سهم اوزبیکستان و ترکمنستان از تسلط گروه طالبان بر افغانستان
کشورهای آسیای مرکزی بهخصوص اوزبیکستان و ترکمنستان بعد از سقوط جمهوری اسلامی افغانستان در ۱۵ آگست سال گذشته به دست گروه طالبان، یک نوع رابطه دوستانه با این گروه ایجاد کردهاند و از آنها حمایت میکنند. حتا ترکمنستان از معدود کشورهایی است که دیپلماتهای طالبان را در نمایندهگی سیاسی افغانستان در عشقآباد پذیرفته است. این در حالی است که اکثر کشورهای جهان از به رسمیت شناختن طالبان به خاطر سابقه تروریستی، سیاستهای قوممحور، تندروانه و افراطی در مقابل مذاهب، محرومسازی زنان و دختران از حق تحصیل و کار، شکنجه و کشتار افراد وابسته به حکومت سابق و جبهه مقاومت ملی افغانستان، خودداری کرده و خواستار تشکیل حکومت همهشمول در افغانستان هستند.
چرا اوزبیکستان و ترکمنستان سیاست همدستی با گروه طالبان را در پیش گرفتهاند؟ سهم و منافع این دو کشور همسایه از تداوم حکومت طالبان در چیست؟ در این نبشته به دو پرسش فوق از بعد سیاستگذاری آبی (هایدرو پولیتیک) کشورهای آسیای مرکزی پرداخته شده است.
طالبان گروهی است که از نظر ایدیولوژی هیچ نقطه مشترکی با کشورهای آسیای مرکزی ندارد؛ حتا در تضاد فکری و تاریخی قرار دارد. کشورهای آسیای مرکزی از شالوده افکار مارکسیستی ـ لنینیستی که در دشمنی مستقیم با افکار افراطی مذهبی قرار دارد، به وجود آمده است. برعکس طالبان یک گروه افراطی مذهبی ـ تکقومی است که دستگاه حاکم در کشورهای آسیای مرکزی مخالف آن بوده و همیشه جنبشهای اسلامگرا در قلمروهای خود را سرکوب کردهاند. اما چرا با گروه طالبان که یک حرکت بهشدت افراطی و مذهبی است، همدست شدهاند؟
فقط یک چیز میتواند کشورهای اوزبیکستان و ترکمنستان را در یک صف واحد با گروه طالبان قرار دهد که آن ماده کمیاب «آب» است. افغانستان با کشورهای اوزبیکستان و ترکمنستان سه رودخانه مشترک دارد. این رودها از اهمیت فوقالعادهای برای پیشرفت اقتصادی، تامین امنیت ملی و امنیت غذایی در کشورهای متذکره برخوردار است.
پیشرفتهای نسبتاً قابل ملاحظه دو دهه گذشته در افغانستان، زنگی خطر برای بحران آب در کشورهای فوقالذکر بود. آب بهعنوان ابزاری سیاسی توسط رییس جمهور قبلی افغانستان بهشکل افراطی آن استفاده شد و یکی از دلایل اساسی عدم همکاری کشورهای همسایه با حکومت قبلی بود. بدون شک دوام حکومت قبلی به هیچ وجه به نفع همسایههای افغانستان، بهخصوص اوزبیکستان، ترکمنستان، ایران و پاکستان که استفادهکنندهگان اصلی آبهای افغانستان هستند، نبود. بهطور مثال، افتتاح بند سلما بالای هریرود، بند کمال خان بالای هیرمند، آغاز کار کانال انحرافی خوشتیپه از رود آمو و پیشنهاد چندین پروژه دیگر بالای رود کوکچه که یکی از معاونان رود آمو در داخل افغانستان است، سبب ناراحتی کشورهای همسایه شده بود. قابل یادآوری است که طالبان از روی ناچاری و درماندهگی بار دوم کانال خوشتیپه را افتتاح کردند. به باور من، کانال خوشتیپه با درنظرداشت شرایط موجود، هرگز تکمیل نخواهد شد و کشورهای آسیای مرکزی این را خوب درک کردهاند. بنابراین، آنها میتوانند با خاطر راحت از آب دریای آمو استفاده کنند و خبری هم از بحران آب در آن کشورها نخواهد بود.
بحران آب سبب مهاجرت دستهجمعی ساکنان اطراف رود آمو به کشورهای اوزبیکستان و ترکمنستان میشد و امکان خیزشهای مردمی که شاهد آن در کشور ایران هستیم هم مقدور بود. بنابراین، این دو کشور در همسویی با طالبان قرار گرفتند و رابطهای نزدیک با این گروه ایجاد کردند؛ فقط به دلیل استفاده از منابع آبی افغانستان. این دو کشور همسایه در سالهای اخیر برای طالبان میزبانهای مهربان بودند. دسترخوانهای سترگ برایشان هموار کردند و در ضیافتها برای طالبان موسیقی و دنبوره نواختند؛ چیزی که از نظر این گروه حرام است.
به باور سیاستگذاران این دو کشور، دوام طالبان، دوام استفاده بیقیدوشرط از منابع آبی رودخانههای آمو، مرغاب و هریرود است. چون کشورهای آسیای مرکزی تجربه استفاده بیرویه و یکجانبه و بدون درنظرگرفتن حق استفاده آب از طرف افغانستان را از سه رودخانه متذکره در گذشته دارند. کشورهای آسیای مرکزی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق در سال ۱۹۹۲، توافقانهای را در شهر آلماتی قزاقستان امضا کردند و بدون درنظرگرفتن سهم افغانستان از دریای آمو، آب آن را میان خود تقسیم کردند. این در حالی است که افغانستان بهعنوان یک کشور بالادست، بخش قابل ملاحظه آب آمو را تامین میکند. رود آمو ظرفیت تولید ۷۰ میلیارد متر مکعب آب در سال را دارد که ۲۰ میلیارد متر مکعب آن در جغرافیای افغانستان تولید میشود.[i] بنا بر تداوم چهار دهه جنگ، افغانستان فقط از مقدار اندکی از آب رود آمو استفاده میکند.
توافقنامه آلماتی دقیقاً زمانی منعقد شد که افغانستان در میان دود و آتش جنگهای داخلی دهه ۹۰ و حاکمیت دور اول طالبان میسوخت و حکومتی وجود نداشت که در مقابل اقدامات یکجانبه همسایهها عکسالعمل نشان دهد. کشورهای اوزبیکستان و ترکمنستان تا توان داشتند، کانال ساختند و از آب رود آمو استفاده کردند. با این حال، روی کار آمدن حکومت جدید با همکاری امریکا و ناتو و تدوین پلانهای راهبردی برای مدیریت آب در کشور، خواب را از چشمان حاکمان این دو کشور ربوده بود. آنها حکومت افغانستان را بهعنوان یک تهدید بزرگ در برابر پلانهای درازمدت اقتصادیشان میدیدند.
با آمدن دوباره طالبان، تهدیدات برطرف شده است. اکنون این دو کشور احساس راحتی میکنند؛ چون میدانند که طالبان ظرفیت و توانایی لازم برای پلانگذاری درازمدت و راهبردی پروژههای اقتصادی و از همه مهمتر، امکانات مالی برای تطبیق آنها را ندارند. بنابراین، تداوم حضور چنین گروهی در کابل، برایشان مهم و حیاتی است. آنها تا میتوانند، برای در قدرت نگهداشتن این گروه تلاش میکنند؛ حتا به قیمت جان همزبانان و همکیشان خود در شمال و شمالغرب افغانستان و زیر پا گذاشتن تمام ارزشها.
اوزبیکستان و ترکمنستان بهعنوان دو کشور همزبان و همفرهنگ و به اصطلاح دوست، تا زمانی که مطمین نشوند جریانهای مخالف طالبان بهخصوص جبهه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود میتوانند در آینده افغانستان و روابط با کشورها نقش داشته باشند، تعامل نخواهند کرد. طالبان هم به خاطر حمایت سیاسی حاضرند آب افغانستان را به کشورهای آسیای مرکزی، ایران و پاکستان بدهند.
جبهه مقاومت ملی برای اثبات جایگاه خود امروز تنها است و اگر کشورهای آسیای مرکزی بهخصوص اوزبیکستان و ترکمنستان از این جبهه حمایت بکنند، بدون شک مقاومت در سمت شمال و شمالغرب کشور گسترش خواهد یافت که میتواند طالبان را به چالش بکشد و سبب نابودی این گروه شود. با گرم شدن تنور جنگ در پنجشیر و اندرابها، نیاز مبرم به گسترش جنگ به دیگر نقاط افغانستان، بهخصوص ولایتهای شمال و شمالغربی، محسوس است. اما موقعیت جغرافیایی ولایتهای فاریاب، جوزجان و بلخ بدون حمایت کشورهای اوزبیکستان و ترکمنستان مقاومت را ناممکن و پرخطر ساخته است.
در نتیجه، کشورهای آسیای مرکزی، بهخصوص اوزبیکستان و ترکمنستان در یک آزمون سرنوشتساز و تاریخی قرار داشته و فقط دو راه در پیش دارند؛ همدستی با گروه طالبان برای منفعت اقتصادی یا تقویت مقاومت ملی در افغانستان برای حفظ ارزشهای مشترک. با توجه به سابقه تاریخی سوءاستفاده از وضعیت بحرانی افغانستان و استفاده بیقیدوشرط از منابع آبی آن، آشکار است که این دو کشور همدستی با طالبان را نسبت به ارزشهای انسانی و دموکراتیک برای نفع اقتصادی خود ترجیح دادهاند.
پینوشت:
[i] این مقدار قابل تغییر است چون تغییرات اقلیم و ذوب یخچال ها که منابع اصلی رود آمو را تشکیل میدهد، دارند به شدت آب میشوند و امکان کمبود آب در سالهای آینده قابل پیش بینی است.