طالبان؛ اتحاد بیرونی و اختلاف درونی

پس از سقوط طالبان در بیست سال قبل، این گروه تا اوایل سال‌های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ یک جسم زخمی و نیمه‌جان شده بود. قوت‌گیری، انسجام سازمانی و قدرت‌یابی عملکرد تخریبی این گروه، پس از سال‌های ۲۰۰۸  تا ۲۰۱۰ و با تغییر راهکار جنگی امریکا و متحدانش در ناتو، زمینه‌های عینی مطرح شدن آن به‌حیث یک قدرت مخرب و یک بدیل برای نظام جمهوریت افغانستان را مهیا ساخت.

در سال ۲۰۲۱ نظام مورد حمایت امریکا با ارتش مجهزش به دست طالبان سقوط کرد. طالبان قادر شدند یا هم قادر ساخته شدند تا قدرت را تصاحب کنند، اما این بار اختلافات درونی، بزرگ‌ترین چالش فراروی‌شان پنداشته می‌شود. طالبان با اقدامات قدرت‌طلبانه‌ای که آن را در لفافه دین و مذهب پوشانیده‌اند تا از احساسات یک قشر نا‌آگاه برای اهداف سیاسی‌شان کار گیرند، تلاش می‌کنند برای تصاحب بیشتر امتیاز و قدرت سیاسی در کابل پیش‌قدم باشند. شبکه حقانی، مخوف‌ترین ماشین جنگی طالبان، با تصاحب کلیدی‌ترین وزارت‌خانه‌ها، منابع در‌امد و ایجاد فضای پولیسی درون‌ساختاری رژیم طالبان، فشار بر گروه‌های دیگر در بدنه طالبان را بیشتر ساخته است تا امتیاز افزون‌تری کسب کند. شاخه ملا یعقوب، وزیر دفاع طالبان و پسر نخستین رهبر این گروه، در جست‌وجوی راهی برای مقابله با گروه حقانی است. ضعیف‌ترین و سیاسی‌ترین بخش طالبان را، دفتر سیاسی قطر به رهبری ملا برادر و عباس ستانکزی شکل می‌دهد. این شاخه، به حفظ موجودیت خود در ساختار سیاسی رژیم طالبان، ولو به‌شکل نمادین، رضایت دارد.

با این حال، بحث روی انشعاب و انقطاب گروه طالبان است که تلاش می‌کند تا حد ممکن آن را کتمان کند. در تازه‌ترین مورد پیام صوتی منتسب به وزیر دفاع طالبان که افراد زیر دستش را به خدا قسم می‌دهد تا اطاعت کنند، نشانه‌ای از اوج بی‌اعتمادی و فروریختن پایه‌های این نظام مرموز و غیر‌مردمی است. یک پیام صوتی منتسب به یعقوب مجاهد، سرپرست وزارت دفاع طالبان، در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است که او را نگران آشفته‌گی و عدم مسوولیت‌پذیری برخی از فرماندهان پایین‌رتبه و سربازان طالبان نشان می‌دهد. در این پیام صوتی، گوینده به فرماند‌هان تحت امرش هشدار داده و گفته است: «مسوولیت بار سنگینی است. اگر از پس آن بر‌نمی‌آیید، به فرد دیگری واگذار خواهد شد.»

در پیام سرپرست وزارت دفاع طالبان به رویداد‌های آزادسازی یک روستا در ولایت بغلان اشاره شده و گوینده این پیام گفته است که نیروهای وابسته به طالبان در این منطقه حضور نداشته‌اند و در واقع با آمدن عید قربان، آن‌جا را ترک کرده بوده‌اند: «یکی خانه خود روان شده، یکی جای دیگری… شماری هم به حج رفته‌اند.» او در ادامه می‌گوید: «شما را قسم به خدا، اطاعت کنید… حالا مسوولیت به دوش ما است، تجلیل مناسبت‌ها را کنار بگذارید و متوجه کار باشید، ورنه این‌گونه رویدادها پیش می‌آید.»

او خطاب به «دوستانش» می‌گوید: «آن‌چه به شما دستور داده می‌شود را انجام دهید. به ما اطمینان می‌دهید که این کار شده است، در حالی که خود شما هم بی‌خبرید. روز بعد روشن می‌شود که موضوع آن‌طور نبوده.»

او در این پیام صوتی با اشاره به سهل‌انگاری نیروهای طالبان می‌گوید: «من می‌گویم فلان‌جا بروید، می‌گویند رفتیم، رسیدم، در حالی که یک نفر هم آن‌جا نرفته.»

در ماه‌های گذشته  و درست پس از به قدرت رسیدن طالبان، حوادث مشابهی در خصوص وجود اختلاف میان طالبان وجود داشته است که در بسیاری موارد منجر به درگیری نظامی هم شده است. طالبان با وجود نمایش اتحاد و یک‌دستی، براساس دیدگاه‌ها و برداشت‌های متفاوت خویش در خصوص تقسیم قدرت و منابع آن به چند دسته تقسیم شده‌اند. این اختلافات، کاری سازمان‌یافته و عمدی است تا در صورت احساس خطر از جانب این نیروی جاده‌صاف‌کن استراتژیک که همواره در خدمت قدرت‌های منطقه‌ای و بزرگ قرار داشته، با اندک تکانه و ایجاد درز، از هم فروبپاشد و خطر ناشی از آن منتفی شود. طالبان با تفاوت دیدگاه‌ها در خصوص مسایل بزرگ عقیدتی و دینی، هیچ‌گاه متحد نبوده و این اتحاد میکانیکی میان آن‌ها، صرف جنبه تبلیغاتی داشته است.

سقوط طالبان دیر یا زود، همانند به قدرت رسیدن غیر‌منتظره‌شان، صورت می‌گیرد. تاریخ گواه است که هیچ گروه دیسانتی با تفکر بیگانه، مجال بقا در سرزمین افغانستان را نداشته است.