افغانستان و خطر زلزله

افغانستان از جمله کشورهایی است که در خط زلزله قرار دارد و احتمال بیش‌تر شدن زلزله در سال‌های آینده وجود دارد‌. تنها حدود یک میلیون نفر در کابل در حریم گسل یا fault زلزله زندگی می‌کنند. براساس آمار لرزه‌خیزی در دو دهه گذشته در افغانستان، می‌توان گفت که احتمال روی دادن زلزله‌هایی با بزرگای بین ۶ تا ۷ ریشتر به‌طور متوسط حدود یک رخداد در سال است. هم‌چنان در هر دهه، یک تا دو زمین‌لرزه با بزرگای بیش از ۷ ریشتر ممکن است در افغانستان رخ بدهد.

گسل چیست؟ 

گسل عبارت از یک درز یا شکسته‌گی بزرگ بین دو بلوک سنگ است؛ سنگ‌هایی بزرگ که شهرها و کشورها بالای آن‌ها ساخته شده است. خط‌ها یا همان درز‌های بین بلوک سنگ‌ها، به سنگ‌ها اجازه می‌دهد تا نسبت به یک‌دیگر حرکت کنند. این حرکت ممکن است کنار هم‌، مخالف هم و یا انتقالی (بالای یک‌دیگر) باشد. هر نوع حرکت بین دو بلوک سنگ تحت زمین اگر به‌سرعت رخ بدهد، باعث ایجاد زلزله می‌شود و اگر به‌آرامی اتفاق بیفتد، باعث ایجاد creep یا خیزش خواهد شد.

 طول گسل‌ها از چند ملی‌متر تا هزاران کیلومتر متغیر است. بیش‌تر گسل‌ها در طول زمان جیولوژیکی یا زمین‌شناسی جابه‌جایی‌های مکرری را ایجاد می‌کنند. در هنگام وقوع زلزله، سنگ یک طرف گسل به‌طور ناگهانی نسبت به طرف دیگر می‌لغزد. سطح لغزش گسل، می‌تواند افقی، عمودی و یا به یک زاویه دلخواه در بین سنگ‌ها باشد.

از سال ۲۰۰۰ تاکنون، به تعداد شش زمین‌لرزه با بزرگای بیش از ۶٫۵ رشتر در افغانستان رخ داده است. مهم‌ترین آن‌‌ها زلزله ۲۶ اکتوبر ۲۰۱۵ مطابق با بزرگی ۷٫۵ رشتر در هندوکش بود که در ژرفای ۲۱۲ کیلومتری رخ داد.

قوی‌ترین خط زلزله در افغانستان نیز از سلسله‌کوه‌های هندوکش در شمال‌شرقی افغانستا‌ن می‌گذرد. در زلزله سال ۲۰۱۵، بیش از ۴۰۰ کشته گزارش‌ شد که حدود ۱۵۰ کشته در افغانستان برجا ماند و کشته‌های دیگر به روستاهای پاکستان مربوط می‌شد. این زلزله در شمال هند، تاجیکستان، پاکستان، ترکمنستان و شرق ایران نیز احساس شده بود. این به خاطر لغزش در همان یک گسل یا fault است که از چندین کشور می‌گذرد.

افغانستان دارای ورقه‌ها یا صفحات فعال تکتونیکی یا زلزله‌خیز است. این صفحات، افغانستان را از سه جهت غرب، جنوب و شرق احاطه کرده است.

در داخل قلمرو افغانستان، یک خط یا بخیه اصلی، گسل هرات است که از غرب به طرف شرق کشور در امتداد یک هزار و ۲۰۰ کیلومتر در افغانستان و ۳۰۰ کیلومتر دیگر در تاجیکستان واقع شده است. این گسل از نزدیکی‌های شهرهای کاشمر و خاف در ولایت خراسان رضوی ایران شروع شده، وارد خاک افغانستان می‌شود و بعد به تاجیکستان می‌رسد. گسل هرات در ایران به نام گسل درونه یاد می‌شود؛ اما در افغانستان به نام‌های گسل هرات و گسل مرکزی پامیر یاد می‌گردد. زمین‌شناسان روسی، این گسل را به نام‌های گسل اصلی هری‌رود و گسل مرکزی بدخشان نیز یاد می‌کنند. (Badaḵšān Dronov, pp. 465)

دومین گسل بزرگ افغانستان به نام گسل سنترال چمن یاد می‌شود. این گسل، یک گسل زمین‌شناختی مهم و فعال زلزله‌خیز بین پاکستان و افغانستان و قسمت‌هایی از هند است که بیش از ۸۵۰ کیلومتر طول دارد. از این میان، حدود ۶۵۰ کیلومتر آن در داخل افغانستان است. گسل چمن در نزدیکی‌های چاریکار ولایت پروان به گسل هرات می‌پیوندد. گسل چمن، مهم‌ترین گسلی است که از ۱۰ کیلومتری غرب کابل عبور می‌کند و با میزان لغزش ۱۰ ملی‌متر در سال است. در ۵۵ کیلومتری شمال‌غرب کابل، شهر چاریکار در پهنه گسل چمن و در مجاورت یکی از قطعات سامانه گسلی هری‌رود با میزان لغزش ۲ ملی‌متر در سال قرار گرفته است.

چندین زمین‌لرزه بزرگ تاریخی تا حال روی گسل چمن رخ داده است؛ مثلا زمین‌لرزه ۱۵۰۵ میلادی به بزرگی ۷٫۳ ریشتر در نزدیکی کابل اتفاق افتاد که حدود ۵۰ کیلومتر گسیخته‌گی سطحی و چند متر تغییر مکان قایم ایجاد کرد. در کابل، این زلزله دیوارهای قلعه‌ها و باغ‌ها را خراب و شهر پغمان را به‌کلی ویران کرد. این زلزله حدود ۷۰ تا ۸۰ نفر کشته داشت. قطعه‌ای از گسل چمن دقیقاً از غرب کابل، از ولسوالی پغمان می‌گذرد. به همین دلیل آن را به نام «گسل پغمان» به‌عنوان بخشی از گسل چمن نیز یاد می‌کنند. با درنظرگرفتن توزیع جمعیت در پهنه غربی کابل، می‌توان برآورد کرد که دست‌کم حدود یک میلیون نفر از اهالی این شهر در حریم حوزه نزدیک گسل پغمان زنده‌گی می‌کنند.

 لغزش گسل چمن عمدتاً تبدیلی با لغزش ضربه‌ای به سمت چپ است که از جنوب به شمال (S_N) در حال حرکت می‌باشد. نرخ این لغزش سالانه ۱۰ ملی‌متر برآورد شده است. جنوب گسل چمن در جنوب به یک اتصال سه‌گانه می‌رسد؛ جایی که صفحه عربستان، صفحه اورآسیا و صفحه هند و آسترالیا به هم می‌رسند. این نقطه ادغام درست در سواحل مکران پاکستان است. این گسل از شمال‌شرق بلوچستان گذشته‌، به شمال و شمال‌شرق افغانستان امتداد می‌یابد و درست به سمت غرب کابل می‌رود. سپس از غرب کابل به سمت شمال‌شرقی از گسل هرات با لغزش راست می‌گذرد، تا جایی که با سیستم گسلی پامیر در شمال ۳۸ درجه ادغام می‌شود.

از جنوب گسل چمن، دو گسل سینوسی ثانویه بیرون می‌زند؛ گسل گردیز که حد شرقی بلوک کابل را تشکیل می‌دهد و گسل مقر قندهار که حد غربی بلوک قلات یلزای است. (Carbonnel, pp. 145)

از سوی دیگر، دو گسل راست‌گرد، یعنی گسل‌های شمال‌باختری-جنوب‌شرقی ساروبی (۱۵۰ کیلومتر) و گسل جنوب‌غربی-شمال‌شرقی کنار، بلوک‌های نورستان و جلال‌آباد را محدود می‌کنند.  (Prévot, pp. 6, 113)

عوامل مؤثر در آسیب‌‌پذیری شهرها و روستاها در برابر زلزله

افغانستان کشوری است که هنوز اکثر جمعیت آن در روستاها زنده‌گی می‌کنند. خانه‌های روستا‌هایی و حتا بسیاری از خانه‌های تازه‌تاسیس شهر کابل، براساس معیارهای لرزه‌خیزی ساخته نشده‌اند. اکثر خانه‌های روستایی در زلزله بالاتر از ۵ ریشتر و اکثر خانه‌های شهری در زلزله بین ۶ تا ۷ ریشتر امکان تخریب شدن را دارند.

میزان خساراتی که در شهرهای مختلف در نتیجه امواج زلزله به ساختمان‌ها وارد می‌شود، به عوامل متعددی بسته‌گی دارد. از مهم‌ترین عوامل مؤثر در آسیب‌‌پذیری شهرها و روستاها در برابر زلزله، می‌توان به‌عنوان نمونه به موارد زیر اشاره کرد:

  1. بزرگی، شدت و مدت زلزله‌؛
  2. شرایط زمین‌شناسی منطقه یا نوع خاک زمین و مقاومت آن؛
  3. حداکثر توان لرزه‌زایی توسط گسل‌ها و نوعیت گسل‌ها؛
  4. فاصله از مرکز زلزله؛
  5. نوعیت ساختمان‌ها‌؛
  6. نزدیکی تعمیرات به هم‌دیگریا تراکم بالای جمعیت؛
  7. نوعیت امواج زلزله، سرعتو مقدار انرژی ذخیره شده در امواج زمین‌لرزه.