نشست میان‌افغان‌ها زیر سایه‌ی سنگین خلاهای راهبردی معامله صلح امریکا-طالبان


مقدمه

جرگه مشورتی صلح آخرین موانع بر سر راه نشست میان‌افغان‌ها را با فیصله رهایی ۴۰۰ زندانی طالبان از قید حکومت، برداشت. با برداشتن این مانع، قرار است در آینده‌ای نزدیک، نشست میان‌افغان‌ها به منظور رسیدن به صلح با طالبان میان حکومت افغانستان و گروه طالبان برای تصمیم‌گیری در مورد آینده افغانستان و نظام سیاسی کشور برگزار شود. مبنای نشست میان‌افغان‌ها معامله صلح میان ایالات متحده-طالبان است. توافق‌نامه صلح طالبان و ایالات متحده، مبنا و آجندای نشست میان‌افغان‌ها را تشکیل می‌دهد. در این نبشته کوشیده‌ام خلاهای موجود در نشست میان‌افغان‌ها و اثر آن بر گفت‌وگوهای میان‌افغان‌ها را بررسی کنم.

توافق‌نامه صلح ایالات متحده-طالبان

 توافق‌نامه صلح ایالات متحده-طالبان به تاریخ ۲۹ فبروری ۲۰۲۰ پس از هژده ما نشست میان زلمی خلیل‌زاد و گروه طالبان به امضا رسید، در این توافق‌نامه ایالات متحده امریکا تعهد سپرد که تمامی نیروهای نظامی‌اش را در ظرف ۱۴ ماه از افغانستان خارج خواهد کرد و طالبان تعهد سپردند که پس از رهایی پنج هزار زندانی این گروه از سوی حکومت افغانستان با حکومت افغانستان به میز مذاکره خواهند نشست و پس از صلح به هیچ یک از افراد و متحدان‌شان اجازه استفاده از خاک افغانستان را علیه منافع و خاک ایالات متحده را نمی‌دهند.

خلاهای راهبردی توافق‌نامه صلح ایالات متحده-طالبان

 توافق‌نامه صلح ایالات متحده-طالبان که مبنا نشست میان‌افغان‌ها می‌باشد دارای خلاهای راهبردی است که می‌تواند سرنوشت و چگونه‌گی نشست میان‌افغان‌ها را رقم بزند.

۱- دستور کار و نتایج نشست میان‌افغان‌ها

 آگاهی از محل، زمان، دستورکار و نتایج متوّقع از اصول پذیرفته‌شده نشست‌ها، میان دولت‌ها و گروه‌های متخاصم است. اگر از زمان و محل نشست میان‌افغان‌ها بگذریم، بحث این‌که در این نشست چی مواردی قرار است مورد مذاکره قرار گیرد و چی نتایج از آن متوقع است، طرف‌های نشست و مردم افغانستان از آن آگاهی ندارند.

 ایالات متحده با وجود داشتن دو پیمان راهبردی ۲۰۱۲ و امنیتی ۲۰۱۴ با حکومت افغانستان، ایالات متحده با طالبان به عنوان یکی از گروه‌های نظامی در افغانستان وارد تعامل شده و بحث خروجش را مطرح کرده، این مسأله، طالبان را جرأت بیش‌تر بخشیده و مسوولیت حکومت افغانستان را سنگین‌تر ساخت. طالبان پس از این توافق، از نشانی‌های مختلف سعی کردند خودشان را فاتح جنگ نشان دادند و حکومت افغانستان را به اضمحلال تهدید کردند. در این میان، حکومت افغانستان در رأس رییس‌جمهور کشور به دفاع از مشروعیت جمهوریت، قانون اساسی، حقوق زنان و دست‌آوردهای دو دهه گذشته برخاسته، چنان‌که با وجود مخافت و ناامیدی همه‌ی احزاب، گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی مطرح کشور انتخابات را برگزار، مدیریت و به عنوان نامزد انتخابات وارد کارزارهای انتخاباتی گردید.

 بحث گزینه‌های بقای جمهوری، امارت و ترکیب از این دو، مواردی است که خواسته و یا نخواسته در این نشست مطرح می‌شود. طالبان به خاطر این‌که ایالات متحده با آن‌ها موافقت‌نامه خروجش را امضا کرده و حکومت افغانستان به خاطر این‌که در درون و بیرون از کشور به عنوان حکومت مشروع شناخته می‌شود و دو پیمان راهبردی و امنیتی با ایالات متحده و به صدها پیمان راهبردی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی، تجاری، فرهنگی و… با کشورهای جهان دارد، هر کدام بر تداوم نظام خود و مشروعیت خود پافشاری خواهند کرد. بنا بر این، بحث نظام سیاسی آینده می‌تواند نشست میان‌افغان‌ها را به بن‌بست بکشاند.

۲- خلع سلاح طالبان

 در موافقت‌نامه‌ی صلح ایالات متحده و طالبان، با وجود آن‌که ایالات متحده، تعهد به خروج کامل نیروهایش سپرده است، طالبان هیچ تعهدی نه به دست کشیدن از جنگ داده‌اند و نه تعهدی به خلع‌ سلاح. تبعات این خلع سلاح نشدن را می‌توان در چهار مورد: ۱- طالبان را پیش از، در جریان و پس از نشست میان‌افغان‌ها در موقعیت ممتاز قرار می‌دهد, ۲- طالبان با روحیه فاتح جنگ وارد نشست می‌شوند و برای گرفتن امتیاز بیش‌تر، برگشت به صحنه جنگ و انجام عملیات هراس‌افگنانه را به خود حفظ می‌کنند، ۳- احتمال پیوستن جریان‌های ناراضی و فرصت‌طلب را به گروه طالبان و بیعت با این گروه را بیش‌تر می‌سازد و ۴- جریان‌ها، احزاب و شخصیت‌های مخالف طالبان و بخشی از نیروهای امنیتی را ترغیب به تسلیح و اقدامات نظامی جداگانه می‌کند. حکومت افغانستان به عنوان حکومت مشروع افغانستان که دارای بیش از ۳۰۰ هزار نیروی امنیتی و دفاعی است، مجبور است طالبان را به خلع سلاح مجبور کند و طالبان هم با این استدلال که هیچ تکلیف در قسمت خلع سلاح در توافق‌نامه با ایالات متحده ندارد و هم به خاطر طبیعت جنگی‌شان و گرفتن امتیازات بیش‌تر و حفظ انسجام درونی خود بر تسلیح بیش‌تر خود تاکید خواهند ورزید.

۳- تعریف تروریسم

 توافق‌نامه صلح ایالات متحده و طالبان، طالبان طرف توافق‌نامه است که می‌توانند وارد حکومت شوند یا تشکیل حکومت دهند و ایالات متحده با آن‌ها تحت شرایط خاص وارد تعامل و همکاری می‌شود، القاعده و داعش باید از بین برده شوند و برای‌شان پناه‌گاه و اجازه فعالیت‌هایی که منافع و خاک ایالات متحده را تهدید نماید، نباید داده شود. در مورد سرنوشت و نوع تعامل طالبان به همراه حدود ۲۱ گروه تروریستی دیگر که منافع و خاک افغانستان و کشورهای منطقه را تهدید می‌کنند، توافق‌نامه صلح خاموش است. این مسأله سبب می‌شود که طالبان روابط حداقل مخفیانه‌ی‌شان را با متحدان امروزی خود حفظ و در صورت رفتن دوباره به جنگ با قوت وارد جنگ شوند، در حالی‌که افغانستان مجبور است بدون پشتی‌بانه متحد خود، به تنهایی به مصاف طالبان و بیش از بیست گروه تروریستی دیگر، برود.

۴- مواد مخدر

 افغانستان بزرگ‌ترین تولیدکننده مواد مخدر در جهان است و عاید ناشی از مواد مخدر مهم‌ترین منبع تمویل جنگ طالبان علیه حکومت و نیروهای بین‌المللی است. در توافق‌نامه صلح ایالات متحده و طالبان مسأله مواد مخدر اصلاً ذکر نشده است و این موضوع سبب می‌شود که طالبان هم‌چنان مهم‌ترین منبع عایداتی جنگ‌شان را حفظ کنند. در جریان نشست میان‌افغان‌ها عایدات‌شان را حفظ و از عایدات‌شان از مواد مخدر، به تسلیح بیش‌تر می‌پردازند و این مسأله کشورهایی که متاثر از مواد مخدر اند را نسبت به صلح با حفظ مواد مخدر، نگران کرده است و سبب می‌شود که در آوردن صلح، همکاری صادقانه نکنند.

۵- قباحت‌زدایی از طالبان

 طالبان به عنوان گروه یک گروه جنگی برای رسیدن به اهداف نظامی‌شان قبیح‌ترین اعمال نسبت به مردم عام و نظامیان کشور مرتکب شده‌اند. طالبان در نزد افکار عمومی منفورترین گروه نظامی و برای نیروهای امنیتی کشور دشمن درجه اول‌اند. آمدن طالبان و ادغام‌شان نیازمند تغییر افکار عمومی و ذهنیت نیروهای امنیتی نسبت به طالبان می‌باشد. آمدن طالبان بدون حداقل معذرت‌خواهی از مردم و نیروهای امنیتی کشور، فاصله میان مردم و حکومت را بیش‌تر می‌سازد و بنیادهای مردمی نظام را متزلزل‌تر می‌سازد.

نتیجه‌گیری

حکومت افغانستان تنها حکومت مشروع و پذیرفته شده در سطح ملی و بین‌المللی می‌باشد که مسوولیت دفاع از خاک کشور و جان، مال و ناموس مردم افغانستان را دارد، توافق‌نامه طالبان و ایالات متحده و نشست بین‌الافغانی افغانستان را در مرحله حساس قرار داده که عبور موفقانه از آن مستلزم تدبیر ملی، دوراندیشی مورد قبول مردم افغانستان، اجماع ملی در حفاظت از نظام سیاسی کشور و اقناع جامعه‌ی جهانی، می‌باشد. بنا بر آن، لازم است تا قبل از رفتن به نشست بین‌الافغانی برای حفظ نظام سیاسی حکومت، موارد غیرقابل‌ مذاکره مانند حفظ نیروهای امنیتی، برخی مواد قابل تعدیل در قانون اساسی و موارد قابل تغییر را مشخص کند. جامعه‌ی جهانی را نسبت خطر خلع سلاح نشدن طالبان آگاه و طالبان را وادار کند که برای آمدن در جامعه امروزی، باید سلاح‌های‌شان را تسلیم کنند و در عین حال مسأله مواد مخدر را روشن و الی ختم نشست طالبان را قناعت دهند که برای آمدن و شریک‌شدن در قدرت باید از مردم افغانستان نسبت به اعمال قبیح‌شان در دو دهه گذشته معذرت بخواهند و از حمایت گروه‌های تروریستی دست بکشند. در غیر آن، طالبان به جنگ و تهدیدشان ادامه می‌دهند و به جز سقوط نظام و بدبختی مردم و کشور، به هیچ چیز قانع نمی‌شوند.