انکار راه‌حل نیست

مهاجمان مسلح چاشت روز سه‌شنبه، یازدهم عقرب/آبان، بر شفاخانه/بیمارستان ۴۰۰ بستر سردار محمدداوودخان حمله کردند. این حمله را پنج مهاجم مسلح انجام دادند. طالبان گفتند که مهاجمان نتوانستند وارد ساختمان این شفاخانه شوند. به گفته ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی حکومت سرپرست طالبان، در این حمله سه زن، یک کودک و سه نیروی طالبان کشته و پنج تن دیگر زخمی شدند. رسانه‌ها اما گزارش دادند که بیش از ۲۰ نفر در این رویداد کشته و حدود ۵۰ تن دیگر زخمی شدند. مسوولیت رویداد کابل را گروه داعش بر عهده گرفت و گفت که این حمله بخشی از حملات هماهنگ و هم‌زمان این گروه بوده است.

این رویداد یک روز پس از آن اتفاق افتاد که طالبان حضور فزیکی داعش در افغانستان را برای چندمین بار انکار کردند. یک از تن سخنگویان طالبان روز دوشنبه، دهم عقرب، گفت که گروه داعش در افغانستان نامرئی است. به گفته او، داعش خطر جدی در افغانستان نیست، زیرا نه پایگاه دارد و نه قدرتی که بتواند به آن تکیه کند. او حتا از متلاشی کردن به موقع افراد داعش خبر داد و گفت که طالبان این کار را انجام داده‌اند.

پیش از این نیز وجود داعش در افغانستان از سوی طالبان انکار شده است. امیرخان متقی، وزیر خارجه حکومت سرپرست طالبان گفته بود که داعش قوت نظامی ندارد و به نفع این گروه تبلیغ می‌شود. ذبیح‌الله مجاهد یک بار گفت که حمله بر یک موتر نظامی نیروهای طالبان در ننگرهار آخرین حمله داعش خواهد بود، اما فردای آن روز حمله دیگری صورت گرفت. در ادامه حملات گسترده‌ای از سوی داعش بر مساجد در کندز و قندهار انجام شد.

در جریان ماه‌های اخیر، کشورهای مختلف گفته‌اند که گروه داعش با گذشت هر روز قدرت‌مندتر می‌شود. مقامات امریکا حتا احتمال داده‌اند که داعش تا شش ماه دیگر در افغانستان احیا شود. وال‌ استریت ژورنال به تازه‌گی گزارش داد که در مواردی، شماری از نظامیان پیشین حکومت به گروه داعش پیوسته‌اند. این افراد پس از سقوط حکومت اشرف غنی، از بابت عدم مصونیت‌شان ترس داشتند.

برخلاف این هشدارها، به نظر می‌رسد که هنوز به مصونیت شهروندان در برابر تهدیدهای گروه داعش توجه نمی‌شود. شهر پر از افرادی است که در لباس شخصی به شکل مسلح زیر نام طالب گشت‌وگذار  می‌کنند. کسی هم نیست که از آنان در مورد هویت‌شان بپرسد. در یک چنین شرایطی، چگونه می‌توان میان نیروهای طالبان و اعضای داعش تفکیک‌ کرد؟ طالبان هنوز نظم ندارند و نیروهای‌شان با هر لباس و ریختی که بخواهند، ظاهر می‌شوند. با این وضعیت، دفع حملات داعش و تأمین مصونیت مردم، ناممکن است.

واقعیت این است که طالبان هیچ‌گونه استراتیژی امنیتی ندارند. بی‌نظمی، بی‌قانونی، زورگیری و کشتارهای گسترده و هدفمند کارمندان دولت پیشین، همه نمایانگر این است که حکومت سرپرست طالبان بی‌برنامه است و حتا سرمشقی از مسایل تامین امنیت شهری نگرفته‌ است. مردم برای تامین نظم، نخست به قانون و مراجع تطبیق‌کننده قانون نیاز دارند؛ چیزی که هیچ کدام آن در حال حاضر وجود ندارد.

ادامه این وضعیت می‌تواند چالش‌های جدی را فرا راه مردم ایجاد کند. هم‌چنان گسترش دامنه بیکاری و نقض اصل عفو عمومی در برابر نظامیان پیشین، زمینه را برای سربازگیری داعش در افغانستان فراهم می‌کند. بهتر است که طالبان به جای انکار از حضور گروه داعش، برای جلوگیری از گسترش دامنه این حملات و تأمین امنیت مردم استراتژی امنیتی بسازند و روی راه‌حل‌های اساسی که بتواند به دفع این‌گونه حملات بیانجامد، فکر کنند.