ویروس کرونا و تلاش برای حل سیاسی جنگ افغانستان
نگاه نو_ گسترش ویروس کرونا و خطر آن برای زندهگی آدمیزاد، قدرتهای دخیل در افغانستان را بیشتر ترغیب کرده است تا برای حل سیاسی جنگ تلاش کنند. به نظر میرسد که کشورهای دخیل در افغانستان از جمله ایالات متحده میخواهند که مذاکرهکنندهگان طالب با هیاتی که از سوی حوزهی جمهوری مشخص شده است، روی یک آتشبس دایمی و مبارزهی مشترک با ویروس کرونا گفتوگو کنند و به نتیجه برسند. به نظر میرسد که امریکاییها میخواهند طالبان و حوزهی جمهوریت قبل از اینکه روی مسایل ایدیولوژیک مثل نوع نظام آینده چانهزنی کنند، در مورد آتشبس و مبارزهی مشترک با ویروس کرونا به مذاکره بپردازند. احتمال آن زیاد است که کشورهای دخیل در افغانستان همزمان با آغاز مذاکره میان هیات حوزهی جمهوری و گروه طالبان، دیپلماسی ترغیب پاکستان و طالبان به قبول آتشبس را آغاز کنند. مبارزه با ویروس کرونا و آسیبهای اقتصادیای که این ویروس به تجارت و اقتصاد جهانی وارد کرده است، بیشتر اقتصادهای بزرگ دنیا را وادار به صرفهجویی بیشتر میکند. مثلاً ایالات متحده ناگزیر است از مصارف دولتی بکاهد و هزینهی آن را صرف حمایت از جمعیتی کند که این روزها به دلیل گسترش ویروس کرونا خانهنشین است.
اگر در افغانستان روی آتشبس توافق صورت بگیرد و جنگ متوقف شود، مصارف نظامی کاهش مییابد. کاهش مصارف نظامی در افغانستان به کشورهای عضو ناتو فرصت صرفهجویی بیشتر فراهم میکند. از طرف دیگر توافق آتشبس سبب میشود که مبارزهی موثر با کرونا صورت بگیرد. ولی روشن نیست که گروه طالبان در بدل کدام امتیاز حاضر به آتشبس کامل و نامحدود است؟ این موضوع تا هنوز روشن نیست. آیا طالبان در بدل رهایی کامل زندانیان این گروه و حذف اسامی رهبران این گروه از فهرستهای سیاه امریکا و سازمان ملل متحد، به آتشبس کامل و نامحدود تن میدهند؟
در توافقنامهای که امریکا و طالبان امضا کردهاند، آمده است که گروه طالبان امتیاز رهایی زندانیان این گروه و حذف نامهای رهبران آن از فهرستهای سیاه سازمان ملل متحد و ایالات متحده را به دست خواهد آورد، ولی همین موافقتنامه میگوید که قبل از آن باید طالبان وارد گفتوگو با هیات حوزهی جمهوری شده باشند. اگر روی آتشبس توافق شود، زمینه برای مذاکره روی ابعاد ایدیولوژیک منازعهی افغانستان مثل نوع نظام آینده فراهم خواهد شد. موضوع نوع نظام به چانهزنیهای بیشتر نیاز دارد، اما هیچ معلوم نیست که طالبان در بدل آتشبس نامحدود و کامل چه میخواهند. خشونتی که در بمبگذاریهای کنار جاده، بمبهای مقناطیسی، حملههای انتحاری و شبیخونها مصداق خارجی دارد، ابزار امتیازگیری طالبان است. طالبان غیر از خشونت، ابزار دیگری برای امتیازگیری ندارند. اگر این گروه، بمبگذاری نمیکرد، حملههای انتحاری راه نمیانداخت و شبیخون نمیزد، ایالات متحده مجبور نمیشد با رهبران آن توافقنامه امضا کند. بنابراین بعید است که طالبان به سادهگی از ابزار خشونت بگذرند و آن را کنار بگذارند. این گروه با کاهش خشونت هم به بسیار سختی موافقت کرد. پس از امضای توافقنامه با امریکا و به بنبست خوردن موضوع رهایی زندانیان طالب، گروه طالبان دوباره به خشونت روی آورد.
از طرف دیگر مطالعهی اوضاع و موضعگیریهای اخیر طالبان نشان میدهد که حل سیاسی جنگ برای این گروه مکمل پیروزی نظامی است، نه نفیکنندهی آن. جانب حوزهی جمهوری و کشورهای عضو ناتو به این باور اند که جنگ به بنبست راهبردی رسیده است و هیچ طرفی نمیتواند غلبهی نظامی حاصل کند؛ اما عقیدهی طالبان این نیست. طالبان منتظر یک پیروزی کامل نظامیاند. آنان حل سیاسی را مکمل این پیروزی میدانند. برای آنان تلاشهای سیاسی برای پایان جنگ در واقع مکمل پیروزی نظامی است. نوار صوتی ملا فضل که تازه منتشر شده است، نشان میدهد که گروه طالبان در نظر ندارد تا از داعیهی احیای امارت طالبانی بگذرد. در آن نوار صوتی ملا فضل، یکی از رهبران طالبان که حالا در قطر مستقر است، میگوید که این گروه با هیچ نظامی یکجا نمیشود و باید دیگران با نظام آنان یکجا شوند. پیش از این گروه طالبان اعلامیهای منتشر کرده بود که در آن آمده بود که رهبر این گروه، زعیم شرعی و مشروع افغانستان است. این واقعیتها نشان میدهد که طالبان نمیخواهند بخشی از یک نظم سیاسی کثرتگرا و یک حکومت مشارکتی باشند. این گروه میخواهد امارت به تاریخ پیوسته را احیا کند و برخی از سیاستمداران کنونی را شریک آن امارت بسازد. روشن است که این موضع طالبان جنگ را به پایان نمیرساند، ولی رهبران این گروه در حال حاضر هیچ نوع آمادهگی برای پذیرفتن نظم سیاسی کثرتگرا و رقابت در انتخابات ندارند.
طالبان برای رسیدن به اهدافشان در تلاشاند تا شکافهای سیاسی کابل را بیشتر بسازند، روابطشان را با کشورهای منطقه گسترده بسازند و به ایالات متحده بباورانند که نمیخواهند دیگر از جهادیسم ضد واشنگتن حمایت کنند. با آنکه امریکا، روسیه، چین و اتحادیهی اروپا بسیار صریح گفتهاند که با برگشت امارت طالبان موافقت نخواهند کرد، ولی اختلافهای سیاسی در کابل طالبان را به اهدافشان نزدیک میسازد. این گروه در حال حاضر با کشورهای منطقه در تماس منظم است. در کشورهای منطقه این باور به وجود آمده است که حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان برای آنان خطرناک است. بر مبنای همین باور است که قدرتهای منطقهای و کشورهای همسایه روابطشان را با طالبان محکمتر ساختهاند. بسیاری از کشورهای منطقه از جمله روسیه به صراحت اعلام کردهاند که با طالبان منافع امنیتی مشترک دارند. به نظر میرسد که طالبان به نگرانیهای روسیه و متحدانش در آسیای میانه پاسخ داده است.
گروه طالبان به ایالات متحده هم گفته است که این گروه در خارج از مرزهای افغانستان از داعیهی جهادیسم جهانی و تطبیق شریعت حمایت نمیکند. اگر حوزهی جمهوری در داخل مصروف منازعهی قدرت باشد، فشار مالی ناشی از گسترش کرونا و خستهگی مفرط، ایالات متحده را وادار به ترک ناگهانی افغانستان خواهد کرد و این امر طالبان را به تنها نیرویی مسنجم و بدیل در صحنه تبدیل خواهد ساخت. به نظر میرسد که طالبان هم در حال حاضر وقتکشی میکنند تا امریکا از صحنه بیرون شود و زمینه برای آنان فراهم گردد. طالبان به احتمال زیاد سعی میکنند که تلاشهای جهانی برای حل سیاسی جنگ را به منظور رهایی زندانیان این گروه، حذف نامهای رهبرانشان از فهرست سیاه و کسب مشروعیت منطقهای و جهانی استفاده کنند تا بعد بتوانند سراسر افغانستان را بگیرند. اگر حوزهی جمهوری منسجم باشد، باز هم احتمال آن است که منافع افغانستان تامین شود.