خروج از افغانستان و تغییر اولویت تهدید در سیاست خارجی آمریکا

فضای موجود میان نخبگان سیاسی آمریکای امروز با فضای پسایازده سپتامبر کاملا متفاوت است.فضای سیاسی پسا اوباما در آمریکا کاملا از کاهش حضور آمریکا در خاورمیانه دفاع می کند.

اکبر مختاری*

خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان جهان را حیرت زده و بسیاری را با این سوال اساسی روبرو کرد که دلیل بیست سال حضور آمریکا در افغانستان چه بود و چرا خروجی اینگونه تلخ و مفتضحانه از سوی نیروهای آمریکایی صورت گرفت؟

بیست سال پیش با حمله یازده سپتامبر تمام نگاه ها در آمریکا متوجه القاعده و پایگاه هایش در افغانستان بود و در کمتر از دو ماه از گذشت حادثه یازده سپتامبر، آمریکا به رهبری “جورج دبلیو بوش” حکومت طالبان را ساقط ساخت و دوران جدیدی را نوید داد؛ اما حالا پس از بیست سال با چنین نحوه خروجی صدای پرقدرتی در ساخت سیاسی آمریکا علیه استراتژی خروج شنیده نمی‌شود.

این درحالیست که آمریکا با ائتلاف پرقدرت جهانی و با توجیه مبارزه با تروریسم و حمایت نزدیک به شصت درصدی مردم آمریکا،به افغانستان حمله کرد و این کشور را به اشغال خویش درآورد.


در این روزهای تلخ و دردناک برای مردم افغانستان، صدای پرقدرتی مبنی بر مخالفت با خروج آمریکا در کنگره آمریکا و حتی نخبگان سیاسی دانشگاهی آمریکا شنیده نمی شود.


در سنای آمریکا که حدود نیمی از آن را جمهوری‌خواهان تشکیل میدهند تنها نسبت به نگرانی برای سربازان آمریکایی بهنگام خروج و صداهایی چون بمباران وضعیتی برای خروج امن تر از سوی سناتورهایی چون “تام کاتن” نزدیک به راست افراطی و “میچ مک کامل” رهبر اقلیت جمهوری‌خواهان سنا دیده میشود.

واقعا برنامه آمریکا چیست؟


اگر به کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۶ بازگردیم یکی از مهم ترین شعارهای او که مورد استقبال هواداران جمهوریخواه او قرار گرفت کنار کشیدن و خروج آمریکا از جنگ های بیرونی پرهزینه برای آمریکا بود.


دونالد ترامپ به حامیان خویش قول داد که دیگر بعنوان رییس جمهوری آمریکا، این کشور را وارد هیچ جنگ پرهزینه ای در خارج از مرزها نکند و توجه خویش را معطوف به داخل کشور و ارتقای اقتصاد آمریکا نماید. او قول داد که هرچه زودتر نیروهای آمریکا را از افغانستان و عراق خارج نماید.

عکس آرشیوی/ رویترز

خروج از افغانستان و تغییر اولویت تهدید در سیاست خارجی آمریکا


در سال پایانی ریاست جمهوری دونالد ترامپ با قدرت گرفتن گام به گام طالبان در افغانستان آمریکا خود را با واقعیت جدید، زودتر از هر دولت دیگری آماده ساخت و پروژه گفت وگوهای صلح با طالبان را در دوحه قطر کلید زد.


پروژه خروج آمریکا از افغانستان بصورت مرحله ای مورد تایید قرار گرفت و در پی توافقات دوحه، یکی از مطرح ترین رهبران طالبان یعنی “ملا عبدالغنی برادر” از زندان آزاد شد و طبق توافق، دولت “محمد اشرف غنی” متعهد شد که بخش زیادی از زندانیان طالبان را آزاد کند.


شکست ترامپ در انتخابات روندهای پایانی مذاکرات آمریکا با طالبان را به دوران ریاست جمهوری جو بایدن منتقل ساخت.

جو بایدن در مورد خروج نیروهای آمریکا از افغانستان راه ترامپ را ادامه داد و خیلی سریعتر از آن چیزی که بسیاری از دولتهای منطقه متصور بودند فرمان خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان را صادر کرد.


فضای موجود میان نخبگان سیاسی آمریکای امروز با فضای پسایازده سپتامبر کاملا متفاوت است.


اگر یازده سپتامبر راهبرد مبارزه با تروریسم را در سیاست خارجی آمریکا اولویت بخشید و بین الملل گرایی تهاجمی را در سیاست خارجی آمریکا ارتقا داد و حضور آمریکا را در خاورمیانه به اعلی ترین حد ممکن رسانید؛ فضای سیاسی پسا اوباما در آمریکا کاملا از کاهش حضور آمریکا در خاورمیانه دفاع می کند.


در دوران جدید حتی اولویت تهدید تغییر یافته است، دیگر نگرانی اصلی القاعده و بن لادن ها نیستند بلکه نگرانی اصلی سرعت خیره کننده رشد اقتصادی «چین»و توجه ویژه این کشور به پاگذاشتن در جای آمریکا بعنوان قدرت اول اقتصادی جهان است.


چین در سالهای اخیر نه تنها در حوزه اقتصادی همه را متحیر ساخته بلکه از نظر نظامی نیز دومین بودجه نظامی جهان را بعد از آمریکا به خود اختصاص داده است.


آمریکای فعلی از نگاه نومحافظه کارانه زمان جورج دبلیو بوش فاصله گرفته است و بدنبال بازسازی اقتصادی خویش خواهد رفت.


رای بالای ترامپ در دور اول و همچنین دور دوم نشان از فضای حاکم بر جامعه سیاسی آمریکا دارد تاجایی که حتی رییس جمهور جمهوریخواه نیز با شعارهای مبنی بر کاهش حضور نظامی آمریکا در مناطق مختلف جهان وجاهت می یابد.

دیدار تیر ماه گذشته “محمد اشرف غنی” رییس جمهوری فراری افغانستان از کاخ سفید/ آسوشیتدپرس

خروج آمریکا از افغانستان تصمیمی نبود که یک شبه گرفته شده باشد و اعتراضات کم دامنه درون ساخت سیاسی آمریکا به آن نشان میدهد که این تصمیم فراتر از اجرای نظرات یک رییس جمهوری است بلکه گویی اولویت تهدید متفاوت گشته است؛ همان تغییر اولویتی که ممکن است فراتر از خروج آمریکا از افغانستان را نیز شامل شود و دیگر کشورهای منطقه را نیز در برگیرد.


در چنین شرایطی شاید حادثه ای در حدو اندازه های یازده سپتامبر بتواند بار دیگر سبب افزایش پرقدرت حضور آمریکا در منطقه شود چیزی که در آینده نزدیک حداقل دیده نمی شود.