کرزی در انتخابات آتی از کی حمایت می‌کند؟

نگاه نو_ حامد کرزی به دلیل نفوذ و روابطی که با قبایل درانی در جنوب دارد، ‌یکی از وزنه‌های مهم در انتخابات ریاست جمهوری به شمار می‌رود. قبایل پوپلزی،‌ اچکزی و بارکزی در جنوب،‌ طرف‌دار دولت هستند. حامد کرزی در درون این قبایل شبکه‌ی حامیان خود را دارد. به همین دلیل شاید هر نامزدی تلاش کند که به نحوی حمایت کرزی را به دست بیاورد. شخص کرزی می‌گوید که تا حال در مورد انتخابات ریاست جمهوری تصمیم نگرفته است،‌ اما به نظر نمی‌رسد که او در این انتخابات بی‌برنامه باشد. نامزدان اصلی انتخابات ریاست جمهوری محمداشرف‌ غنی،‌ داکتر عبدالله و محمدحنیف اتمر هستند. برای به دست آوردن رای پشتون‌ها اتمر و غنی رقابت جدی خواهند داشت. داکتر عبدالله با آن‌که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴ حمایت برخی از چهره‌های بسیار پرنفوذ پشتون‌ها را داشت، ‌ولی از مناطق پشتون‌نشین رأی کم‌تری به دست آورد.

داکتر غنی بر مبنای مطالعات مردم‌شناسی و تاریخی خودش، به این باور است که بسیاری از رأی‌دهنده‌گان پشتون شاید گرایش به شخصی داشته باشند که در قدرت است و به سیاست‌مدارانی که در قدرت نیستند، ‌روی خوشی نشان ندهند. شاید به همین دلیل است که او فکر می‌کند که در حوزه‌ی پشتون‌های غیر‌درانی رأی کافی به دست بیاورد. او از میان اقوام غیر‌پشتون هم متحدان خودش را گزینش کرده است. ایشان قبلاً گفته بودند که به متحد از صنف سیاسی کابل نیاز ندارد، ولی بحث حل سیاسی جنگ و دیپلماسی خلیل‌زاد او را مجبور ساخت تا در میان قشر سیاسی،‌ هم‌فکران خود را بیابد و در تکت انتخاباتی‌اش جا دهد. امرالله صالح در حال حاضر متحد و هم‌نظر آقای غنی در بحث روایت صلح است.

داکتر عبدالله ظاهراً به این باور است که رأی فارسی‌زبان‌ها را بار دیگر به دست می‌آورد. تردیدی نیست که بخشی از آرای حوزه‌ی سیاسی داکتر عبدالله به صندوق‌های لطیف پدرام، احمد‌ولی مسعود و حنیف اتمر می‌رود، ولی او شاید این طور محاسبه کرده باشد که اکثریت مؤثر این رأی‌ها بار دیگر به صندوق او خواهد آمد. داکتر عبدالله در میان جامعه‌ی دیپلمات‌های غربی در کابل هم خیلی محبوب است. او با تن دادن به موافقت‌نامه‌ی حکومت وحدت ملی و انعطاف‌پذیری در جنجال‌های سیاسی، به سیاست‌مدار مداراجو شهره شده است. اگر مداراجویی و صبر او نبود، ‌حکومت وحدت ملی دوام نمی‌آورد. در شروع روی‌کارآمدن حکومت وحدت ملی، در تمام گزارش‌هایی که نهاهای جهانی در مورد افغانستان می‌نوشتند، از احتمال «فروپاشی سیاسی کابل» هشدار می‌دادند. خروج داکتر عبدالله از حکومت، مصداق فروپاشی سیاسی تلقی می‌شد؛ اما داکتر عبدالله هیچ‌گاهی نخواست که وضعیت به آن سمت برود. او حتا امروز هم امیدوار است که در دور دوم انتخابات با محمداشرف‌ غنی رقابت خواهد کرد و دیگر نامزدان انتخابات ریاست جمهوری هم با او یک‌جا خواهند شد.

آقای اتمر به امید به دست آوردن رأی از حوزه‌های انتخاباتی اقوام غیر‌پشتون با محمدیونس قانونی و محمد محقق در یک تکت انتخاباتی قرار گرفته است. اتمر به مطالبه‌ی تشکیل سمت نخست‌وزیری در حوزه‌ی رأی جبهه‌ی متحد سابق، به نحوی پاسخ گفته است. دسته‌ی انتخاباتی او در روز ثبت نام نامزدان انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد که در صورت پیروزی در انتخابات،‌ سمت نخست‌وزیری را ایجاد خواهد کرد. آقای قانونی در جرگه‌ی اضطراری سال ۲۰۰۲ و جرگه‌ی قانون اساسی سال ۲۰۰۴ هم طرف‌دار نظام پارلمانی یا ایجاد سمت نخست‌وزیری بود. در آن زمان کرزی با شماری دیگر از رهبران جبهه‌ی متحد سابق به این نتیجه رسیده بودند که باید نظام ریاستی در جرگه‌ی قانون اساسی مورد تأیید قرار بگیرد. به همین دلیل بود که قانونی ترجیح داد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۴ با کرزی رقابت کند. آقای اتمر شاید امیدوار است که برخی از آرای حوزه‌ی نفوذ جبهه‌ی متحد سابق را در انتخابات ریاست جمهوری به دست می‌آورد.

اتمر برای به دست آوردن رأی پشتون‌ها بیش‌تر روی این روایت مانور می‌دهد که محمداشرف‌ غنی طرف‌دار حل سیاسی نیست. بسیاری از آنانی که در ستاد او کار می‌کنند، ‌روی همین روایت تأکید دارند. در این تردیدی نیست که بهای جنگ را همه‌ی اقوام افغانستان می‌پردازند. مردم شهرنشین هدف حمله‌های تروریستی قرار می‌گیرند، در دهکده‌های جنوبی جنگ جریان دارد و دهکده‌های شمال و شرق هر روز شاهد دفن سربازان اردوی ملی هستند. بیش‌تر سربازان اردوی ملی از شمال و شرق کشور هستند، ولی با وجود این واقعیت‌ها رنج جنگ زیادتر در دهکده‌های جنوبی و شرقی کشور حس می‌شود. شاید به همین دلیل است که آقای اتمر و طرف‌دارنش تلاش می‌کنند به گونه‌ای کمپین کنند که موضع‌گیری‌های ارگ در قبال مذاکره و حل سیاسی را زیر سوال ببرند. او شاید در کمپین‌های انتخاباتی بگوید که برای موفقیت حل سیاسی در صورتی که به کرسی ریاست جمهوری هم برسد،‌ حاضر است که آن را ترک کند. او شاید با اداره‌ی موقت هم در کمپین‌های انتخاباتی مخالفت جدی نکند. اتمر شاید به این امید باشد که حامد کرزی هم از او حمایت کند‌. تردیدی نیست که حامد کرزی هم به عنوان یک سیاست‌مدار می‌خواهد در سیاست کشور نقش داشته باشد. کرزی فعلاً در وضعیتی است که داوودخان در دهه‌ی چهل بود. قانون اساسی دهه‌ی چهل به داوودخان اجازه نمی‌داد که سمت نخست‌وزیری یا مقام اجرایی دیگر را احراز کند. آن قانون اساسی اعضای خاندان سلطنتی را از احراز مقام‌های اجرایی منع کرده بود. قانون اساسی کنونی هم سد راه کرزی در رسیدن به قدرت سیاسی است. آقای کرزی دو دور رییس‌جمهور بود و دیگر نمی‌تواند برای آن سمت کاندیدا شود یا آن را به دست بگیرد. شاید محاسبه‌ی برخی از سیاست‌مداران این طوری باشد که در صورت حل سیاسی یا رسیدن به نقشه‌ی راهی که به نحوی به اداره‌ی موقت صحه بگذارد، کرزی از آن حمایت کند. شاید آقای اتمر تلاش کند با درنظر‌داشت همین موضوع به جلب حمایت کرزی بپردازد. اما موضع کرزی تا هنوز روشن نیست. او می‌داند که غنی و اتمر هردو تلاش می‌کنند که به نحوی حمایت شبکه‌ی او را به دست بیاورند،‌ ولی به نظر می‌رسد که کرزی هنوز تصمیم خود را نگرفته است. این هم بعید نیست که کرزی با عبدالله ایتلاف کند. شاید در هفته‌های آینده نامزدان اصلی تلاش‌های جدی را به هدف به دست آوردن حمایت حامد کرزی به راه بیندازند.