عوامل ایجابی و سلبی اعتماد به پولیس زن
نگاه نو_ مطالعات نشان داده گرچه اعتماد عمومی و رضایت از پولیس، دو عامل متغیر از امنیت اجتماعی است، اما خود این عامل مؤثر به دو دسته تقسیم میشود: عوامل ایجابی و عوامل سلبی. عوامل ایجابی عبارت از عواملی است که وجود آن موجب شکلگیری و تقویت اعتماد عمومی میشود که مهمترین رویکردهای آن عبارت از مسلکی عمل کردن پولیس، داشتن سرعت عمل و دقت در انجام وظایف، تأمین امنیت اجتماعی، قانونمند بودن، رعایت ضوابط قانونی در هنگام انجام وظایف، صادق و راستکار بودن، رعایت اصول اخلاقی نظیر صداقت و پاکدامنی و برخورد با مردم با درنظرداشت حقوق اساسیشان حین اجرای وظیفه توسط پولیس و غیره است. عوامل سلبی عبارت از عواملی است که عدم آن، اعتماد عمومی را افزایش داده و بدبینیها را نسبت به پولیس از میان برمیدارد.
در بسیاری از کشورهای جهان، مردم نگاه بدبینانهای نسبت به پولیس زن دارند. آنان پولیس را عاملی در خدمت قدرت و علیه خود تلقی میکنند و زنان پولیس را بداخلاق و بدکردار میدانند. این در حالی است که در اکثر کشورها بعد از چندین دهه با روی آوردن پولیس زن به شیوههای نرم و اتخاذ رویکرد اجتماعی و پیگیرانه، این بدبینی رو به کاهش نهاده است. ناگفته نباید گذاشت که نقش و فقدان تبلیغات منفی رسانهها در عرصه کاستن بدبینیها نسبت به پولیس زن از اهمیت خاص برخوردار است؛ یعنی مردم زمانی به پولیس زن اعتماد میورزند که رسانهها در پی تخریب کارکردها و نقش پولیس نباشند، چرا که بخش زیادی از افکار مردم توسط رسانهها ساخته میشود و لاجرم محتوای منفی رسانهها علیه پولیس میتواند مردم را نسبت به پولیس زن و عملکرد آن بدبین بسازد. در حالی که میشود این باور را برای مردم شکل داد که پولیس زن از کفایت لازم در مهار کردن اخلالگران و ایجاد نظم و کنترل اجتماعی برخوردار است.
همکاری و مشارکت مردم با پولیس در جهت نظم و امنیت اجتماعی، مستلزم وجود رابطه با اعتماد بین مردم و پولیس است؛ زیرا اعتماد بستر تعاملات و روابط اجتماعی و کانون اصلی مفهوم سرمایه اجتماعی است. ایجاد ارتباط و تعامل پایدار اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی تا حد زیادی به اعتماد و میزان آن بستهگی دارد؛ چنانکه بدون وجود اعتماد ارتباط برقرار نمیشود یا در صورت لزوم این ارتباط بسیار محدود، بدبینانه، شکننده و با احتیاط کامل برقرار میشود. از طرفی، اعتماد یکی از عناصر جامعه مدنی است و نقش مؤثر در توسعه و پیشرفت یک کشور ایفا میکند؛ زیرا همکاری و مشارکت آحاد مختلف مردم در امور جامعه به میزان اعتماد متقابل بین آنها و ارکان مختلف حکومتی بستهگی دارد. پولیس یکی از ارکان حکومتی است که برقراری نظم و امنیت جامعه را برعهده دارد و برای ایفای نقش مهم و اساسی خود نیاز به همکاری و مشارکت مردمی دارد. این امر تحقق نمییابد مگر با جلب اعتماد مردم.
یکی از طرحهای ایجاد محیط امن و تأمین احساس امنیت مردم، جلب اعتماد آنها به پولیس به عنوان یکی از کارگزاران مهم حکومتی است. اعتماد باعث کاهش تنشها میشود و انسجام اجتماعی را افزایش میدهد. با توجه به اهمیت نقش پولیس زن در جامعه در ایجاد حفظ نظم و تأمین امنیت، مطالعه و شناخت نرخ اعتماد به پولیس در جامعه ضروری است؛ به دلیل آنکه سرمایه اجتماعی تسهیلکننده کاهشها است. سطح بالای اعتماد به پولیس زن در جامعه، موجب افزایش کارایی و بهبود عملکرد پولیس زن میشود. هرچه سطح اعتماد اجتماعی به پولیس زن بالاتر باشد، کیفیت ارتباط پولیس زن با شهروندان نیز بیشتر خواهد بود که در نتیجه مقبولیت پولیس زن در نزد شهروندان در حد بالایی قرار خواهد گرفت. از سویی، هرقدر اعتماد اجتماعی به پولیس زن افغانستان بیشتر باشد، اقتدار پولیس زن بالاتر میرود.