فرهنگ هر منطقه، تعرفه و قوانین بازدارنده، تجهیزات کاهشدهنده مصرف آب، وضعیت بهداشتی و… بستهگی دارد. سرانه آب، در کشورهای مختلف، دارای ارقام و آمار متفاوت است. بهطور کلی در اکثر کشورهای توسعهیافته، به دلیل وجود زیرساختهای مناسب و قوانین بازدارنده و تعرفههای بالای آب، میزان سرانه مصرف آن متناسب به منابع آبی آنها تنظیم میشود. بهگونه مثال، سرانه مصرف آب در دانمارک ۱۵۹ لیتر در روز، سویدن ۱۶۴، اسپانیا ۲۰۰، انگلستان ۱۵۳، اتریش ۱۵۳، ایرلند ۱۴۲، فرانسه ۱۳۹، آلمان ۱۲۹، هالند ۱۲۹، بلجیم ۱۱۲، پولند ۹۸، فنلند ۲۱۳، ایتالیا ۲۱۳، سویس ۲۵۲، استرالیا ۲۶۸، امریکا ۲۹۵، کانادا ۳۲۶ و ایران ۱۵۵ لیتر به ازای هر نفر در شبانهروز است.
با توجه به شرایط فرهنگی، اقلیمی، اجتماعی و اقتصادی و… در افغانستان بهویژه در شهر کابل هر فرد در روز بین ۹۰ تا ۱۲۰ لیتر آب استفاده میکند. اگر نفوس مجموعی شهر کابل را ۵٫۵ میلیون تن و مقدار آب مورد استفاده در شبانهروز را ۱۰۰ لیتر فرض کنیم، پس بهطور تخمینی میتوان گفت که ۵۵۰ میلیون لیتر آب که معادل ۵۵۰ هزار متر مکعب آب میشود، در شبانهروز در شهر کابل مصرف میشود. این رقم نشان میدهد که بلانس بین مصرف و ذخیره آبی در شهر کابل به هم خورده و تهدیدی بالقوه را برای آینده این شهر به بار آورده است.
تخریب اکوسیستم شهر کابل با حفر چاههای عمیق
در حال حاضر آمار دقیق از تعداد چاههای عمیق که در شهر کابل برای برداشت آب استفاده میشود، در دست است، ولی با توجه به رشد فزاینده نفوس شهری و توسعه غیرمتعادل شهر، تعداد زیادی از خانهها در حاشیههای این شهر اعمار شده است که هر کدام حداقل دارای یک چاه عمیق است. این نشان میدهد که اکوسیستم و محیط شهر کابل در وضعیت خوبی قرار ندارد. حفر چاههای عمیق نهتنها باعث پایین رفتن آبهای زیرزمینی شده، بل باعث تخریب جدی محیط زیست این شهر شده و گسترش دامنه آن منجر به بحران بسیار جدی مانند فرونشست شهر کابل و نابودی کامل آن خواهد شد.
چالشهای مدیریت آب و نبود زیرساختهای مناسب
در حال حاضر بسیاری از کشورها در سراسر جهان به ارزش آب نوشیدهنی و کمبود آن پی بردهاند، از این رو، سعی دارند رویکرد و نگرش مدیریتی خویش را نسبت به آب تغییر دهند. آنها برنامههای علمی و عملی را به منظور ارتقای سطح مدیریت آب در کلانشهرها به راه انداختهاند که در این میان نقش شهرسازی و نحوه پاسخگویی آن به چالشهای آتی مهم تلقی میشود. هنوز شهرکابل با چالشهای بسیار جدی در این زمینه دستوپنجه نرم میکند و پوتانسیلهای بالقوهای که بتواند این شهر را از این منجلاب خطیر نجات دهد، شناسایی نشده است. نبود مدیریت مناسب، باعث ضیاع آب و مصرف بیرویه آن شده است. این امر به تهی شدن ذخیرههای آب زیرزمینی منتهی شده است. از جانب دیگر، چالشهای عدیدهای در قسمت زیرساختهای آبی مانند سیستمهای آبرسانی، تصفیه و بازیافت آبهای شهری، کانالیزاسیون و فاضلاب شهری و مهمتر از همه مهار و استفاده آبهای برف و باران در جهت غنیسازی آبهای زیرزمینی وجود دارد که باعث کمبود آب شهر شده است.
پیشنهادات
بهطور اساسی تعادل بین برنامهریزی شهری، فورم و شکل شهر کابل و چرخه مدیریت آب، میتواند نقطه اتصال در جهت فراهمآوری تسهیلات و تدوین پالیسی برمبنای منابع آبی و سطح نیازمندیهای شهروندان باشد. هنوز شهر کابل دارای سیستم مدیریت یکپارچه در هماهنگی با فورم و شکل شهر نیست و راهبردهای بلندمدت به منظور تامین آب شهری در این زمینه وجود ندارد. بنابراین، دانستن آمار و ارقام دقیق تعداد چاههای عمیق حفرشده و برداشت آب روزانه از طریق این چاهها، سرانه مصرف آب و… مهم تلقی میشود تا بتوان به رویت آن تعادل بین آب برداشت شده و منابع آبی را تبیین کرد. از این رو در زیر به یکسری از پیشنهاداتی که از نظر نویسنده این متن مهم پنداشته میشود، اشاره میشود.
بازسازی و نوسازی زیرساختهای آبی شهر کابل
در حال حاضر بیشترین ضایعات به دلیل نبود زیرساختهای مفید و مؤثر عرضه خدمات و توزیع آب شهری صورت میگیرد. شهر کابل فاقد سیستمهای معیاری آبرسانی شهری است، از این رو هر باشنده، چاه عمیق را متناسب به خواست خود حفر میکند. این وضعیت، منجر به ضیاع آبهای زیرزمینی میشود. از سویی، در قسمت بازیافت آب، تلاش صورت نمیگیرد که در بلندمدت به زیان شهر بوده و احتمال وقوع هر نوع فاجعه را قریب میسازد. در این میان، میتوان با بازسازی رودخانه کابل، اعمار کانالهای فاضلاب شهری، تغذیه آبهای زیرزمینی از طریق مهار آبهای برف و باران و آبهای سطحی مانند بند قرغه، للندر و… در کوتاهمدت و بلندمدت مشکل کمآبی شهر کابل را تا حدی مرفوع کرد. تدوین برنامه بلندمدت در چهارچوب امکانات به منظور مدیریت آبهای شهری، بایستی از اولویتهای اساسی سکتورهای ذیربط مانند شرکت آبرسانی، شهرداری کابل و اداره ملی آب باشد تا از رفتن شهرهای افغانستان بهویژه شهر کابل به ساحه خطر، جلوگیری شود.
بازنگری در الگوی مدیریت آب شهر کابل
در حال حاضر تلاش جهانی برای جایگزینی الگوهای نوین مدیریت آبهای شهری با الگوهای سنتی و کلاسیک، آغاز شده است. این تلاشها منجر به بهبود سیستمهای مدیریت آب در کشورهای مختلف شده است. افغانستان در مجموع و شهر کابل بهخصوص، فاقد سیستم مدیریت آب است و تاهنوز کدام برنامه روشن و واضح در جهت نیازسنجی جمعی و تعادل میان چرخه مصرف و بازیافت آب به وجود نیامده است. شرکت کانالیزاسیون و آبرسانی شهر کابل، اداره ملی آب، شهرداری کابل و دیگر نهادهای ذیربط، از گذشته تا اکنون نتوانستهاند نقشه راه واضح و روشن جهت مدیریت آبهای کشور، بهویژه آب شهر کابل، تهیه و تدوین کنند. از این رو، نیاز اساسی است که برای برونرفت از این بحران و جلوگیری از فاجعه در آینده، چهارچوب مدیریت هماهنگ میان نهادهای ذیربط به منظور جلوگیری از ضیاع منابع و امکانات و ارتقای بهرهوری تنظیم و عملی شود. تحرک اهدافمحور این نهادها، شرط اساسی موفقیت در مدیریت بحران بعدی است؛ زیرا سرنوشت میلیونها شهروند این سرزمین بستهگی به تصامیم آنها دارد و امیدوار به تغییر زندهگی در مسیر مثبت آن هستند.
بازنگری در سرانه مصرف آب
با توجه به کمبود آب، نیاز مبرم است که از طریق ارتقای سطح آگاهی شهروندان و ذینفعان نسبت به اهمیت آب، برای پایین آوردن مصرف و برداشت آن و ایجاد تعادل میان برداشت و ذخیره آبهای زیرزمینی، تلاش جدی صورت گیرد. در این میان نظر به اهداف توسعه پایدار «آینده مشترک» ما بستهگی به تصمیمهای جمعی و کارهای تیمی دارد. سکتورهای ذیربط و نهادهای تخصصی نقش پل ارتباطی میان شهروندان را دارند. اگر این نهادها بتوانند زمینه انسجام متخصصان این حوزه و بستر آگاهی شهروندان را نسبت به اهمیت آب مساعد سازند، قطعاً نگرانیهای آینده را درک کرده و برنامه روشن برای آینده نیز خواهند داشت.
نتیجهگیری
افزایش جمعیت و بیتوجهی به آب در برنامهریزی و طراحی شهری، شهرهای امروز را با مشکلات عدیدهای از منظر برخورداری از منابع آب مواجه ساخته و پایداری شهرها را تحت تأثیر قرار داده است. همچنین با چالشهای آتی مشخص است که الگوی سنتی مدیریت آب شهری از کارایی لازم برخوردار نبوده و شهرهای امروزی نیازمند استفاده از الگوهای نوین در راستای مدیریت آب شهری هستند. الگوهای متنوع مدیریت آب در کشورهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته که بعضی از آنها موفق عمل کردهاند. در این میان الگوی «شهرهای حساس به آب» که کمتر از دو دهه از پیدایش آن میگذرد، یک الگوی جدید مدیریت آب شهری بوده که به دنبال پاسخگوی به چالشهای آینده در راستای مدیریت آبهای شهری است. با توجه به شکل شهر کابل، توسعه غیرپلانی و رشد فزاینده نفوس شهری، هنوز الگوی مؤثر برای مدیریت آب شهر کابل تبیین نشده است. از این رو، سیستمهای آبی غیرمتمرکز که به دنبال به حداکثر رساندن فرصت زندهگی بهتر و بهرهبرداری مناسب از منابع آبی (مدیریت چرخه آب) است، برای شهر کابل مناسب پنداشته میشود.
منابع:
- M.F ,B.R.R, Farrelly.M.A , 2016 ,Risk governance in water sensitive city : practitioner perspectives on ownership, management and trust, Elsevier journal, Environment science and policy 55,218-227.
- Liu .A. Guan,Y. Egodawatta.P. Goonetilleke.A, 2016 , Selecting rainfall events for effective water sensitive urban design : A case study in Gold Cost City, Australia ,Elsevier journal , Ecological Engineering 92, 67-72
- J ,Iaquinto.B.L ,Ison.R, Collins.k, 2014, Managing complexity in Australian urban water governance transitioning Sydney to water sensitive city, Elsevier journal, futures 61,1-12.
- صداقتی، عباس و طیب قاسمی، سپیده، «آب و معماری در توسعه پایدار»- همایش ملی معماری، عمران و توسعه نوین شهری، ۱۳۹۳، تهران ، ایران.