دود آتش جنگ اوکراین به چشم افغانستان می‌رود

افزایش تحرکات نظامی روسیه در نزدیکی مرزهای اوکراین، نگاه جهان را به‌ تحولات این کشور معطوف کرده است. طی چند ماه اخیر، از قدرت‌های بزرگ جهانی گرفته تا کشورهای بحران‌زده مانند افغانستان، همه، تحولات اوکراین را دنبال می‌کنند.

تجربه چند ماه اخیر نشان داد که مطابق پیش‌بینی‌ها با گذشت زمان اهمیت بحران افغانستان اندک‌اندک برای جهانیان کاهش یافت و رسانه‌های بزرگ جهانی یا رسانه‌های «جریان اصلی» روی مسأله او‌کراین تمرکز کردند.

بدیهی است، وقتی تحولات یک کشور از سرخط رسانه‌های بزرگ بین‌المللی خارج شود، اهمیت مسأله برای جهانیان، به‌ویژه بازیگران بزرگ بین‌المللی کاهش می‌یابد و در نهایت ممکن است بحران به میان آمده در یک کشور، از سوی جهانیان به فراموشی سپرده شود.

تجربه بحران و جنگ در کشورهای سوریه، یمن و لیبیا نشان داد که فرسایشی شدن جنگ و بحران در این کشورها سبب شد از اهمیت بحران انسانی و جنگ کاسته شود و رسانه‌های بزرگ جهانی پس از یک بازه زمانی حوادث جنگ و بحران سوریه، یمن و لیبیا را کم‌تر پوشش دادند.

اگر نگاهی به بحران کنونی افغانستان داشته باشیم، متوجه می‌شویم که هرچه از روزهای نخست سقوط حکومت پیشین دورتر می‌شویم، بحران افغانستان بیش‌تر به حاشیه می‌رود و تحولات این کشور حالا دیگر سرخط اصلی رسانه‌های بزرگ جهانی نیست.

آن‌چه این روزها تحلیلگران و رسانه‌های جریان اصلی در موردش حرف می‌زنند، تنش میان روسیه و اوکراین است. واضح است که تحولات اوکراین از ابعاد گوناگون برای قدرت‌های بزرگ جهانی، به‌ویژه کشورهای اروپایی، اهمیت بیش‌تری نسبت به افغانستان دارد.

رفت‌و‌آمد و تعاملات سیاسی طی چند روز اخیر نشان‌دهنده اهمیت ویژه مسأله اوکراین برای جهان و بازیگران اصلی عرصه سیاست است. از سفر اردوغان به اوکراین، سفر صدراعظم آلمان به امریکا، تماس‌های تلفنی بایدن و پوتین، سفر امیر قطر به امریکا و در نهایت سفر امانوئل مکرون، رییس جمهور فرانسه به روسیه، پیدا است که جهان نگران جنگ احتمالی در اوکراین است.

هرچند مسأله افغانستان به دلیل حضور نیروهای خارجی و جنگ با تروریسم برای کشورهای غربی اهمیت داشت و افکار عمومی این کشورها تحولات افغانستان را به واسطه حضور نیروهای نظامی خود دنبال می‌کردند؛ اما حالا که نیروهای خارجی، این کشور را ترک کرده‌اند، شاید از اهمیت تحولات افغانستان هم برای‌شان کاسته شده باشد.

یکی از اساسی‌ترین مسایلی که تحولات اوکراین را برای کشورهای اروپایی اهمیت می‌دهد، بُعد اقتصادی است. جنگ احتمالی در اوکراین سبب مختل شدن صادرات گاز روسیه به اروپا می‌شود. آلمان یکی از مهم‌ترین واردکننده‌گان گاز روسیه است و پروژه خط انتقال گاز «نورد استریم ۲» اهمیت ویژه‌ای برای این کشور دارد.

تلاش ایالات متحده امریکا برای انتقال گاز از قطر به اروپا و جایگزین کردن گاز قطر به جای روسیه، نشانگر نگرانی کشورهای اروپایی از مختل شدن صادرات گاز روسیه است. پیدا کردن منابع بدیل گاز روسیه برای کشورهای اروپایی آسان نیست و انتقال گاز از قطر به اروپا هم  دشوار است.

با یک بررسی ساده می‌توان دریافت که اوکراین برای قدرت‌های جهانی، به‌ویژه کشورهای اروپایی، اهمیت بیش‌تری نسبت به افغانستان دارد و اگر تنش میان روسیه وارد مرحله رویارویی نظامی شود، نگاه جهان به سوی اوکراین دوخته می‌شود و بحران افغانستان به حاشیه می‌رود.

از جهت دیگر کشورهای عضو پیمان ناتو که طی چند سال اخیر موفق شده‌اند برخی کشورهای اروپای شرقی را به این پیمان نظامی اضافه کنند ‌و نفوذ سیاسی – نظامی روسیه را در شرق اروپا کاهش دهند، نمی‌خواهند در بازی مهم اوکراین بازنده شوند و اجازه دهند تا روسیه با قدرت‌نمایی نظامی معادلات را برهم زند.

به نظر می‌رسد که پوتین در تنش اخیر اوکراین یک بازی برد – برد را برای خود تصور می‌کند تا در هر حالت برنده میدان شود و برای حریفان قدرت‌نمایی کند. با این حساب، روسیه اصلاً نمی‌خواهد در این بازی بازنده از زمین خارج شود و شاید تمام توان خود را برای نتیجه گرفتن از بحران اوکراین مصرف کند.

در چنین شرایطی، قدرت‌های بزرگ جهانی نمی‌خواهند زیاد خودشان را درگیر تحولات و بحران افغانستان کنند و قصد دارند با انعطاف زیادتر در افغانستان، تمرکز بیش‌تری روی تنش اوکراین و جلوگیری از حمله نظامی روسیه یا مدیریت بحران در اوکراین پس از حمله نظامی احتمالی روسیه داشته باشند.

حالا اگر تنش روسیه و اوکراین وارد مرحله جنگ شود، دود آتش این جنگ بیش‌تر از دیگران به چشم افغانستان خواهد رفت و در میان تمرکز جهان بر مسأله اوکراین، بحران اقتصادی و تحولات پس از سقوط حکومت پیشین افغانستان به حاشیه خواهد رفت.