چالش سفرهی عید در شهری که نرخنامه ندارد
نگاه نو_ هوا گرمتر میشود و نور خورشید برپا در آسمان نیلگون که بر رخسار عابران میتابد، در آن بیتأثیر نیست. در چنین گرمای ماه رمضان، تدارک نیازهای عید پای جمعیت بزرگ را به بازارهای مزدحم شهر کشانده است و آنان در پی خرید میوههای عید در هر دکانی چانه میزنند و میخرند و میروند. در این میان، عدهای نیز در تکاپوی آناند که دخل را با خرج همآهنگ سازند و چالش سفرهی عید را در شهری که حق تعیین نرخ با فروشنده است، پشت سر بگذارند.
بازار مندوی این روزها از مزدحمترین مکان در شهر کابل است و هزاران نفر از ایل و تبارهای مختلف برای خریدن میوهی خشک و سایز نیازهای عید به آنجا ریختهاند. کمتر افرادی به تنهایی خرید میکنند و بیشتر آنان با یک یا چند اهل خانواده و دوستانشان به آنجا آمدهاند. در این میان، مرد میانسالی که موهایش ماشوبرنج است و لباس زردرنگ بر تن کرده، بیشتر از هر عابر دیگری عجله دارد که از میان جمعیت عبور کند؛ او و سه کودکش که در حدود چهار تا پنج ساله مینمایند و تفاوت سن آنچنانی ندارند.
صداهای از چهار طرف به گوش میپیچد، عابری جوان با صدای آهسته میگوید: «لالا یکیاش را میآوردی، اونه دگه بر همهاش لباس میخریدی.» و آن مرد میانسال بیتفاوت به راهش ادامه میدهد. پیادهراهها از سرک مزدحمتر است و به محض بند شدن آن، سروصداهایی انتقادآمیز به گوش میرسد که خردهگیری پیرمرد بر پسر جوان در آن جالب مینماید: «او بیدر، نمیمری اگه یک روز نخود نخوری.» و جمعیت بزرگی که با خندههای قهقه و آفرینگویی گفتهی پیرمرد را به شکل تلویحی، تأیید میکنند.
در خرید از بازارها، نرخگیری تنها چیزی است که فروشندهگان از آن در یک روز پر ازدحام، متنفّر اند. با این وجود، در شهر بدون نرخنامه، چانهزدن به سلاح مردی ماند که قرار است برای جنگ در خط اول نبرد، پا بگذارد. در این میان، فروشندهها با خریداران کلنجار میروند و نرخ بلند میوههای خشک را به بهای دالر وابسته میدانند. مشتریان اما، همچنان زیر بار نمیروند و ربط میوههای داخلی را با ارز خارجی، بیدلیل میدانند.
در میان مشتریان رنگ وارنگ، دو مرد خوشتیپ پول میوههای خریداری شده را با فروشنده نوجوان تسویه میکنند. یکی از آنان یما مرادی نام دارد و داکتر معالج در شفاخانهی ابن سینا است. مردی که عینک بر چشم دارد و به گفتهی خودش، راه بَین سینمای پامیر و مندوی را به دلیل ازدحام، در «نیم ساعت» طی کرده است.
او میگوید که سودای هر عید را طبق معمول به دلیل «تفاوت در نرخ»، از مندوی میخرد. به گفتهی خودش، تفاوت در نرخها نسبت به سال پیشتر، در حدود «۵۰ افغانی» است. مرادی خرید میوهی رنگارنگ را برای تزیین سفرهی عید را با اهمیت نه، بلکه «جبر فرهنگی» میخواند و آن را نتیجهی همچشمی و «حسادتها» میداند. به گفتهی او، آنچه در عید مهم مینماید، «مهماننوازی نیک است» حتا اگر با «چای و چاکلیت عادی» صورت گیرد.
مرادی میگوید که مصرف اضافی در خرید میوهی عید، «توجیهناپذیر» و برخاسته از «فرهنگ نادرست» است. وی هرچند بیشتر از یک شهروند، خود را یک داکتر میداند و به سوالها به دلیل اینکه مبادا سیاسی باشد، پاسخ نمیدهد، اما میگوید که تعیین نرخنامه در بازارها مسوولیت حکومت است. او میگوید که قیمتشدن نرخها به دلیل بلند رفتن ارز خارجی، به ویژه دالر امریکایی که در بستهبندی مواد غذایی و تامین نیازها نقش دارد، «امر معقول است».
مرادی از بلند رفتن نرخها در «ماه مبارک رمضان»، شاکی است و میگوید که «مسلماننما بودن» باعث افزایش نرخ و احتکار در بازارها میشود. با این حال، وی میگوید که بر اساس فرهنگ جا افتاده، در حدود ۲۰ هزار افغانی را در پهنکردن سفرهی عیدی مصرف میکند که شامل میوههای خشک و تازه میشود.
یما مرادی اضافه میکند که این افزایش در مصرف، پس از حضور آنان در شهر کابل رونما شده است، زیرا به گفتهی وی، این چنین فرهنگ در میان مردم ولایات جا ندارد. در همین حال، آقای مرادی آرزومند است که مشقتهای خرید عیدی، منجر به پریشانی نشود.
داکتر یما مرادی از طرفهای درگیر در جنگ نیز میخواهد که به حرمت مبارکی آن، روز عید گرامی دارند و «بگذارند که مردم بینوای افغان در آرامی از آن تجلیل کنند».
با این حال، دکانداران و فروشندهگان روی سرکها از آمدن عید به عنوان سپر برای دفاع از افزایش نرخ، استفاده میکنند. به گفتهی آنان، «تغییر در نرخ» ربط مستقیم به آمدن عید و «خرید جبری میوه» دارد. منصور، میوهفروش جوانی است که «تبنگو»هایش را روی سرک گذاشته و مردم را به سمت میوههای خشکاش فرا میخواند. او تغییر ۲۰ تا ۲۵ درصدی در نرخها را تایید میکند، اما میگوید که این افزایش در نرخ به دلیل رسیدن روزهای عید است.
وی میگوید که صدها جوان با کراچیهای دستی به شهر آمدهاند و میوهی خشک میفروشند. به گفته او، در صورت حضور نداشتن چنین فروشندهگان، احتمال بلند رفتن نرخ در شهر بیشتر بود. منصور میگوید که نرخ نخود و کشمش در تناسب با روزهای عادی در هر کیلو ۴۰ تا ۵۰ افغانی افزایش مییابد، اما این افزایش در میوههای نظیر بادام، پسته و چهارمغز به دلیل بلند بودن نرخ آن، بیشتر از صد افغانی است.
در همین حال، با رسیدن عید فطر، نرخ شیرینیباب نیز در شهر افزایش یافته است. به گفتهی دکانداران قنادی مندوی، افزایش ۲۰ تا ۵۰ افغانی در هر کیلو چاکلیت ساده و کاکاوی محسوس است و این نرخ در سایر نقاط شهری، به ویژه در شهرنو کابل با ارقام سرسامآور همراه میباشد. فروشندهگان در قنادیهای مندوی تأکید میکنند که بلند رفتن ارز دالر بر نرخگذاری آنان اثر میگذارد. به گفتهی آنان، بیشتر چاکلیت و شیرینیها از کمپنیهای معتبر خارجی وارد میشود.
با این وجود، نرخ کلوچه در روز عید افزایش چشمگیر ندارد و بیشتر کارخانهداران تلاش میکنند که در سبک تزئینی شیرینیها، خلاقیت به خرج دهند. محمدسالم علیزاده، صاحب کارخانهای در بازار چنداول است. او میگوید که به دلیل ازدحام زیاد، نمیتوانند به درستی به کارهایشان رسیدهگی کنند. به گفتهی علیزاده، هر چند تلاش میکنند که نرخها را ثابت نگهدارند، اما به دلیل استخدام اضافی کارگران در روزهای عید، مجبور اند در هر کیلو کلوچه و کیک، نرخها را ۱۰ افغانی افزایش دهند.
نرخ در بازار میوهی تازه نظر به دوام آن، تغییر قابل ملاحظهای دارد و با توجه به بازارهای آن طی سال گذشته، احتمال میرود که در روزهای عید به شکل سرسامآور افزایش یابد. به گفتهی میوهفروشان، نرخ یک درجن کیله که نظر به کیفیت محصولات ۵۰ تا ۸۰ افغانی ارزش دارد، ممکن است در روزهای عید از ۱۰۰ افغانی بیشتر شود. به زعم میوهفروشان، احتمال دارد که نرخ یک سیر سیب، زردآلو، کیوی، مالته، تربز و دیگر انواع میوههای فصلی در روزهای عید به شکل قابل ملاحظهای افزایش یابد.
با این حال، انتقادها از نبود نرخنامه در شهر پس از بلندرفتن ارزش دالر، افزایش یافته است. شهروندان، به ویژه پایتختنشینان، میگویند که حکومت در ایجاد نرخ «کمکاری میکند» و این موضوع باعث بلند رفتن آن در بازارها شده است. پیش از این، مسوولان حکومتی گفته بودند که بنا بر آزاد بودن بازار، نمیتوانند نرخنامه وضع کنند.
قابل یادآوری است که افزایش نرخ اجناس در بازارها با بلند رفتن بهای ارز خارجی، به ویژه دالر امریکایی، رابطهی مستقیم دارد. این در حالی است که ارزش دالر با گذشت هر روز بلند میرود که این موضوع شهروندان را نگران ساخته است.
گرفته شده از صفحه هشت صبح