رویای صلح در سرزمین خسته از جنگ
نگاه نو_ افغانستان کشوری خسته از جنگ، سالها است که مورد تهاجم منافع طلبان قرار گرفته و همواره قربانی بوده است. سالهای زیادی است که صاحبان قدرت بر این سرزمین تاخته و در پی تامین منفعتشان، ضربه بر پیکر این مملکت زدهاند و هنوز هم درگیر یک جنگ نابرابر و غیرعادلانهاند. با وجود افتخار تاریخی چند هزار ساله کشوری، ولی هنوز هم افغانستان در لیست کشورهایی عقب مانده قرار دارد، در حالی که بیشتر مواقع وضعیت بحرانی بوده و فرصتی برای رشد و ترقی به دست نیامده است.
مسأله امنیتی از مباحث مهم و جدی برای بیرونرفت از بحران و رشد ترقی یک کشور میباشد. متأسفانه افغانستان سالها است درگیر بحران امنیت است. در شرایط کنونی، گروه طالبان ادعای حاکمیت بر این کشور را دارد و در گوشهگوشه این خاک دست به حملات و فجایع بزرگی میزند و حکومت موجود را نیز نامشروع میداند. البته نادیده گرفتن طالبان و محو کامل این گروه یک مسأله ناممکن به نظر میرسد و نمیتوان از بخشی از جمعیت این مملکت که کم و بیش طرفداران عقیدهای هم دارد، چشمپوشی کرد، اما راهحل بحران، بدون شک صلح است؛ صلحی که منافع تمام مردم افغانستان در آن تأمین گردد و به طور کامل به فاجعهها پایان داده شود. مردم ما سالها است تشنه یک فضای به دور از جنگ و خونریزی هستند و متأسفانه صلح برای این مردم، بدل به یک رویا شده است.
سالها است در مورد پروسه طولانی صلح حرف زده میشود، اما به عمل نمیانجامد. البته بخشی از ناکامی در پروسه صلح، دخالت نابهجای دولتهای خارجی در تصامیم سیاسی افغانستان، وجود فسادها و منفعتجوییهای شخصی و سیاسی در میان دولتمردان و سیاسیون و عدم اتحاد سرتاسری و پایدار بین آنها است.
البته مهمترین مباحثی که این روزها سر زبانها است، امضای توافقنامه صلح بین طالبان و دولت امریکا است؛ توافقی که به نظر میرسد دولت افغانستان، قربانی اصلی آن است، و بیشتر نقش سمبولیک در آن داشته است. شاید نتوانیم نقش دولت افغانستان را حتا به صورت سمبولیک هم ببینم. در حالی که طالبان ادعا دارند با امضای این توافقنامه دشمنی را با امریکا ختم کرده، اما هنوز با حکومت افغانستان درگیر است و درگیریها عملاً در مناطق مختلف کشور ادامه دارد.
بر اساس این توافقنامه، که عملاً حکومت افغانستان در آن دور زده شد، قرار است پنج هزار زندانی طالب بدون قیدوشرط رها گردند، که رهایی این زندانیان بدون سپردن تعهد جدی مبنی بر برنگشتن به جبهه جنگ، باعث تشدید جنگ و تضعیف روحیه سربازان در سنگر شده، آنان را نسبت به دفاع و استقامتشان دلسرد میسازد. این بحث میتواند ضربه جدی به موفقیت نیروهایی دفاعی بزند و بالعکس، رهایی این تعداد زندانی، باعث قوت قلب و افزایش انگیزه در بین جنگجویان طالب خواهد شد. طالبان با این ادعا که بالاخره در نبرد موفق شده و طرف درگیر را حتا در میدان سیاسی نیز با شکست مواجه ساختهاند، روحیه مضاعف گرفته و با انگیزه بیشتر به جنگ و احیانا مذاکرات قدرت ادامه خواهد داد.
صلحی که امریکا برای افغانستان میآورَد، بیشتر شبیه یک ترفند و فریب و فرار است. امضای این تفاهمنامه بیش از پیش غرور مردم افغانستان را هدف قرار داده و صلحی که بر پایه آن، باید همدیگرپذیری و محو نفاقها میبود، به افزایش کینهتوزیها و چالشها انجامیده است. این توافق طالبان را نیز عملاً پرتوقعتر کرد و زخمهای دیرینه ملت افغانستان را تازهتر ساخت.
البته نادیده گرفتن خواستههای مردم افغانستان در این تفاهمنامه نشان میدهد که منافع مردم افغانستان برای امریکا اهمیتی ندارد؛ در حالی که امریکا با ادعای همکاری وارد کشور شد و با همین ادعا سالها جنگ را دامن زده و ادامه داد. اما این سوال نیز مطرح است که با قدرت نظامی که امریکا دارد، طی این سالها با وجود هزارها نیرو در افغانستان، چرا روزبهروز وضع امنیتی بدتر شد؟! حال آیا واقعاً طبق توافقنامه صلح امریکا و طالبان، نیروهای امریکایی برای همیشه افغانستان را ترک خواهند کرد؟
اگر تمام این اتفاقات واقع شود، میشود آن را به دو دلیل خلاصه کرد و برشمرد؛
اول اینکه امریکا در مقابل طالبان شکست خورده و بر ناتوانی امریکا در مقابل این گروه مهر تایید میزند، که میتوان گفت این توافق نوعی ترفند برای فرار است.
دوم اینکه امریکا با یک برنامه از قبل طرحریزی شده سیاسی- امنیتی وارد افغانستان شده، و اینک برنامهاش به پایان رسیده و قصد ترک این کشور را دارد. بر اساس این سناریو، امریکا میخواهد حکومت همسو و احیانا مصلح با سیاستهایش در افغانستان روی کار بیاید… البته مهم اینکه دولت فعلی افغانستان که مسوول حفظ منافع تمامی مردم این سرزمین میباشد، چه واکنشی در قبال این خودکامهگی نشان خواهد داد و این روند به کجا خواهد انجامید؟
رییسجمهور غنی در روزهای اول توافقنامه امریکا و طالبان قاطعانه بیان کرد، تصمیم رهایی پنج هزار زندانی از صلاحیت دولت افغانستان است، نه امریکا؛ بنا بر این، این افراد آزاد نخواهند شد، زیرا همه این مجرمین به نحوی مرتکب فجایع در کشور شدهاند. اما این موضعگیری رییسجمهور غنی طولی نکشید که تغییر کرد؛ حرفش را پس گرفت و حکم رهایی این زندانیان را صادر کرد. البته چنین رفتاری از اشرف غنی بیانکننده معامله و یا هم بیصلاحیتی وی در امور کشوری است و نشان میدهد که نظام سیاسی کشور توسط خارجیان کنترل میشود. آشکار شدن این حقیقت، بیش از پیش به بیاعتمادی ملت نسبت به دولتمردان انجامیده و نتیجه آن، این است که مردم دیگر امیدی به تعهد و اقتدار سردمداران سیاسی نداشته، انگیزه آنها نیز برای دفاع از ارزشها تضعیف میشود. هر چند که ملت هرگز از ارزشهای به دست آمده عبور نخواهد کرد. حالا برای آوردن یک صلح پایدار و امنیت سرتاسری در کشور، نیاز مبرم به همبستهگی و اتحاد مردمی است تا اهرم فشار برای سیاسیون و سردمداران متزلزل باشد و در عین حال، تا مردم به پا نخیزد و برای تعیین سرنوشتشان وارد صحنه نشوند، وضعیت به نفعشان تغییر نخواهد کرد.
«انالله لایغیّر ما بقومٍ حتی یُغیّرُ ما بانفُسِهِم» خداوند وضع هیچ ملتی را عوض نمیکند تا که خودشان در خود تغییر ایجاد کنند./صدیقه سادات حسینی