حکایت‌های غم‌انگیز از هسته‌ی پایتخت

نگاه نو_ این نقطه‌ی شهر، بیش‌تر از همه بخش‌های کابل پر زرق‌و‌برق است. خانواده‌های سرمایه‌دار، موتر‌های مُد روز، ساختمان‌های بلند و فروشگاه‌های شیک، از ویژه‌گی‌های عمده شهر نو کابل، اما پیاده‌راه‌ها و گوشه‌های خلوت این منطقه، پر از ازدحام قصههای تلخ و غم‌انگیز کسانی است که دست از زنده‌گی معمولی شسته‌اند و چند قدم به خداحافظی از زنده‌گی نزدیک اند.

بیش‌تر وقت‌ها و پس از این که شام می‌شود، در پیاده‌راه‌ها و گوشه‌های این منطقه، مردانی دیده می‌شوند با قیافه‌های نامرتب، چُرک و خاک‌آلود. دستمال‌هایی بر سر دارند و اوج پریشانی و طبع نا‌خوش‌شان در چشمان و صورت‌های تاریک‌شان، به روشنی دیده می‌شود. این مردان کسانی‌اند که زنده‌گی‌شان در گرو مرگی به نام مواد مخدر است. بیش‌ترشان زنده‌گی‌های شیرین و تمام‌عیارشان ‌را با تلخی مواد، به تباهی و نا‌امیدی کشانده‌اند. حالا این مردان زنده‌گی را در روی جاده‌ها با تلاش برای یافتن پول‌ی که بتوانند ماده‌ای به گفته‌ی عام، «مرگ‌آفرین» یا همان ماده‌ای که به آن اعتیاد دارند، بخرند و استفاده کنند، می‌گذرانند.

در پیاده‌راه کنار درِ ورودی شفاخانه ایمرجنسی به طرف چهارراهی حاجی یعقوب حرکت می‌کنم، با سه تن از این معتادان، روبه‌رو می‌شوم و با سلام و لبخندی که در عین حال کمی احساس خطر می‌کنم همراه‌شان هم‌صحبت می‌شوم. یکی از این جوانان که ناامیدی و خسته‌گی چهره‌اش را پوشانده، نذیر نام دارد. او می‌گوید برای اولین‌بار این «پودر» را در ایران به کار برده و تا حال معتاد به این مواد است.

او از خانواده و فرزندانش که در چهلستون کابل هستند، قصه می‌کند و ادعا می‌کند که از شرم زیاد روی ندارد که به خانه برگردد و بناچار، شب‌و‌روزم را در جاده‌های شهرنو کابل سپری می‌کند.

در چهره و سخن نذیر ندامت و خجالت حس می‌شود، اما به گفته این جوان، راهی برای ترک این اعتیاد ندارد. چون اگر درمان هم شود، فروشنده‌گان این مواد آن‌قدر فعالیت دارند که حتا در هر جای کابل، به گونه پنهانی این مواد را می‌فروشند و دوباره به گروهی از استفاده‌کننده‌گان این مواد جذب می‌شود.

در جریان قصه با این گروهم که رنجر پولیس از این قسمت می‌گذرد و با دیدن معتادان می‌ایستد و همه این سه تن از ترس پولیس، منطقه را ترک می‌کنند و می‌روند تا به گفته خود‌شان از گیر پولیس فرار کنند. لحظه‌ای بعد پولیس می‌رود و من دوباره موفق می‌شوم به شنیدن قصه‌ی این گروه ادامه بدهم.

این معتادان، اما می‌گویند که نه تنها برخورد پولیس با این‌ها بی‌رحمانه است، بل عده‌ای دیگر از شهروندانی که از این ساحه رهگذر هستند، هم‌چنان به آنان رحمی ندارند، کسی با لگد و کسی با مشت و کسانی هم با حقارت و زشت‌گویی با این‌ها برخورد می‌کند.

محمدشعیب یک‌تن دیگر از استفاده‌ کننده‌گان این مواد (پودر) است. او می‌گوید که پیش از مبتلا شدن به اعتیاد، در بخش‌های امنیتی در ولایت‌های زابل، قندهار و ارزگان وظیفه‌ی سربازی داشت. به گفته‌ی محمدشعیب به هیچ‌وجهه از استفاده‌ی این مواد رضایت ندارد و به مثل دیگر انسان‌ها، نمی‌خواهد قسمی محتاج باشد که به چشم حقارت بر وی دیده شود.

یکی دیگر از این سه معتاد که ظاهراً سن و سال کمتری دارد و این که می‌داند صدایش توسط من ثبت می‌شود از گفت‌و‌گو با من ابا می‌ورزد، با بی‌حالی زیاد و با آواز بلند می‌گوید: «اگر پدرم صدایم را بشنود حلالم می‌کند، من نمی‌خواهم گپ بزنم.»

به گفته‌ی دوستانش، «این جوان از خانه‌اش فرار کرده و پدرش در صفوف نیروهای امنیتی وظیفه‌ی افسری دارد و به همین دلیل نمی‌خواهد نامش را بدانم.»

با این حال، گوشه‌ی دیگری از این منطقه که برای شهروندان حس پریشانی و نگرانی می‌دهد قسمت‌های وسطی کوچه قصابی شهرنو است. در این منطقه با چندین گروه معتادان که در نزدیکی انباری از زباله‌ها نشسته‌اند و مواد مصرف می‌کنند، روبه‌رو میشوم. در این میان چشمم به کودکانی که ظاهراً سن ۱۸ را تکمیل نکرده‌اند، بر می‌خورد که بوجی‌هایی از بوتل و قوطی‌های نوشابه را در پشت‌شان آوایزان کرده‌اند. آنان هم به مواد مخدر رو آورده‌اند و در جمعی معتادان دیده می‌شوند.

مشتاق‌احمد فدوی یکتن از باشنده‌گان کابل است، مشتاق فقر اقتصادی، بیکاری و فشار‌های روانی را عامل اصلی معتاد شدن این قشر می‌داند. او از نگرانیهای شهروندان درباره‌ی آزار و اذیت ذهنی و اعمال جنایی مخصوصاً دزدی اموال و پرزه‌جات موترهای باشندهگان در نقاط مختلف کابل که از سوی این گروه صورت می‌گیرد، می‌گوید و از حکومت میخواهد تا جلو زیاد شدن این گروه را حداقل در داخل شهر بگیرد.

ایمل احمدی، باشنده دیگر شهر کابل می‌‎گوید که باید جلو آزارواذیت مردم از سوی معتادان به ویژه زنان گرفته شود. آقای احمدی افزود که دانش‌آموزان و کودکان آزادانه در کوچه و پس‌کوچه‌های شهر نو به دلیل حضور افراد معتاد نمی‌توانند آزادانه رفت‌وآمد کنند.

گفتنی است که طبق آمارهای رسمی وزارت صحت عامه، در کل کشور حدود ۲.۵ میلیون افغان مواد مخدر استفاده می‌کنند و همین طور حدود ۵۰۰ هزار تن به مواد مخدر معتاد‌ اند.

هشت صبح