جناب رییس جمهور، بیش از این مردم را دستکم نگیرید
در سال ۲۰۱۴، وقتی اشرف غنی رییس جمهور افغانستان شد، کارش را با وعدههای کلان آغاز کرد. در آن روزها، آن سخنان رییس جمهور امید ایجاد میکرد و همه فکر میکردند که آقای غنی به عنوان مدیر کارکشته بانک جهانی و کسی که دانش و تجربه کافی در عرصه توسعه دارد، میتواند از عهده آنچه میگوید برآید.
حالا پس از هفت سال، مردم میبینند که نه تنها آن وعدهها عملی نشده است، بلکه افغانستان بدترین روزها را تجربه میکند. با آن هم، میبینیم وعدههای عملینشده هفت سال پیش، یک بار دیگر تکرار میشود و یا رییس جمهور جملاتی را بیان میکند که در واقع توهین به شعور مردم است. به گونه نمونه، توجه کنید به سخنان رییس جمهور در شبکههای مجازی که از سوی تلویزیون ملی نشر و پخش میشود.
رییس جمهور غنی در آخرین سخنان خود در مورد اهمیت خط آهن گفته است: «خط آهن موثرترین، مفیدترین و ارزانترین طریقه انتقال و ترانسپورت در قاره آسیا است.» تلویزیون ملی به نشر تلویزیونی این گفتهها اکتفا نکرده و آن را پس از طرحریزی گرافیکی در صفحات مجازی نشر و پخش کرده است.
جناب رییس جمهور!
در قرن ۲۱ همه میدانند که خط آهن موثرترین و ارزانترین وسیله انتقال است. بر منکرانش لعنت و چشم کسی کور باد که این گفته شما را رد کند. همچنین آقای رییس جمهور گفته است: «افغانستان کوتاهترین نقطه وصل آسیا است.» و یا «تولید انرژی برق با توسعه کشور ارتباط مستقیم دارد.» در این هم هیچ شکی نداریم. اینها واقعیتهای پذیرفتهشدهای است که هیچ دعوایی بر سر آن وجود ندارد. آنگونه که هیچکس نمیتواند انکار کند که مرغ نر را خروس میگویند. یا اینکه نمد سبزوار از پشم است و زیر ابروی یار ما چشم. اصلاً چهکسی گفته که زیر ابروی یار ما چشم نیست؟ اینها موضوعاتی است که همه بر سر آن توافق دارند و هیچ شک و تردیدی در این زمینه باقی نمانده است. درست است که ممکن شماری از مأموران دولتی، به این سخنان آقای رییس جمهور کف زده باشند؛ ولی واقعیت این است که چنین بیاناتی نه جدید است و نه هم راهگشا.
به برکت آزادی بیان، حالا مردم میدانند که در دنیا چه خبر است و کدام تصمیم در کجا گرفته میشود. ولی میبینیم که جناب رییس جمهور جملاتی را بیان میکند که جز اینکه دهن آدم از تعجب باز بماند، چیزی برای گفتن ندارد. به گونه نمونه، چند روز پیش آقای غنی در یک سخنرانی زیر عنوان اعمار صلح، در دانشگاه کابل گفت: «دیدید که زیادتر از ۱۰۰ هزار عسکر بینالمللی را من با وضاحت و افتخار از افغانستان کشیدم.» نمیدانم که به این حرف آقای رییس جمهور بخندیم و یا گریه کنیم. چون همه میدانند که خروج نیروهای بینالمللی از افغانستان تصمیم کاخ سفید بود و این نیروها را رییس جمهور افغانستان خارج نکرد. همچنین آقای غنی گفت که در کنفرانس ژنو ۱۲۰ کشور به ادامه کمکها به افغانستان تعهد کردند. او گفت ببینید که هنوز «دستشان دراز است». یعنی دست جهان به سوی افغانستان دراز است و گویا چون دنیا به جهان نیاز دارد، پس سالانه میلیاردها دالر کمک میکند. اما آیا واقعیت همین است؟ آیا همه نمیدانند که قضیه خلاف این است و این افغانستان است که دستش به سوی دنیا دراز است نه آنچه جناب رییس جمهور میگوید؟
جناب رییس جمهور!
از شما به عنوان رییس جمهور مملکت امید میرود که حداقل شعور مردم را به مسخره نگیرید. شما از سال ۲۰۱۴ تاکنون وعدههای زیادی دادهاید که نه تنها برآورده نشده است، بلکه ما خبرنگاران شرمنده از آنیم که سخنان تان را نشر کردیم و حالا نزد مردم پاسخی نداریم، جز اینکه بگوییم ببخشید، وظیفه ما تنها رساندن پیام رییس جمهور است و ما در قبال عملیشدن آن مسوولیتی نداریم. مانند من، صدها خبرنگار دیگر پس از سال ۲۰۱۴ بارها آنچه را که شما وعده دادید، نشر نمودند و افتخار کردند که رییس جمهور چنین برنامههای منظم و مدیریتشده دارد. در سال ۲۰۱۵ به مردم وعده دادید که جاده ابریشم را «از هرات تا واخان» امتداد میدهید و به این ترتیب راه ابریشم را یکبار دیگر احیا میکنید. ما هم باور کردیم و چنین وعدهای را به نشر سپردیم. اکنون پس از شش سال، نه تنها از جاده ابریشم خبری نیست، بلکه شاهراههایی که با پول گدایی آباد شده بود، دوباره ویران شده است. شما و حکومت تان حتا قادر به تأمین امنیت شاهراههای نیمهویران نیستید.
در همان سال ۲۰۱۵ گفتید که آبهای افغانستان در چهار سال آینده «انسجام بنیادی» پیدا میکند. شما وعده دادید که صدها بند کوچک و بزرگ تا چهار سال آینده ساخته خواهد شد. حالا دانستیم که آن سخنان تان بیشتر خواب و خیال بوده است تا واقعیت. در سال ۲۰۱۶ گفتید: «از واردات میرویم به طرف خودکفایی و به طرف مرکز و به طرف مرکز ترانزیتشدن برق منطقه». شما گفتید که قرار است ۱۵ هزار میگاوات برق از طریق افغانستان از آسیای مرکزی به آسیای جنوبی انتقال داده شود. ما هم این پیام تان را به مردم رساندیم که دیگر نگران بیبرقی و حتا کمبود برق نباشید؛ زیرا این مشکل حل میشود و افغانستان نه تنها خود برق خواهد داشت، بلکه از عهده برقرسانی به منطقه نیز بر خواهد آمد. حالا وقتی ساکنان پایتخت مجبور میشوند تا صرفیههای برق را در روشنی الکین حساب کنند، ما شرمنده میشویم که چرا چنین خبری را نشر کردیم. در سال ۲۰۱۹ گفتید که قرار است تا یکونیم سال دیگر کابل به «تفرجگاه مردم کابل و منطقه» تبدیل شود. همه باور کردند و برای سیر و سیاحت در کابل سبز، پاک و آباد آمادهگی گرفتند؛ اما حالا در سال ۲۰۲۱ کابل و باشندهگان آن در میان دود کشنده زغال، به سختی نفس میکشند. ما در برابر آن وعده شما به مردم چه بگوییم؟