ناشران داخلی را دریابید

از گذشته‌های دور، روزگار کتاب در افغانستان روزگار غریبی بوده است. افغانستان یکی از کشورهایی است که سرانه مطالعه در آن بسیار پایین است. سطح بلند بی‌سوادی و نبود فرهنگ مطالعه در میان قشر باسواد آن باعث شده است تا مردم کم‌تر علاقه‌مند خرید کتاب، مجله و روزنامه باشند. در افغانستان آگاهی عامه درباره فواید مطالعه بسیار کم است و مردم از مزایای مطالعه معلومات لازم را ندارند. در این راستا از دولت گرفته تا نهادهای فرهنگی و شخصیت‌های علمی کشور، در سطوح مختلف مقصر هستند. باید استادان مکتب‌ها و دانشگاه‌ها به گونه دوام‌دار دانش‌آموزان و دانشجویان را به مطالعه و خرید کتاب تشویق و ترغیب کنند. رواج یافتن استفاده بی‌رویه از شبکه‌های مجازی، ضربه بسیار مهلک و اساسی بر کاهش سطح مطالعه مردم زده است. قشر باسواد و تحصیل‌کرده افغانستان از طرف روز مصروف کار هستند و از طرف شب نیز ساعت‌ها در شبکه‌های مجازی می‌چرخند، و قبل از این‌که دو صفحه کتاب بخوانند، به بستر خواب می‌روند. در کنار مسایل فوق، اقتصاد پایین مردم، نیز یکی از عواملی است تا آن‌ها کم‌تر کتاب بخرند.

در افغانستان برخلاف سایر کشورها که تمامی اقشار جامعه کتاب می‌خوانند و کتاب می‌خرند، فقط و فقط دانشجویان، استادان و پژوهشگران کتاب‌های مورد ضرورت‌شان را می‌خرند و خریدن کتاب به یک فرهنگ عمومی مبدل نشده است. ناشران داخلی افغانستان از سال‌های دور از بی‌مهری و کم‌مهری مردم نسبت به کتاب رنج می‌برند و بازار کتاب در این کشور همیشه کساد بوده است؛ اما شیوع ویروس کرونا در دو سال پسین، ضربه جبران‌ناپذیر بر صنعت چاپ کتاب وارد کرد. ناشران و کتاب‌فروشان داخلی در نُه ماه دوره قرنطین، اصلاً فروش نداشتند. کرایه دکان‌ها، گدام‌ها، معاش کارمندان و مصارف روزانه، کمر آن‌ها را از نظر اقتصادی شکست.

موج‌های بعدی کرونا و قرنطین مشکلات اقتصادی آن‌ها را دوچند ساخت. تحول سیاسی ماه اسد و سقوط دولت باعث شد تا مشکلات مالی ناشران و کتاب‌فروشان به اوج برسد. تعداد زیادی از ناشران ورشکست شدند و هزاران جلد کتاب‌شان را لیلام کردند؛ اما بازهم نتوانستند کرایه دکان و معاش کارمندان‌شان را بپردازند. عده‌ای از آن‌ها مجبور به فروش وسایل شخصی -نظیر موتر، خانه و حتا زیورات- جهت پرداخت کرایه دکان و معاش کارمندان‌شان شدند.

در پنج ماه پسین بر کساد بودن بازار کتاب افزوده شده است. قسمی که در سطور فوق گفتیم، خریداران اصلی کتاب در افغانستان دانشجویان، استادان و محققان بودند. بعد از تحول سیاسی، تعدادی از آن‌ها به بیرون از کشور رفتند و عده‌ای که در داخل کشور ماندند، انگیزه مطالعه و پژوهش را از دست دادند. بسته بودن دانشگاه‌های دولتی نیز مزید بر علت شد.

مارکیت ملی، واقع در پل سرخ کابل، یکی از بزرگ‌ترین مراکز فروش کتاب به شمار می‌رود. در گذشته منازل اول و دوم این مارکیت به فروشگاه‌های کتاب اختصاص یافته بود؛ اما حالا منزل دوم آن به طور کامل از وجود فروشگاه‌های کتاب خالی شده است و در منزل اول هم تعدادی از کتاب‌فروشان با لیلام کردن کتاب‌ها دروازه دکان‌های‌شان را بسته‌اند.

قاسم فرزام، مدیر مسوول نشر واژه، که در منزل اول مارکیت ملی دکان دارد، می‌گوید که بازار کتاب سردتر از گذشته شده است، مردم کم‌تر برای خرید به این مارکیت سر می‌زنند و بی‌رونقی بازار کتاب باعث شده است تا تعداد زیادی از ناشران داخلی ورشکست شوند.

آقای فرزام می‌گوید که آن‌ها توانایی پرداخت کرایه دکان‌ها و کارمندان‌شان را ندارند. به گفته وی، کساد بودن بازار کتاب باعث شده است تا آن‌ها کتاب‌ها را به قیمت نازل‌تر از پول تمام‌شد آن، به فروش برسانند و درآمد ناشی از آن را صرف هزینه‌های روزانه خانه و زنده‌گی‌شان کنند.

محمدجواد عظیمی، کارمند انتشارات امیری، در مصاحبه با نویسنده این سطور می‌گوید، در صورتی که کدام نهاد غیردولتی ملی و یا بین‌المللی با کارمندان اداری و خدماتی ناشران داخلی کمک و همکاری نکند، خانواده‌های این افراد گرسنه خواهند ماند. به گفته وی، تعداد زیادی از کارمندان اداری و خدماتی ناشران داخلی وظایف‌شان را از دست داده و خانه‌نشین شده‌اند، و در این ایام سرد زمستان، نه نانی برای خوردن دارند و نه هم چوب و زغالی برای سوزاندن.

انتشارات داخلی در سراسر کشور با مشکلات اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. تعدادی از این انتشارات، حتا مجبور شدند ماشین‌های چاپ و سایر وسایل مطبعه‌‌شان را به فروش برسانند. یکی از این‌ها، انتشارات دانش بود که دو ماه قبل -بعد از سه دهه فعالیت در عرصه صنعت چاپ و با پخش و نشر هزاران عنوان کتاب- تمامی وسایل تخنیکی‌اش را به فروش رساند و به کارش در راستای نشر کتاب و ترویج علم و دانش در جامعه برای همیشه نقطه پایان گذاشت.

در ولایت ننگرهار که یکی از مهم‌ترین ولایات در بخش نشر کتاب در شرق کشور به شمار می‌رود، نیز تعدادی از ناشران به دلیل مشکلات اقتصادی مجبور به فروش وسایل تخنیکی و دستگاه‌های چاپ‌شان شده‌اند.

رکود بازار ناشران داخلی و بسته شدن دروازه تعدادی از آن‌ها ضربه بسیار مدهش بر آینده علم و دانش می‌زند و مردم افغانستان را برای دهه‌ها از کاروان علم و دانش عقب می‌اندازد. مردم افغانستان باید به فکر نجات صنعت چاپ در کشور باشند و برای این کار چاره بجویند. تاجران ملی و نهادهای خیریه باید به کمک ناشران داخلی بشتابند. سرمایه‌داران کشور باید با راه‌اندازی مسابقات کتاب‌خوانی و اهدای جوایز به برنده‌گان این مسابقات، از یک طرف زمینه رشد فرهنگ مطالعه در جامعه را فراهم کنند و از طرف دیگر باعث شکوفایی و رونق نسبی صنعت چاپ کتاب شوند.

مردم عام افغانستان از جمله مطالعه‌کننده‌گان آزاد، دانشجویان، استادان مکتب‌ها و دانشگاه‌ها -دولتی و خصوصی- و پژوهشگران، علی‌رغم مشکلات اقتصادی‌ای که دارند، ماهانه حداقل یک کتاب بخرند و از این طریق به ناشران و کتاب‌فروشان کمک کنند.