یازده روز سرنوشت ساز؛ چهلمین سالگرد کودتای ثور

کودتای هفتم ثور سال ۱۳۵۷ خورشیدی که پایان خونینی برای جمهوری محمد داوود خان بود، تحول بزرگی را برای افغانستان رقم زد و قدرت را به گروه جدیدی واگذار کرد که عملکرد آن، از بسیاری جهات، با دوران محمدزایی‌ها تفاوت داشت.

خیبر
توضیح تصویر،رهبران حزب دموکراتیک خلق جنازه می اکبر خیبر را حمل کردند

با آنکه که نخستین تحرکات نظامی به منظور سرنگون کردن جمهوری داوود خان، در صبحگاه هفتم ثور/اردیبهشت برای وزارت دفاع دولت داوود خان تا حدی غافلگیرکننده بود، اما امکان چنین تحولی و بوی دود و باروت، از حداقل ده روز پیشتر از هفتم ثور، به مشام می‌رسید.

بیست و هشتم حمل/فروردین ۱۳۵۷

میر اکبر خیبر، یکی از رهبران حزب دموکراتیک خلق، در نزدیکی مطبعه دولتی در مکروریان دوم شهر کابل، به ضرب گلوله به قتل رسید.

چگونگی قتل خیبر و اینکه چه کسان و یا گروه‌های در این عمل دست داشتند، تا امروز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، اما هر چه بود این تحول شاید نخستین جرقه‌ها برای سرنگونی رژیم داوود خان را در دل رهبران حزب دموکراتیک خلق بوجود آورد.

بیست و نهم حمل ۱۳۵۷

حفیظ الله امین که مسئول سازمان نظامی جناح خلق بود، یک روز پس از کشته شدن میر اکبر خبیر، دست به کار شد و وضعیت را در داخل سازمان نظامی به حالت آماده باش درآورد.

حفیظ الله امین، به گفته محمد عزیز اکبری که با او رابطه نزدیک داشت، در همین روز، وظایفی را به مسئولان نظامی سپرد و گفت که احتمال دارد رژیم داوود خان در پی حمله به حزب دموکراتیک خلق باشد.

سی حمل ۱۳۵۷

مراسم خاک سپاری جنازه میر اکبر خیبر که از سوی حزب دموکراتیک خلق برنامه ریزی شده بود، به یک نمایش بزرگ قدرت تبدیل شد.

برخی شاهدان و نویسندگان می‌گویند، در این روز نزدیک به پانزده هزار نفر که همه از اعضا و یا طرفداران حزب بودند، در مراسم تشیع جنازه شرکت کردند.

این جمعیت، در راه به سوی گورستان “شهدای صالحین” در شمال شرقی شهر کابل، زمانی که از برابر ساختمان سفارت آمریکا می‌گذشتند، شعارهای ضد آمریکایی سر دادند.

بعد هم، برخی رهبران حزب، از جمله نور محمد تره‌کی و ببرک کارمل، بر سر گور میر اکبر خیبر سخنرانی کردند و با تاکید بر اینکه انتقام هر قطره از خون خیبر را خواهند گرفت، عملا علیه داوود خان اعلام جنگ کردند.

پنجم ثور/اردیبهشت ۱۳۵۷

سخنرانی رهبران حزب دموکراتیک خلق در مراسم به خاک سپاری میر اکبر خیبر و آنچه که قدرت نمایی بزرگ حزبی تلقی شد، داوود خان را خشمگین کرد.

بدنبال این سخنرانی‌ها، برخوردهای تند داوود خان با سران حزب دموکراتیک خلق آغاز شد و شامگاه پنجم ثور، رادیوی دولتی افغانستان خبر بازداشت شماری از رهبران حزب به شمول نور محمد تره‌کی و ببرک کارمل را پخش کرد.

برخی دیگر از رهبران جناح خلق نیز در خانه هایشان توقیف شدند و عده‌ای دیگر در جاهای مختلفی خود را پنهان کردند.

حفیظ الله امین، رهبر سازمان نظامی جناح خلق، از جمله کسانی بود که در منزلش تحت مراقبت قرار گرفت، اما این مراقبت او را از طراحی و صدور دستور کودتا باز نماند.

ششم ثور ۱۳۵۷

عبدالرحمان، پسر حفیظ الله امین، بامداد ششم ثور، دستور آغاز کودتا را از پدرش به سید محمد گلاب زوی، عضو کمیته مرکزی رساند.

این مسئله هیچگاه روشن نشد که پسر حفیظ الله امین در حالی که منزلشان تحت مراقبت ماموران دولتی قرار داشت، چگونه توانست از خانه بیرون شود و پیام خونین‌ترین حرکت نظامی را به سایرین برساند.

آنگونه که از سید محمد گلاب زوی، در کتاب افغانستان در قرن بیستم نقل شده، او توانست پیام حفیظ الله امین را تا ساعت یک همان شب، به همه قطعات و واحدهای هوایی و زمینی برساند.

محمد اسلم وطنجار و عبدالقادر، رهبری نیروهای هوایی و زمینی را برای آغاز کودتا بر عهده گرفتند و همه تدابیر برای درهم کوبیدن وزارت دفاع، فرودگاه کابل و کاخ ریاست جمهوری اتخاذ شد و نیروها در انتظار سپیده دم و آغاز کودتا ماندند.

کودتا
توضیح تصویر،کودتای هفتم ثور ۱۳۵۷ موجب سقوط دولت داوود خان و روی کار آمدن حکومت کمونیستی در افغانستان شد

هفتم ثور ۱۳۵۷

سرانجام روز سرنوشت ساز فرا رسید و صبح روز هفتم ثور، نخستین تحرکات نظامی علیه دولت داوود خان آغاز شد.

صبحگاه، کاروان تانک‌های قوای چهار زرهدار، از بیست کیلومتری شرق شهر کابل به سوی مرکز شهر حرکت کردند. بنا بر بعضی روایت‌ها، فرمانده گارد ریاست جمهوری، نخستین کسی بود که به داوود خان از “تحرکات مظنون” خبر داد.

قوای پانزده زرهدار، از سوی وزارت دفاع دستور گرفت که مانع از پیشرویی تانک‌ها به سوی مرکز شهر شوند، اما فرمانده این قوا در جواب گفت که نیروهایش از صبح زود در محاصره قوای چهار زرهدار قرار گرفته اند.

سایر تلاش‌های وزارت دفاع نیز برای سد کردن راه تانک‌های قوای چهار زرهدار به جایی نرسید و آنگونه که رزاق مامون، روزنامه نگار افغان می‌گوید، درست سر ساعت دوازه ظهر، نخستین گلوله تانک، ساختمان وزارت دفاع را هدف قرار داد و این حمله، رابطه میان رئیس جمهور، وزارت دفاع و فرماندهان ارتش را قطع کرد.

اما حملات هوایی که به رهبری عبدالقادر، از فرودگاه بگرام به هدف کاخ ریاست جمهوری صورت گرفت، ضربه‌های سنگینی بود که سرانجام، مقاومت داوود خان را که خود اسلحه بدست گرفته و علیه کودتاگران می‌جنگید، در هم شکست.

به این ترتیب، کودتای هفتم ثور به شکل غافلگیرکننده‌ای به پیروزی رسید و شامگاه همین روز، حفیظ الله امین، سقوط خاندان سلطنتی و به قدرت رسیدن شورای نظامی را از طریق رادیوی دولتی افغانستان اعلام کرد.