موافقت غنی با انتخابات زودهنگام؛ مسیر صلح کوتاه میشود؟
محمداشرف غنی، رییس جمهور کشور، در مراسم گشایش سال سوم دور هفدهم شورای ملی با برگزاری انتخابات زودهنگام اعلام موافقت کرد. اشرف غنی با تأکید بر اصل «غیرمعامله» بودن انتقال قدرت از راه انتخابات گفت که حکومت آماده است تا درباره برگزاری انتخابات آزاد، شفاف و سراسری زیر مدیریت «جامعه جهانی» بحث کند. او افزود که حکومت میتواند درباره زمان برگزاری انتخابات نیز وارد بحث شود و در این باره به نتیجه برسد.
رییس جمهور غنی اشاره غیرمستقیم به طرح تازه امریکا که در آن حرف از دولت انتقالی به عنوان راه حل بنبست روند صلح افغانستان به میان آمده است، نیز داشت. او گفت که هر نهادی میتواند «خیالی و خوابی» را روی کاغذ بنویسد و راه حلی برای افغانستان توصیه کند؛ اما وثیقه «ما» قانون اساسی است. اشرف غنی تأکید کرد که هیچکسی نمیتواند در مورد انحلال نهادهای قانونی افغانستان تصمیم بگیرد و از جانب دیگر، قانون اساسی هم تنها با اتکا با متن خود این قانون، قابل تعدیل است.
این اظهارات اشرف غنی چیزی غیر از واکنش رسمی او به طرح تازه فرستاده ویژه امریکا در امور صلح افغانستان تفسیر نمیشود. او با بیان اینکه انتقال قدرت از راه انتخابات یک اصل غیرقابل معامله است، با تشکیل دولت انتقالی صلح که در طرح تازه امریکاییها آمده است، مخالفت کرد. در مجموع، اشرف غنی، طرح فرستاده ویژه امریکا را طرحی برخاسته از «خیال و خواب» توصیف کرد که از دید او نمیتواند راه حل قضیه افغانستان باشد.
رییس جمهور غنی از جانب دیگر برای انتقال قدرت به یک حکومت انتخابی جدید انعطاف نشان داد. معنای ظاهری اظهارات اشرف غنی درباره بحث روی زمان انتخابات و مدیریت این پروسه از سوی جامعه جهانی، آن است که او حاضر است به خاطر صلح و مشارکت دموکراتیک طالبان در قدرت، عمر حکومت خود را کوتاه کند. با این حال، هشدار ضمنی اشرف غنی آن بود که او در برابر هر طرحی که باعث انحلال نهادهای قانونی و یا تعدیل قانون اساسی غیر از مجاری خود این قانون شود، مقاومت خواهد کرد. از دید اشرف غنی، در این حالت نباید مقاومت او مخالفت با صلح و یا جنگطلبی با نیت حفظ قدرت تفسیر شود.
تأکید اشرف غنی بر سر اینکه انتخابات یک اصل غیرقابل معامله است، یک کار ستودنی است. اما آیا میتوان گروه طالبان را به برگزاری انتخابات زودهنگام زیر مدیریت جامعه جهانی قانع کرد؟ پاسخ در این باره تاکنون منفی است. این گروه بارها اشرف غنی را عامل دوام جنگ و تنها مانع روند صلح معرفی کرده است و تنها راه حل قضیه افغانستان را نیز کنار رفتن او از قدرت و توافق روی قانون اساسی و نظام سیاسی جدید خوانده است. از این رو، بعید به نظر میرسد که گروه طالبان بدون کنار رفتن اشرف غنی از قدرت و انجام مذاکره زیر چتر یک دولت مشارکتی موقت/دولت انتقالی پشت میز مذاکرات حاضر شود. کما اینکه مشارکت این گروه در جریان حدود هفت ماه در مذاکرات بینالافغانی نیز به همین علت معنادار نبود و باعث وقتکشی شد.
موضع اشرف غنی در زمینه تعدیل قانون اساسی، متأسفانه واقعبینانه نیست. بسیار دشوار است که قانون اساسی را با تکیه بر سازوکار پیشنهادی خود این قانون تعدیل کرد. فراهم کردن شرایط تعدیل قانون اساسی در وضعیت جنگی افغانستان غیرممکن است. چنانکه این شرایط در دوره حکومت وحدت ملی نیز فراهم نشد؛ در حالی تعدیل قانون اساسی و تغییر ساختار نظام از بخشهای اصلی توافقنامه حکومت وحدت ملی بود. همچنان، تعدیل این قانون از توافقات غنی و عبدالله در توافقنامه حکومت مشارکتی کنونی نیز است؛ اما از زمان تشکیل این حکومت تاکنون کمترین اقدامی در این زمینه انجام نشده است. این نشانه عدم پابندی اشرف غنی به تعهد تعدیل قانون اساسی از یکطرف و ناتوانی حکومت در فراهم کردن شرایط تعدیل این قانون از طرف دیگر است.
متأسفانه اشرف غنی در دفاع از موضع جمهوریت تاکنون صداقت لازم را به خرج نداده است. او در حالی که قانون اساسی را وثیقه عمل و تصمیم حوزه جمهوریت معرفی میکند، بارها آن را نقض کرده و نادیده گرفته است. همین اکنون نیز مبنای حضور او در قدرت، این قانون نیست؛ بلکه توافقنامه سیاسی است که تنها بین دو تکت پیشتاز انتخاباتی در انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری به امضا رسیده است. او همچنان برای انجام بازیهای سیاسی خود چند وزیر منتخب مجلس نمایندهگان را از کابینه بیرون کرده است. در مقابل اما وزیرانی را که رای اعتماد این مجلس را به دست نیاوردهاند، بر خلاف حکم صریح قانون، در کابینه حفظ کرده است. اینها نشانههای عدم وفاداری او نسبت به قانون اساسی و سودجویی مهارگسیخته از قدرت است.
با توجه به این موارد، میتوان گفت که انعطاف غنی در زمینه انتخابات، یک تاکتیک سیاسی است. او میخواهد وانمود کند که نیت حفظ قدرت ندارد و نسبت به انتخابات صادق است و آتش جنگ در کشور به دلیل میل او به ادامه قدرت شعلهور نیست. این در حالی است که دستکم دو انتخابات ریاست جمهوری و یک انتخابات پارلمانی برای عموم مردم افغانستان و جهان روشن ساخته است که غنی طرفدار چه نوع انتخاباتی است و مراد او از انتخابات چیست. او در عین حال، این انعطاف خود را با ارایه یک راه حل غیرعملی در زمینه قانون اساسی خنثا کرده است. غنی نیک میداند که برای توافق روی نظام سیاسی تازه به تدوین یک قانون اساسی جدید نیاز است؛ اما او برای این کار راهی را پیشنهاد کرده است که طرف مقابل آماده طی کردن آن راه نیست. به این ترتیب، حفظ قانون اساسی و نهادهای موجود و کوتاه ساختن عمر حکومت به خاطر صلح با شرط برگزاری انتخابات، شعارهای ویترینی، عامهپسند و هیجانانگیز است؛ اما بعید است که پشت آن نیت غیر از ادامه قدرت نهفته باشد. بنابراین، اعلام موافقت اشرف غنی با برگزاری انتخابات زودهنگام نمیتواند مسیر صلح را کوتاه کند.