سه سال پس از کمپین نامم_کجاست؛ شوهرم می‌گوید: نامت را به دکتر معالج نگو

زنی به نام مستعار رابعه در ولایت غربی هرات در افغانستان دچار تب و جان دردی شدید می‌شود، به پزشک مراجعه می‌کند، پزشک بیماری وی را کووید ۱۹ تشخیص می‌دهد، رابعه در حالی که از درد می‌نالد به خانه برمی‌گردد، نسخه را به شوهرش می‌دهد تا داروی تجویز شده را برایش تهیه کند. شوهر بی آنکه از وضعیت وخیم همسرش نگران باشد، با دیدن نامش بروی نسخه، به خشم می‌آید و رابعه را به شدت مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد، چون او “نام” خود را به “یک مرد بیگانه” گفته است.

زن دیگری که نمی‌خواهد از وی نام برده شود و حتی صدایش در رادیو پخش شود، در تماس با بی‌بی‌سی گفت: “وقتی کسی به من می‌گوید که نامت را بگو، من کسر شان می‌کنم به غیرت مردانگی برادرم، پدرم و نامزدم برمی‌خورد. اصلا چرا باید آنها را ناراحت کنم و اسم خود را بگویم، یعنی چه من اسم خود را بگویم. من باید به اسم پدر، برادر و یا شوهرم یاد شوم و در آینده هم به اسم پسرم یاد شوم.”

این داستان هرچند تکان دهنده است اما منحصر به فرد نیست. گرفتن نام زنان تقریبا به صورت عموم در افغانستان تابو است و در برخی مناطق حتی مایه “ننگ و عار” دانسته می‌شود. بسیاری از مردان افغانستان از بردن نام خواهر، همسر یا مادرشان در مکان‌های عمومی اِبا می‌ورزند. حتی افراد تحصیل کرده که ادعای روشنفکری دارند، از هویت زنان خانواده انکار می‌کنند.

حداقل بروی سنگ قبر نامش را بنویسند

سه سالی پیش دقیقا در ۵ جولای/ژوئیه سال ۲۰۱۷ میلادی، لاله عثمانی زن دیگری از ولایت هرات خواست در مقابل این “بی‌عدالتی” قدعلم کند و کارزار “نامم_کجاست؟” را با شماری از دوستانش براه انداخت.

این فعال مدنی می‌گوید هدفش این بود که سئوال ایجاد کند تا زنان از خود بپرسند که نام‌شان کجاست و مردان از خود بپرسند که چرا از هویت زنان خانواده را انکار می‌کنند.

.
Image captionاعتراض زنان به نامم کجاست در کابل

خانم عثمانی می‌گوید: “برای آگاهی‌رسانی و مطلع‌سازی مردم از نخستین و طبیعی‌ترین حق یک زن که داشتن “نام” است، خواستم قدمی بردارم و به زنان آگاهی دهم که اگر به داکتر مراجعه می‌کنند، بر روی نسخه‌ نام خودشان نوشته شود. و یا اگر یک عضو زن خانواده فوت کرد، اگر در مراسم فاتحه‌خوانی نامی از وی برده نمی‌شود، حداقل بروی سنگ قبرش نام وی را بنویسند.”

حمایت گسترده در شبکه‌های اجتماعی

کارزار “نامم_کجاست” از حمایت زیادی در داخل و خارج از افغانستان برخوردار شد و به بزرگ‌ترین هشتگ افغانستان در فضای شبکه‌های اجتماعی مبدل شد و از زمان ایجاد تا امروز، توانسته توجه مردم را با ۱۴۷۶ هشتگ و ۱ میلیون و ۷۷۱ هزار و ۶۰۶ پسند و صحبت در این مورد به‌خود جلب کند.

حتی شماری از مردان افغانستان با گذاشتن نام‌های مادران در شبکه‌های اجتماعی از آنچه که زنان انجام داده، تقدیر کردند.

از سیاست‌مداران و هنرمندان شناخته شده‌ای افغانستان مانند امرالله صالح، فرهاد دریا و آریانا سعید گرفته تا شماری از نویسندگان و شخصیت‌های فرهنگی و ادبی ایران چون بهزاد امیر اصلانی، نویسنده، حمید سلیمی، فیلم‌نامه نویس، و شهاب حبیبی، خبرنگار، نویسنده و کارگردان از این کمپین حمایت کردند. و این کارزار در رسانه‌های داخلی و بین المللی پوشش گسترده‌ای یافت.

فرهاد دریا، هنرمند پر آوازه افغانستان، می‌گوید مادر، خواهر، دختر و همسر کسی بودن، نقش زنان و بخشی از هویت عاریتی آنها است نه تمام هویت آنها. وقتی زنان تنها به عنوان نقش‌هایشان شناخته و یا صدا زده می‌شوند، هویت اصلی آنها در این میان گم می‌شود. آقای دریا می‌افزاید: “زمانی که فرهنگ ناپسند و خرافی هویت‌زدایی که از طرف مردان بر زنان اعمال می‌شود، خود زنان را به مرور زمان به دستگاه‌های سانسورکننده هویت خودشان مبدل می‌کند. سلطانه و من هردو از کارزار نامم کجاست حمایت می‌کنیم و از مردان و زنان هموطن و با عزت و احترام هم دعوت می‌کنیم و آنها تشویق می‌کنم تا برعلاوه از نقش‌ها و رول‌های زنان، هویت و نام آنها را نیز به رسمیت بشناسند.”

همبستگی خواهرانه

اما فرانک عمیدی، خبرنگار حوزه زنان بی‌بی‌سی می‌گوید این هشتک باید در رسانه‌های ایران بازخورد بیشتری می‌داشت که بنا بر “گسستگی فرهنگی که به خاطر تعصبات‌مان” داریم، آن همبستگی خواهرانه که باید با جنبش‌های فیمینستی که در افغانستان دارد اتفاق می‌افتد، وجود می‌داشت، متاسفانه دیده نمی‌شود. او می‌گوید هویت مستقل زنان در ایران هم “صددرصد یک دغدغه و چالش” است.

آریا سعید، خواننده شناخته شده‌ افغانستان با آن‌که از این کارزار حمایت می‌کند و آن را یک گام مثبت می‌داند، می‌گوید که این باور خرافی که باید از بردن نام زنان در مکان‌های عمومی خودداری کرد هنوز با قوت ادامه دارد.

خانم سعید گفت: “سه سال از کارزار و هشتگ نامم_کجاست؟ می‌گذرد، اما هنوز زنان دیارم را به نامِ مادر احمد، همسرِ محمود و خواهر یعقوب می‌شناسند. یک زن، یک زن است و حقوق او باید بر سکوی هویتی خودش استوار باشد و شناخته شود، نه اینکه نام، شخصیت و حقوق‌اش در سایه‌ای کسی دیگری معنا بیابد و معرفی شود.”

“آفتاب و مهتاب ندیده”

اما آیا دلیل انکار از هویت زنان جنبه های مذهبی و فرهنگی دارد و یا یک سنت خرافی است؟ علی کاوه، جامعه شناس مقیم هرات می‌گوید که علت اصلی انکار از هویت زن داشتن یک جامعه به شدت مردسالار است که “ناموس و غیرت” مردان سبب می شود آنها نه تنها بر پوشش، پرده و حجاب بدن زن تاکید کنند، بلکه حتی نام وی را نیز از او بگیرند.

آقای کاوه، می‌گوید: “به گونه سنتی، زن در فرهنگ افغانی با پرده و اندرونی و حجاب، پوشش و ناموس تعریف میشود و انتظار میرود از دسترس نامحرم به دور باشد. این ویژگی در سنت قدیم هم بوده قسمی که در قصه‌ها یکی از ویژگی‌های زنان پاک‌دامن و خوب “آفتاب و مهتاب ندیده” است یعنی این که نه در شب و نه در روز حتی هوای بیرون بدنش را لمس نکرده.”

آقای کاوه می افزاید، مردان با انکار از هویت زنان خانواده می‌خواهند میزان غیرت و مردانگی خود را سنجش کنند، به این معنی که هرچه کنترل بر زنان و در پرده نگه داشتن شان بیشتر بود، مرد غیرتی‌تر به حساب می‌آمد. و این معیار چنان حساس است که حتی آشکارشدن نام واقعی یک زن نزد مردان نامحرم مردانگی و غیرت مردانه آنها را خدشه‌دار می‌کند. پس راه حل چیست؟

‎برخورد قانونی

شکردخت جعفری، اولین فیزیک‌دان پزشکی زن در افغانستان به این باور است که زنان در صورتی می‌توانند برای خود هویتی مستقل داشته باشند که اول از همه از لحاظ اقتصادی مستقل باشند. و ثانیا از لحاظ عاطفی و اجتماعی به کسی وابستگی نداشته باشد.”

خانم جعفری می‌گوید:”در کشوری مانند افغانستان، گاهی حتی نیاز به استفاده از قانون است تا خانواده و یا همسر حقوق وی را به رسمیت بشناسند. به عنوان مثال من به دختران جامعه سنتی توصیه می‌کنم حقوق اولیه خویش را درج عقدنامه ازدواج خود کنند به عنوان شروط ضمن عقد. حقوقی مانند ادامه تحصیل، کار، حضانت فرزند و حتی حق طلاق. و دیگر این که ما زنان پسران خود را باید چنان تربیت کنیم که نسل بعدی مشکلاتی از این قبیل نداشته باشند.”

افغانستان
Image captionشکردخت جعفری

درج نام مادر در شناسنامه

ادریس آذر، از بردن نام همسرش صادقه آذر و دخترش نیایش آذر اِبا نمی‌ورزد و به زنان افغانستان توصیه می‌کند از بردن نام خود هراس و شرم نداشته باشند.

اما انجام چنین کاری برای زنان افغانستان ساده نیست. آنها مدت‌هاست ضمیمه‌ مردان خانواده بوده‌اند. اکنون اعضای کارزار نامم کجاست می‌خواهند دیگر ضمیمه‌ مردان نباشند، سعی می‌کنند با راه اندازی گفتمان ملی، دولت را متقاعد سازند تا در شناسنامه‌ها نام مادر هم در کنار نام فرزند درج شود.

زمان حاکمت طالبان بدترین دوران برای زنان افغانستان پنداشته می‌شود، اما حدود ۲۰ سال از سقوط این گروه می‍گذرد، و با تمام تلاش‌هایی ‌که برای حضور و بازگشت مجدد زنان به صحنه عمومی صورت گرفته، غایب اصلی هنوز هم زنان هستند.

هنوز زنانی مانند رابعه به دلیل گفتن نام‌شان به پزشک، مورد خشونت شوهر قرار می‌گیرد. اما طوری که شکردخت جعفری می‌گوید، وقتی مبارزات مدنی نمی توانند جوامع به شدت مردسالار و سنتی مانند افغانستان را تغییر بدهند، حکومت باید دست به کار شود و مبارزه قانونی را علیه زن ستیزی آغاز کند تا دیگر کسی از ابتدایی‌ترین حق زن که داشتن هویت است، انکار نکند.