برندهگان اقتصادی جنگ امریکا در افغانستان چه کسانیاند؟
مقدمه
جنگ بیستساله امریکا در افغانستان (۲۰۰۱-۲۰۲۱) هزینه بزرگ مالی و انسانی در پی داشته است که از آن جمله میتوان از کشته شدن بیش از ۴۷ هزار غیرنظامی و ۶۶ هزار نظامی، مهاجر شدن بیش از ۲،۶ میلیون تن به کشورهایی همچون پاکستان، ایران و کشورهای اروپایی و در حدود ۳،۵ میلیون بیجا شده داخلی نام گرفت. از سوی دیگر، این جنگ در مجموع مبلغ ۲،۳ تریلیون دالر/دلار هزینه اقتصادی برداشته است.
در نوشته حاضر به این میپردازیم که برنده اصلی جنگ امریکا در افغانستان که بوش آن را جنگ مبارزه با تروریسم بینالمللی نامیده بود، از نظر اقتصادی چه کسی یا کسانیاند و از آن چقدر سود بردهاند. همچنان در این مقاله به مواردی همچون جنگ چیست و عوامل آن کدامهایند، نیز مختصراً خواهیم پرداخت.
جنگ چیست؟
جنگ هنر سازمان دادن و بهکارگرفتن نیروهاى مسلح براى انجام مقصود است. (کوئینى)
جنگ براساس معیارهاى مختلف، به چند نوع تقسیم مىشود. بهعنوان مثال، براساس هدف، جنگ به جنگهاى عادلانه و غیرعادلانه؛ برمبناى مقیاسهاى جغرافیایى، به جنگهاى محلى، منطقهاى، فرامنطقهاى و جهانى (عمومى)؛ با توجه به انضباط و تاکتیک، به جنگهاى منظم (کلاسیک) و نامنظم (چریکى)؛ براساس سطح جغرافیایى، به جنگهاى دریایى، هوایى و زمینى و براساس قلمرو، به جنگهاى داخلى و خارجى تقسیم مىشود. همچنین جنگها برمبناى نوع ابزار، به جنگهاى هستهاى و غیرهستهاى قابل تقسیم است.
عوامل جنگ
بهندرت یک دلیل مشخص برای درگیری و در نهایت جنگ وجود دارد. علل یک جنگ، معمولاً متعدد است و اغلب میتواند به روشی پیچیده در هم تنیده شود.
در کل علل جنگ میتواند سود اقتصادی، توسعه قلمرو، دین، ناسیونالیسم، انتقامجویی، جنگ داخلی، جنگ انقلابی و جنگ دفاعی باشد.
عوامل داخلی و خارجی نیز میتواند سبب بروز جنگ شود. از عوامل داخلی جنگ در افغانستان، میتوان طالبان، رهبری دولت، نفاق و دشمنی قومی، مافیای مواد مخدر و تاجران را نام برد؛ اما از عوامل خارجی آن میتوان از بازیگران خارجی (منطقهای و فرامنطقهای) مانند کشورهای غربی به رهبری امریکا، فدراسیون روسیه، چین، پاکستان، عربستان سعودی، ایران و هند نام گرفت.
تاریخچه ۲۰ سال جنگ افغانستان
حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در امریکا برای بسیاری افغانها یک روزنه جدید ایجاد کرد. افغانستان در مرکز توجه جهان قرار گرفت، نظام طالبانی برچیده شد و کمکهای بینالمللی به افغانستان سرازیر گردید. به تاریخ هفتم اکتوبر ۲۰۰۱ یعنی ۲۰ سال پیش از امروز، ایالات متحده امریکا و متحدانش زیر عنوان مبارزه با تروریسم به افغانستان حمله نظامی کردند که باعث سقوط حکومت طالبان شد. براساس منابع مختلف، آمدن امریکا به افغانستان به خاطر مبارزه با تروریسم نه، بلکه به هدف منافع پنهانی دیگر بوده است.
براساس ادعای کتاب «بن لادن، حقیقت ممنوع» که توسط دو تن از تحلیلگران اطلاعاتی فرانسه به نامهای ژان چارلز بریزارد و گیلاوم دسکیو نوشته شده است، ممکن است علاقه اولیه امریکا به جنگ افغانستان نفت باشد. امریکا خواهان دسترسی به ذخایر غنی نفتی در ترکمنستان، اوزبیکستان و قزاقستان که حاوی ۲۰۰ میلیارد بشکه نفت تخمین زده شده است و شامل یک سوم مقدار نفت موجود در خلیج فارس است، بوده است. ذخایر نفت و گاز آسیای مرکزی تحت کنترل روسیه است و دولت بوش میخواست آن را تغییر دهد.
یکی از اهداف دیگر امریکا از آمدن به افغانستان، ناامنسازی افغانستان است. اما چرا امریکا میخواهد افغانستان را ناامن بسازد؟
اگر به نقشه دنیا نگاهی بیندازیم، افغانستان در آسیای مرکزی قرار دارد. افغانستان کشوری فقیر و توسعهنیافته است که دسترسی به آبهای آزاد نیز ندارد. همچنین با سه کشور رقیب امریکا یعنی روسیه، چین و ایران نزدیک و یا هممرز است. گرچه افغانستان با روسیه مرز مشترک ندارد، اما این کشور دروازه ورود به آسیای مرکزی محسوب میشود. براساس گزارش نیویارک تایمز، دلیل اصلی اشغال افغانستان توسط امریکا، تنها یک چیز است: گسترش ناامنی و مقابله با کشورهای همسایه.
نفعبران اقتصادی (برندهگان) جنگ افغانستان
جنگ اغلباً مزایایی را به همراه دارد که به افراد مختلف در تداوم درگیری سهم میدهد. کسانی که از جنگ سود میبرند، از افراد گرفته تا شرکتها و ملتها را شامل میشوند. سودجویان جنگ شامل رهبران سیاسی که شهرت و قدرت خود را از سرسخت بودن و ایستادن در مقابل طرف مقابل و رهبران نظامی که شهرتشان از طریق نبردها به دست آمده یا به دست میآورند، است. علاوه بر این، مردان جوان و بیسوادی که راه دیگری برای امرار معاش ندارند، ممکن است از استخدام بهعنوان عضو ارتش سطح پایین سود ببرند.
گروه دیگری که سود قابل توجهی از جنگ به دست میآورد، شامل تمامی شرکتهای فروش سلاح و فناوری نظامی است.
سایر سودجویان جنگ، فروشندهگان غیرقانونی اسلحه و کسانیاند که از تجارت غیرقانونی سود میبرند. جنگ فرصتهایی را برای غارت، تولید و تجارت غیرقانونی مواد مخدر، الماس، چوب و سایر کالاها ایجاد میکند.
بهرهوران جنگ دو گونهاند: سودجویان منفعل جنگ (Passive War Profiteers) و سودجویان فعال جنگ (Active War Profiteers). سودجویان منفعل جنگ از جنگ سود میبرند. آنها بر طول مدت و نتیجه جنگ یا نحوه انجام آن تأثیری ندارند. از سوی دیگر، سودجویان فعال جنگ در موقعیتی قرار دارند که جنگ را برای افزایش سود خود آغاز و طولانی میکنند.
سودجویان عمده جنگهای امروزی شامل شرکتهایی است که در ساخت تسلیحات، امنیت، اطلاعات نظامی، استخراج مواد معدنی و ابتکارات فعالیت میکنند.
ایالات متحده امریکا در مدت ۲۰ سال جنگ در افغانستان، ۲،۳ تریلیون دالر به مصرف رسانده است. به این حساب، هزینه یک روز حضور امریکا در افغانستان، ۳۰۰ میلیون دالر بوده است.
مصارف کشورهای دیگر در تهاجم و اشغال افغانستان عبارتاند از: انگلیس حدود ۲۸٫۲ میلیارد دالر، کانادا حدود ۱۳ میلیارد دالر، استرالیا حدود ۱۰ میلیارد دالر، ناروی حدود ۱۱٫۵ میلیارد کرون نارویژی، آلمان حدود ۱۱ میلیارد دالر، ایتالیا حدود ۹ میلیارد دالر و فرانسه حدود ۴ میلیارد.
براساس دیتابیس موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم (SIPRI)، ۱۶ کشور از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۰ به افغانستان تسلیحات ارسال کرده و سود گزافی به دست آوردهاند. در این سالها، ایالات متحده ۷۴ درصد تسلیحات افغانستان را تامین کرده است. روسیه دومین تامینکننده بزرگ در این دوره بوده و مسوول ۱۴ درصد واردات اسلحه است.
چندین کشور دیگر حجم کمتری از تسلیحات عمده را مستقیماً به افغانستان تحویل دادند یا تسلیحات عمده را از طریق برنامههای ایالات متحده و با تمویل این کشور تأمین کردهاند. اینها شامل بوسنی و هرزگوین، برازیل، چین، کانادا، جمهوری چک، آلمان، هند، ایتالیا، ناروی، اسلواکی، سویس، ترکیه، اوکراین و بریتانیا میشوند. بیشتر آن، نقل و انتقالات هواپیماها، وسایل نقلیه زرهی و سلاحهای سبک و مهمات بوده است.
مشخصاً چه کسانی از جنگ افغانستان سود بردند؟
موسسه اصلاح سیاست امنیتی (The Security Policy Reform Institute) دریافته است که کنگره ایالات متحده بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱، به مبلغ ۲.۰۲ تریلیون دالر به پنج شرکت برتر تسلیحاتی Raytheon، Lockheed Martin، General Dynamics، Boeing و Northrop Grumman اختصاص داد است. در طول جنگ در افغانستان، پنج شرکت بزرگ تسلیحاتی یک میلیارد دالر برای لابی کردن در کنگره هزینه کردند و دو تریلیون دالر از قراردادهای پنتاگون به دست آوردند. این مبلغ یک هزار و ۸۱۳ دالر در قراردادهای پنتاگون به ازای هر دالری است که برای لابی کردن خرج شده است؛ یعنی ۱۸۱ هزار و ۲۱۴ درصد بازگشت سرمایه.
- لاکهید مارتین (Lockheed Martin) که بزرگترین پیمانکار دفاعی جهان است، به خاطر هلیکوپترهای بلک هاوک خود که بهطور گسترده در جنگ افغانستان استفاده شده است، شناخته میشود. اگر ۱۰ هزار دالر در سال ۲۰۰۱ در سهام این شرکت سرمایهگذاری میشد، اکنون ۱۳۳ هزار و ۵۵۹ دالر ارزش میداشت.
- بویینگ (Boeing) بیشتر پول خود را از هواپیماهای مسافربری تجاری به دست میآورد، اما قراردادهای دفاعی آن مربوط به بمبافکنهای B-1، B-52s، جت باربری C-17، هواپیماهای برخاست عمودی V-22 Osprey و جنگندههای F-15 و F-18 است. اگر کسی در سال ۲۰۰۱ به مبلغ ۱۰ هزار دالر در سهام بویینگ سرمایهگذاری کرده بود، امروز ۱۰۷ هزار و ۵۸۸ دالر ارزش میداشت.
- Raytheon: سومین پیمانکار بزرگ دفاعی در جهان، Raytheon است. پولی که این شرکت به دست میآورد، نهتنها از طریق فروش تسلیحات است، بلکه به قراردادهای آموزشی نیز اختصاص دارد. ارزش ۱۰ هزار دالر بعد از جنگ افغانستان در این شرکت به ۴۳ هزار و ۱۶۶ دالر صعود میکرد.
- General Dynamics: برای جنرال داینامیکس، جنگ افغانستان بهویژه سودآور بود؛ زیرا موترهای زرهی سبک «LAV-25» دریایی بهطور گسترده مورد استفاده قرار میگرفت. علاوه بر این، جنرال داینامیکس همچنین محصولات و خدمات ارتباطات، فناوری، اطلاعات و امنیت سایبری را در افغانستان ارایه کرده است.
- Northrop Grumman: این شرکت سیستمهای رادار برای هواپیما و دفاع زمینی، سیستمهای Sensor(حسگر) برای انواع وسایل نقلیه و هواپیمای بدون سرنشین و پهپادها را توسعه میدهد.
این شرکت در جنگ افغانستان به مقدار یک هزار و ۱۹۶ درصد بازگشت سرمایه داشته است.
روزنامه امریکایی «والاستریت ژورنال» در گزارش تازهای جنگ ۲۰ ساله ایالات متحده در افغانستان را «شکستخورده» دانسته و اعلام کرده که پیمانکاران خصوصی برنده اصلی این جنگاند. بنا بر این گزارش که در ۳۱ دسامبر ۲۰۲۱ نشر شده، قراردادیهای خصوصی طی ۲۰ سال در افغانستان، به پولهای هنگفتی دست یافتهاند. در گزارش این روزنامه امریکایی آمده است که یک تاجر کالیفرنیایی که در قرغیزستان یک قهوهخانه داشت، با توجه به شرایط افغانستان تجارت مواد سوختی را راهاندازی کرد و میلیاردها دالر به دست آورد.
طبق این گزارش، یک مترجم جوان افغان که قرارداد تهیه سرتختی برای نیروهای امریکایی را برعهده داشت، نیز به یک امپراتوری تجاری دست یافته و صاحب یک شرکت هوایی داخلی و یک شبکه تلویزیونی شده است.
وال استریت ژورنال گزارش داده که از تولیدکنندهگان اسلحه تا کارآفرینان، همه از جنگ افغانستان سود برده و به منافع بزرگی دست یافتهاند. براساس این گزارش، دو سرباز گارد ملی ارتش امریکا از اوهایو تجارت کوچکی را راهاندازی کردند. کار آنها این بود که مترجمان افغان را برای ارتش استخدام کنند. این دو سرباز نیز به یکی از پیمانکاران ارشد ارتش امریکا تبدیل شدند. طبق سوابق موجود، این شرکت نزدیک به چهار میلیارد دالر از قراردادهای فدرال جمعآوری کرده است.
نتیجه
از موارد یاد شده میتوان نتیجه گرفت که افراد و شرکتهایی که قراردادهای امنیتی، خدماتی، ترانسپورتی، ترجمانی و انتقالاتی با نیروهای خارجی داشتند، بیشترین سود اقتصادی را از جنگ بیستساله امریکا در افغانستان بردهاند. مردم افغانستان اما پس از ۲۰ سال و اینهمه کمکهای جامعه جهانی، فقیر و تنگدست ماندهاند و از بازندهگان اصلی این جنگ هستند.