چالش پساصلح؛ ادغام طالبان در بدنه دولت افغانستان
همزمان با روند بازنگری توافقنامه «صلح دوحه» از سوی دولت جدید امریکا، اداره جو بایدن طرحی را برای شکستن بنبست پیشآمده در مذاکرات بینالافغانی، تسریع روند صلح و چگونهگی ساختار سیاسی آینده به سران سیاسی افغانستان ارایه کرده است. این طرح مکتوب که به دنبال نامهای تند و واکنشبرانگیز آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجه امریکا، در ماه حوت ۱۳۹۹ توسط زلمی خلیلزاد در دسترس رهبران سیاسی افغانستان قرار گرفت، واکنشهای متفاوتی را در پی داشت و مساله «اداره موقت» را به جدیترین، پربحثترین و شاید اجتنابناپذیرترین راهحل مساله «قطع جنگ و برقراری صلح» افغانستان در سطح رسانهها و افکار عمومی بدل کرد.
سیاست یکجانبهگرایی را که دونالد ترمپ، رییس جمهور پیشین امریکا در قبال افغانستان و طالبان در پیش گرفت و با توافقنامه صلح دوحه تصور افتخار پایان دادن به دو دهه جنگ امریکا در افغانستان را داشت، ناکام ماند. با روی کار آمدن دولت جدید در امریکا، توافقنامه «صلح دوحه» مورد بازنگری قرار گرفت و تلاشها برای اجماع منطقهای و بینالمللی درباره ختم جنگ و برقراری صلح در افغانستان آغاز شد. عبور از یکجانبهگرایی به سیاست چندجانبهگرایی، دستکم در قبال قضیه جنگ و صلح افغانستان، امیدواریها به نتیجه رسیدن مذاکرات صلح را تا حدودی بلند برده است.
دولت جدید امریکا در پی آن است که بازیگران منطقهای و بینالمللی جنگ افغانستان را که در روند صلح از سوی دولت دونالد ترمپ نادیده گرفته شدند، دخیل این پروسه ساخته و با یک اجماع بینالمللی که منافع تمام بازیگران در نظام سیاسی آینده افغانستان قابل تصور باشد، قویاً مذاکرات صلح را حمایت کند و آن را به فرجام برساند. تلاشهای امریکا برای اجماع صلح، همسویی روسیه و همراهی ترکیه را به همراه داشت. در ادامه این کوششها، نشست نوبتی گروه ۳+۱ (ترویکای توسعهیافته) که شامل کشورهای امریکا، روسیه، چین و پاکستان میشود، درباره صلح افغانستان و ارزیابی طرح «دولت انتقالی صلح» در ماه حوت ۱۳۹۹ در مسکو برگزار شد. در اعلامیه پایانی نشست این گروه آمده است که از «بازگشت امارت اسلامی حمایت نمیکنیم». همچنین اعضای این گروه به اهمیت نقش سازمان مللمتحد پرداخته و خواستار دخالت بیشتر این سازمان در روند صلح افغانستان شدهاند.
براساس محتوای طرح مکتوب امریکا که در آن از «دولت انتقالی صلح» برای رسیدن به یک توافق سیاسی با طالبان سخن رفته است، قرار است کنفرانسی در میانه ماه اپریل ۲۰۲۱ با نظارت و ریاست سازمان ملل متحد و حضور هیاتهای مذاکرهکننده صلح افغانستان و طالبان و نمایندهگان کشورهای دخیل در جنگ افغانستان برگزار شود. با آنکه هنوز در داخل افغانستان توحید طرح پیشنهادی برای کنفرانس ترکیه صورت نگرفته و این مساله نگرانیهایی را به وجود آورده، اما ریاست جمهوری افغانستان با طرح دولت موقت امریکا مخالف کرده و رییس جمهور غنی در برابر آن از طرح «انتخابات زودهنگام» سخن زده است.
نشست ترکیه، از هر لحاظ مهم و تعیینکننده خواهد بود. با اجماع منطقهای و بینالمللی که به دست آمده است، احتمال میرود سرنوشت جنگ و صلح افغانستان را روشن سازد. سوال اساسی که در اینجا خلق میشود، این است که فردای صلح، دهها هزار جنگجوی گروه طالبان چگونه در بدنه نظام دولت جذب خواهند شد؟ چالشی که نه تنها پایداری صلح را به خطر خواهد انداخت، بلکه امکان انحلال ارتش ملی را نیز کماکان قابل تصور میسازد. به موقع است حالا که کمکم به زمان برگزاری کنفرانس ترکیه نزدیک میشویم و طرفهای درگیر در جنگ طرحهای پیشنهادیشان را روی میز قرار میدهند، هیات مذاکرهکننده جمهوری اسلامی افغانستان مساله چگونهگی ادغام نیروهای طالبان در بدنه نظام را جزو سرفصلهای مذاکره با راهکار منطقی قرار دهد.
موسسه صلح امریکا (United States Institute of Peace) به تازهگی گزارشی منتشر کرده و به این مساله پرداخته است که در صورت توافق صلح و پایان جنگ، ادغام نیروهای طالب در چارچوب ساختار نیروهای دولتی افغانستان، بزرگترین چالش پیشروی دولت و جامعه جهانی خواهد بود. براساس این گزارش، نزدیک به ۶۰ هزار جنگجوی طالب و هزاران پشتیبان این گروه، باید پس از توافق صلح در ساختارهای دولتی ادغام شوند. موسسه صلح پیشبینی میکند که خلع سلاح جنگجویان طالبان غیرممکن است. از جهتی، جنگجویان طالبان را نمیتوان با DDR به سوی خودسازی سوق داد. رهبران طالبان هیچ اعتمادی به نیروهای امنیتی افغانستان ندارند. به همین د دلیل، چندینبار مساله ایجاد یک ارتش اسلامی را مطرح کردهاند. طالبان با تحریک سازمان استخباراتی پاکستان (آیاسآی)، نخست تلاش خواهند کرد تا دوباره نظام ارتش افغانستان را از هم بپاشند. این کار یک بار در آغاز دهه ۹۰ میلادی صورت گرفت و ارتش قدرتمند افغانستان به سرعت منحل شد. این دیدگاه هنوز هم در نزد سازمان استخباراتی پاکستان وجود دارد. اما جامعه جهانی و دولت افغانستان گفتهاند که ارتش افغانستان، خط قرمز آنان است و در ساختار ارتش افغانستان هیچ تغییری به وجود نخواهد آمد.
از آغاز مذاکرات صلح، هیچ اشارهای به آینده هزاران جنگجوی طالبان که در سنگرهای جنگ میجنگند و ممکن هیچگاه سلاحشان را بر زمین نگذارند، نشده است. البته باید این احتمال را در نظر گرفت که بخشی از فرماندهان طالب، هرگز به روند صلح نخواهند پیوست، اما بخشی از بدنه طالبان در داخل افغانستان، نه براساس بینش همسان گروه طالبان، بلکه به اقتضای شرایط به طالبان پیوستهاند. یکی از عوامل مهم، مساله فقر و نداری مردم بوده است که طالبان با استفاده از این شرایط از آنها سربازگیری کردهاند. مسلماً، این افراد پس از صلح به چرخه اقتصاد برگشته و زندهگی غیرنظامی را در پیش خواهند گرفت. اما بخشی دیگر طالبان که برای جنگ و خشونت آموزش دیدهاند، برایشان دولت وابسته و مستقل فرق نمیکند و در هر شرایطی خشونت را برمیگزینند و به گروههای تروریستی القاعده و داعش خواهند پیوست.
بحث چگونهگی ادغام جنگجویان طالبان، از دیر زمانی دغدغه جامعه جهانی و به خصوص امریکا است که در کمک و بازسازی افغانستان بیشترین سهم را دارد. در اواخر سال ۱۳۹۸، جان ساپکو، بازرس ویژه ایالات متحده امریکا در امور بازسازی افغانستان، در گزارشی به کنگره امریکا گفته بود که ادغام نیروهای طالبان در ساختارهای دولتی افغانستان بسیار پرچالش و هزینهبردار است. او در همان زمان خواسته بود که در راستای این مهم، از همان زمان برنامهریزی شود.
سناریوی دهه ۹۰ طالبان کارگر نیست و آنان جنگجویان خود را وارد ساختار میکنند تا از این طریق بتوانند نیروهای وفادار به خود را به صورت رسمی در نزدیک خود داشته باشند. اما برای ارتشی که به صورت آکادمیک و زیر نظر مجربترین استادان نظامی جهان آموزش یافته است، تحمل افرادی که هیچ ضابطهای را نمیپذیرند، به شدت دشوار خواهد بود. تنها راهکار موجود در این رابطه، ایجاد نیروی مردمی یا مانند گذشته لشکرهای شبهنظامی است. ولی ایجاد نیروهای شبهنظامی به نحوی کلیشهسازی است. این امر به معنای تکثیر ناامنی و تیشه زدن به پایههای نظام است. چگونهگی ادغام طالبان در ساختار نظام، دشوارترین بخش مذاکره و عملی کردن توافق روی آن از نگرانکنندهترین و چالشبرانگیزترین مسایل فردای توافقنامه صلح خواهد بود. موسسه صلح امریکا نیز با نگرانی از فردای صلح، پیشنهاد داده است که زمینه ادغام این نیروها از همین حالا مهیا و راهکارهای موجود بررسی شود. این نهاد از جامعه جهانی خواسته است تا در زمان تکمیل روند ادغام این جنگجویان در ساختار دولت افغانستان، حمایتهای خود از دولت افغانستان را ادامه دهند.