همدست کرونا نشوید
دولت در اواسط ماه ثور/اردیبهشت تأیید کرد که موج سوم کرونا وارد کشور شده است. نظر به آمارهای روزانه وزارت صحت عامه/بهداشت، صدها نفر در پی شیوع موج سوم کرونا در کشور جان دادهاند. هزاران نفر نیز جدیداً به این بیماری مبتلا شدهاند. بیم آن میرود که در روزهای آینده بر شمار قربانیان افزوده شود.
دولت شدیداً نگران گسترش کرونا در موج سوم است. به همین دلیل بارها از مردم خواسته است که توصیههای صحی/بهداشتی را جدی بگیرند و با کرونا شوخی نکنند. مردم اما تاهنوز کرونا را جدی نگرفتهاند و برای آنها بحث درباره کرونا شبیه فکاهی است.
امکانات دولت افغانستان برای مبارزه با کرونا محدود است. کمااینکه بسیاری از کشورهای دیگر جهان هم تاهنوز نتوانستهاند امکانات لازم را برای مهار کرونا فراهم کنند. برای افغانستان درگیر جنگ که بنیاد نظام صحی آن لرزان است و با پول گدایی برای مردم خدمت میکند، کاستیها و کمبودیها، یک امر طبیعی و واقعیت دردناک است.
متأسفانه دولت در مدیریت بودجه کرونا ضعیف عمل کرد. به همین دلیل، شائبه فساد تاهنوز در مصرف بودجه کرونا رفع نشده است. ادعای فساد بیشتر مربوط به موج اول بود که در پنجم حوت/اسفند ۱۳۹۸ وارد افغانستان شد.
موج دوم و سوم برای دولت افغانستان زیاد قابل پیشبینی نبود. شیوع این دو موج به همان میزان موج اول، دولت را غافلگیر کرد. تأسیسات و لوازمی را که دولت در موج اول ایجاد کرده بود، در همان سطح حفظ کرد و انکشاف نداد. دولت فکر نمیکرد که موج سوم خطرناکتر از موج اول است و آمار مرگ آن احتمالاً بالاتر خواهد رفت. تنها امید دولت، واکسین کرونا بود که متأسفانه تنها بخش کمی از مردم آن را دریافت کردهاند. تازه همین واکسین/اکسیژن هم دشمنان بسیاری دارد و مردم از آن گریزاناند و تصور میکنند که باعث مرگشان خواهد شد. به همین دلیل، کارزار واکسیناسیون هم فعلاً دچار چالش شده است.
کمبود بستر و آکسیجن و پرسونل صحی از مشکلاتی است که از همان آغاز تاکنون رفع نشده است. متأسفانه آمار مرگ بلند است. بعضی این مرگها در وزارت صحت ثبت نمیشود. احتمالاً از هر ده مورد مرگ، تنها یک مورد آن در وزارت صحت ثبت میشود. این وزارت حتا به بعضی از شعبات خود به دلیل نبود خدمات مخابراتی و خدمات پیکی و پُستی دسترسی تماموقت ندارد. از اینرو، آمار این وزارت فقط گوشهای از یک فاجعه بزرگ را نشان میدهد و نمیتواند تصویر شفاف و کامل از آنچه در افغانستان میگذرد، ارایه دهد.
اما مردم هنوز هم به توصیههای صحی گوش نمیدهند. به یک معنا مردم همدست کرونا شدهاند تا راه وقوع یک فاجعه بشری را بر خود هموار کنند. با وجودی که کرونا یک ویروس ساری و کشنده است، مردم در برخورد با آن بسیار بیتفاوت هستند. حتا میپندارند که آدمی را اگر خدا نکشد، کرونا نخواهد کشت. این یک پندار غالب در جامعه افغانستان است که تاهنوز به رغم تبلیغات جهانی و تأکید بر کشندهگی ویروس کرونا، تغییری نکرده است.
بازارها پر جنبوجوش است و محافل عروسی برپا و مراسم فاتحه و ختم قرآن برقرار. گویا به گوش افغانها هیچ فرو نرفته است که کرونا باعث مرگ میشود و باید از ابتلا به آن پیشگیری کرد. همچنان تصور میشود که مردم به نوعی عادت کردهاند که به توصیهها گوش ندهند. هستند افراد بسیاری که از واکسین کرونا بیشتر از خود کرونا میترسند و این به آن معنا است که مردم ما عادت دارند تا بر خلاف آنچه به انجام آن توصیه شدهاند، رفتار کنند. واضح است که چنین مردمی اگر زیر چتر دولتهایی با اقتصاد قوی هم زندهگی کنند، آن دولتها را در پیکار با کرونا از پای در خواهند آورد. این روزها اگر مشکلاتی وجود دارد و رقم مبتلایان بلند رفته و تعداد فوتیها افزایش یافته، مسوولیت بخش عمده آن بر گردن مردم است. همین مردمی که در برابر دکان حکیم الکوزی زانو میزنند، به تعویذ ملا دلخوش میکنند، بیماری خود را کتمان میکنند، به شفاخانه مراجعه نمیکنند، رعایت توصیههای صحی را ننگ میدانند و از واکسین کرونا نیز گریزان هستند. چنین مردمی هم همدست فاجعه هستند و هم قربانی فاجعه و عامل زمینگیر کردن دولتهای متبوع خود در مبارزه با بلایا و آفات طبیعی و بیماریهای واگیری مثل کرونا. و برای مردمی با این خصلت، زبان از ارایه پیشنهاد و توصیه عاجز است؛ اگر توصیه به گوش این مردم فرو میرفت، زبان وزارت صحت مو نمیکشید.