سربازگیری غنی از کمپ سیاستمداران سنتی
نگاه نو_ چنین مینماید که محمداشرف غنی در حال حاضر آماده نیست که به دستهی انتخاباتی داکتر عبدالله امتیاز بدهد. امتیازهایی که ارگ برای دستهی انتخاباتی داکتر عبدالله در نظر گرفته است، برای سیاستمداران گردآمده در این دسته قابل قبول نیست. به نظر میرسد که داکتر عبدالله مشورهی برخی از امریکاییها را که به نحوی در مسایل افغانستان دخیلاند، نیز نپذیرفته است. بارنت روبین، افغانستانشناس امریکایی، در یکی از مقالههای اخیرش به داکتر عبدالله مشوره داده بود که نقش مهم در موضوع مذاکره با طالبان به دوش بگیرد و ریاست شورای مصالحه را که در ترکیب آن سیاستمداران شناخته شده گرد خواهند آمد، بپذیرد و به همتیمیهایش اجازه دهد که در کابینهی اشرف غنی راه یابند. بارنت روبین نوشته بود که داکتر عبدالله میتواند از موضع ریاست شورای مصالحه در گفتوگو با گروه طالبان موضوع تعدیل قانون اساسی و تشکیل سمت نخستوزیری را دنبال کند. امریکاییهایی که روند حل سیاسی جنگ را مدیریت میکنند، به این باور اند که آیندهی سیاسی افغانستان در گفتوگو با طالبان تعیین میشود و موضوع نوع نظام سیاسی و حکومتی باید در آنجا دنبال شود.
ولی به نظر میرسد که داکتر عبدالله به قبول یک نقش مهم در موضوع مذاکره با طالبان و راهیابی همتیمیهایش به کابینهی اشرف غنی راضی نیست. او میخواهد سمت نخستوزیری همین حالا تشکیل شود و بعد در مذاکره با طالبان و تعدیل احتمالی قانون اساسی، درج این قانون شود. داکتر عبدالله و حوزهی سیاسیای که او از آن نمایندهگی میکند، به این باور اند که حکومت ریاستی همهی نیروهای سیاسی دیگر را از مناسبات قدرت دور میکند و راس هرم قدرت را قومی میسازد. اما آقای غنی در شرایط کنونی آماده نیست که سمت نخستوزیری را ایجاد کند. آقای غنی ایجاد این سمت را خلاف قانون اساسی میداند. غنی به این باور است که باید اول قانون اساسی از مجرای مشروع تعدیل شود، ولی تجربهی پنج سال گذشته نشان داد که ارگ با تعدیل قانون اساسی برای ایجاد سمت نخستوزیری چندان علاقهمند نیست.
ارگ در پاسخ به فشارهایی که از جانب جناح عبدالله بر آن اعمال میشود، در تلاش است تا قاعدهی سیاسی حکومت را وسیع بسازد. اشرف غنی سمت وزارت خارجه را به محمدحنیف اتمر سپرد. آقای اتمر که قرار بود نامزد انتخابات ریاست جمهوری باشد، شماری از سیاستمداران مشهور را در کنارش گرد آورده بود. به احتمال زیاد او به محمداشرف غنی وعده داده است که سیاستمداران غیر پشتونی را که با او بودند، به حکومت خواهد آورد. آقای غنی سمت ریاست دفتر خود را به شاکر کارگر، یکی از نزدیکان اوزبیکتبار آقای اتمر داد. شاگر کارگر در شروع حکومت وحدت ملی هم یکی از مشاوران مهم ارگ بود، اما اشرفغنی او را اخراج کرده بود. احتمال آن زیاد است که شخصیتهای سیاسی دیگری که در تیم آقای اتمر بودند نیز به کابینه و دیگر سمتهای حکومتی راه یابند.
اشرف غنی میخواهد فشارهای داکتر عبدالله را با وسیعسازی قاعدهی حکومت پاسخ بدهد. او در نظر دارد که داعیهی سیاسی داکتر عبدالله را با امتیاز دادن به سیاستمداران دیگر کماهمیت بسازد. این رفتار آقای غنی نشاندهندهی آن است که او و دستهی سیاسیاش در حال حاضر قصد ندارند که با داکتر عبدالله کنار بیایند. در حلقات طرفدار آقای غنی این تحلیل هم قوت گرفته است که کشورهای منطقه نگران نفوذشان در مناسبات قدرت افغانستان هستند. قدرتهای منطقهای به آقای غنی و اطرافیانش به چشم متحدان امریکا نگاه میکنند. از نگاه قدرتهای منطقهای آقای غنی سیاستمدار متحد امریکا است. در چهل سال گذشته قدرتهای منطقهای نفوذ خود را در مناسبات قدرت افغانستان به روشهای مختلف تقویت کردند. به نظر میرسد که انزوای سیاسی شخصیتها و نیروهای متحد قدرتهای منطقهای در افغانستان برای این قدرتها قابل تحمل نیست. چنین مینماید که آقای غنی با آوردن شخصیتهای مورد اعتماد کشورهای منطقه در حکومت، به نگرانیهای این کشورها پاسخ میدهد. حتماً تحلیل آقای غنی این است که راضی نگهداشتن کشورهای منطقه، در نهایت از جذابیت دستهی سیاسی داکتر عبدالله برای پایتختهای همسایههای دور و نزدیک میکاهد.
ولی دستهی سیاسی داکتر عبدالله با وجود اقدامات اخیر آقای غنی به اعمال فشار بر جانب ارگ ادامه میدهند. مشکل ارگ این است که کمیسیون مستقل انتخابات توان اثبات بازنده بودن آقای عبدالله را ندارد. اگر کمیسیون مستقل انتخابات میتوانست باخت نامزدانی را که بازنده اعلام شدهاند اثبات کند، تنشهای سیاسی به حدی نمیرسید که برای ارگ مشکل ایجاد کند. پیش از این برداشت عمومی این بود که در صحنهی سیاست افغاستان سه نیروی عمده حضور دارد: ۱-آقای غنی، متحدان سیاسی او و مشاوران جوان ارگ؛ ۲-سیاستمداران سنتی که در کنار آقایان عبدالله، اتمر و کرزی جا خوش کردهاند؛ و ۳- گروه طالبان. اما با مقرریهای اخیر این تقسیمبندی برهم خورده است. آقای غنی برای تضعیف عبدالله از کمپهای کرزی و اتمر سربازگیری کرده است. روشن است که در عصر کرونا و گفتوگو با طالبان، تشدید تنشهای سیاسی و تلاش سیاسیون برای تضعیف همدیگر به ضرر کشور است./فردوس کاوش