فرش سرخ چین برای طالبان

از رفت‌وآمد مقام‌های ارشد سیاسی چین به افغانستان چنان به نظر می‌رسد که این کشور می‌خواهد روابط گرم و صمیمانه‌تری با حکومت طالبان ایجاد کند. سفر یک مقام ارشد سیاسی در سطح وزیر خارجه چین به افغانستان، می‌تواند پیام مهمی برای جهان و افغانستان داشته باشد.

از جانب دیگر، سفر امیرخان متقی، وزیر خارجه حکومت طالبان، به چین و پهن کردن فرش سرخ از سوی مقام‌های چینی برای او، نزدیکی بیش‌تر چین و طالبان را تقویت می‌کند. شاید پاکستان و ایران هم بدشان نمی‌آید که برای این نزدیکی میانجی‌گری کنند.

این‌که حکومت‌ها براساس چارچوب و قواعد پذیرفته شده بین‌المللی بخواهند با‌هم روابط دوجانبه برقرار کنند، یک امر معمول است، اما میان «حکومت کمونیستی چین» و «امارات اسلامی طالبان» تفاوت‎های اساسی به لحاظ فکری وجود دارد.

امارت اسلامی طالبان از اندیشه اسلامی با اجرای سخت‌گیرانه قواعد اسلام پیروی می‌کند. در اساس این اندیشه، تفکر «کمونیسم» کاملاً مردود است. به ‌همین ترتیب در اندیشه کمونیستی چین هم تفکر اسلامی طالبان مردود است و جایگاهی ندارد.

سرکوب خشونت‌آمیز مسلمان اویغور در سین‌کیانگ، نمونه بسیار آشکار از تقابل اندیشه کمونیستی حکومت چین با اندیشه اسلامی است. گزارش‌های مستند حکایت دارد که حکومت چین از بیم گسترش اندیشه اسلامی، مسلمانان اویغور را شکنجه، زندانی و سربه‌نیست می‌کند.

جالب است که این دو اندیشه نسبتاً متضاد یعنی امارت اسلامی طالبان و حکومت کمونیستی چین، چگونه می‌توانند روابط گرم و صمیمانه داشته باشند و از تضادهای آشکاری که از لحاظ اندیشه دارند، چشم‌پوشی کنند و چه انگیزه‌ای سبب شده طالبان کشتار مسلمان چین را نادیده بگیرند!

چنان‌که به نظر می‌رسد، نزدیکی چین و طالبان فراتر از یک رابطه ساده میان دو کشور باشد. چین امروز، چین سال ۲۰۰۱ میلادی نیست. حکومت کنونی چین با اتکا بر افزایش قدرت اقتصادی و نظامی‌اش، خواب بزرگی در سر دارد و برای عملی کردن آن تلاش می‌کند.

اجرای طرح «یک کمربند یک راه» و احیای دوباره جاده ابریشم، یکی از مهم‌ترین اهداف اقتصادی چین پنداشته می‌شود و برای عملی کردن آن، این کشور باید نفوذ خود را در افغانستان، جنوب، غرب و آسیای میانه افزایش دهد. احتمالاً یکی از عوامل گرمی روابط چین و طالبان، همین امر باشد.

در کنار این، چین با دو همسایه جنوبی و غربی افغانستان، یعنی پاکستان و ایران، روابط بسیار نزدیک و گرم دارد. نزدیکی حکومت اسلامی ایران به چین و «امضای قرارداد ۲۵ ساله» با این کشور، واکنش و اعتراض‌هایی را در ایران به دنبال داشته است.

حکومت اسلامی ایران هم مانند امارت اسلامی طالبان، با اندیشه کمونیستی چین تضادهای مهمی دارد، اما با چشم‌پوشی از جنایت‌های چین بر مسلمانان اویغور، پس از امضای قرارداد ۲۵ ساله که برخی آن را «فروختن ایران به چین» تفسیر می‌کنند، روابط گرم‌تری با چین برقرار کرد. پاکستان هم که از شریکان مهم تجاری چین پنداشته می‌شود و چین میلیاردها دالر در این کشور سرمایه‌گذاری کرده است، با اشاره چین تلاش دارد روابط میان چین و افغانستان را تحکیم کند تا از این طریق بتواند منافع سیاسی و اقتصادی خود را با نفوذ بیش‌تر در افغانستان تأمین کند.

تجربه چند سال اخیر از حضور چین در کشورهای گوناگون نشان می‌دهد که حکومت چین با دادن وام‌های هنگفت به کشورهای بحران‌زده و فقیر، به‌گونه‌ای این کشورها را «استثمار و استعمار» کرده و بخش بزرگی از منابع معدنی و اقتصادی آن‌ها را از طریق نفوذ اقتصادی قبضه کرده است. در موارد گوناگون وقتی چند کشور دریافت‌کننده وام از چین نتوانسته قسط‌های وام را در زمان مشخص پرداخت کنند، منابع معدنی و عایداتی آن‌ها از سوی چین قبضه شده است. این رویکرد چین به «تله وام» یا «دیپلماسی تله وام چین» شهرت یافته و چندین کشور قربانی آن شده‌اند.

تاکنون کشورهای کنیا، زامبیا، جیبوتی، تانزانیا، سریلانکا، بنگله‌دیش، پاکستان و ایران با ایجاد روابط اقتصادی نزدیک و دریافت وام‌های سنگین در تله وام چین گیر افتاده‌اند. احتمال این‌که افغانستان هم به جمع این کشورها افزوده شود، زیاد است و خطر گیر افتادن این کشور در تله وام چین احساس می‌شود.

در شرایط کنونی و اوضاع نابه‌سامان و بحران سیاسی و اقتصادی افغانستان، بهترین فرصت برای چین مهیا شده تا با اجرای «تله وام»، مانند کشورهای دیگر افغانستان را در دام قرض‌های سنگین خود زندانی کند و از آب گل‌آلود به سود خود ماهی بگیرد.

شاید یکی از مهم‌ترین اهداف چین از گسترش نفوذ در کشورهای گوناگون، تبدیل شدن به «قدرت اول اقتصادی و سیاسی» جهان باشد. با نگاهی به قوانین سخت‌گیرانه و سرکوب‌گرانه حکومت حزب کمونیست چین در این کشور، به ‌نظر می‌رسد جهانی که چین قدرت اول آن باشد، خوف‌ناک است.

در قالبی کوچک‌تر، یک‌جا شدن اندیشه سرکوب‌گر حکومت طالبان و اندیشه سرکوب‌گر حکومت کمونیستی چین نیز برای یک کشور می‌تواند بسیار خطرناک باشد. خطری که با نزدیک شدن ایران و چین، برخی کنش‌گران مدنی و سیاسی ایران آن را به‌خوبی حس کرده‌ و نگران نفش‌آفرینی چین در کشورشان هستند.

پهن شدن فرش سرخ از سوی چین برای طالبان و سفر از قبل اعلام نشده وزیر خارجه این کشور به کابل، همه نشانگر نزدیکی بیش‌تر چین به افغانستان است. نزدیکی‌ای که ممکن است بهایش «استثمار و استعمار» افغانستان از سوی چین باشد و منابع سرشار معدنی و چشمه‌های عایداتی افغانستان توسط چین قبضه شود.