تروریسم نامریی کابل‌نشینان را می‌کشد

این‌جا کابل است، شهر ارواح و مرگ که هزاران تروریست در کمین است.

نگاه نو_ برای سلامتی انسان غذای صحی، آب پاک و هوای پاک نیاز است. ما در زنده‌گی روزمره خویش همیشه کوشش می‌کنیم غذای صحی و آب پاک بخوریم و بنوشیم، ولی به هوای پاک هیچ توجهی نکرده‌ایم؛ چون خداوند هوای پاک را در اختیار‌مان به شکل مجانی و مفت گذاشته است و ما برای به دست آوردن آن هیچ نوع سعی و تلاش نکرده‌ایم. اگر هوا را مانند آب، غذا، لباس و غیره نیازمندی‌های‌مان خریداری می‌کردیم، شاید برای پاک نگه‌داشتنش کاری می‌کردیم. اما ما انسان‌ها به جای پاک نگه‌داشتن هوا، آلوده‌اش کردیم، به حدی که غیر قابل زیست شده است. یک انسان به همان اندازه که به غذا و آب در زنده‌گی روزمره نیاز دارد، بیش از آن به هوا نیازمند است. یک انسان به طور متوسط روزانه در حدود ۱kg غذا می‌خورد، ۱/۵kg آب می‌نوشد و ۱۶kg هوا تنفس می‌کند، بنابر‌این آلوده‌گی هوا ۱۱ برابر آلوده‌گی آب و ۱۶ برابر آلوده‌گی غذا برای انسان خطرناک است.

هوای پاک یکی از نعمت‌های الهی است که خداوند به مخلوقاتش اعطا کرده است، اما در این‌جا شهر کابل، شهری که بیش از پنج میلیون انسان در آن زنده‌گی می‌کنند، از هوای پاک محروم‌اند و به جای هوای پاک و گوارا دود موتر و زغال‌سنگ تنفس می‌کنند. کابل بیش از هر زمان دیگر در فصل زمستان هوایش آلوده و غیر قابل زیست می‌شود. دلیل آلوده‌گی هوا در زمستان، استفاده شهروندان از زغال‌سنگ و چوب جهت گرمای خانه‌ها است، اما تنها استفاده زغال‌سنگ و چوب در خانه‌های مسکونی نیست که هوای شهر کابل را آلوده می‌کند، بل استفاده از موتر ‌های فرسوده، حمام‌های غیر‌معیاری و استفاده رستورانت‌های و شرکت‌ها از مواد سوخت غیر‌معیاری است.

اما شهر کابل، شهری که در نوزده سال اخیر بیش از صد میلیارد دالر به آن جهت باز‌سازی و توسعه سرازیر شد تا این شهر، شهر‌های دیگر و روستا‌های افغانستان آباد شود و مردم افغانستان در رفاه و آسایش زنده‌گی کنند، اما تا به حال نه از رفاه خبری است، نه از آسایش و نه هم از آبادی و توسعه. کابل شهر دیپلومات‌نشین است که قلب افغانستان به شمار می‌رود. هوایش بعد از سرازیر شدن میلیارد‌ها دالر فعلاً هم‌چون تروریزم کشنده است؛ تروریزمی که به تدریج می‌کشد و دل آدمی را از زنده‌گی سیاه می‌کند.

اگر در طول نوزده سال، سالی یک ناحیه کابل به شکل معیاری و استندرد ساخته می‌شد، حالا شهر کابل شاهد چنین تروریزم نامریی نبود که شهروندانش را به کام مرگ و یا به شفاخانه‌ها بکشاند، بل دارای هوای گوارا و دل‌نشین بود و از نسیم صبح‌گاهی‌اش کابل‌نشینان هم‌چون بلبلی که در انتظار شکفتن گل است، لذت می‌بردند و روح و روان‌شان را با هوای معطر آن آرام می‌کردند.

تأثیرات آلوده‌گی هوا بیش‌تر به شهروندانی است که از صبح تا به شام مصرف کار در بیرون هستند، هم‌چون دست‌فروشان، پولیس ترافیک، کارگران شهرداری و… قربانی آلوده‌گی هوا در قدم نخست کودکان و شهروندان طبقه‌ی پایین هستند که نه خوراک صحی و کامل در اختیار دارند و نه مسکن مناسب؛ کودکانی که سیستم دفاعی بدن‌شان آسیب‌پذیر‌تر نسبت به بزرگان است. در قدم دوم تمام اقشار جامعه را در بر می‌گرد، نه دارا پرسان می‌کند و نه نا‌دار. شاید کسانی که وضع زنده‌گی‌شان خوب باشد، در خانه‌های خویش هوا‌کش داشته باشند و در خانه و یا موتر از شر هوای آلوده در امان باشند، اما به مجرد بیرون شدن از خانه و موتر، صید تروریزم نامریی خواهند شد.

اثرات آلوده‌گی هوا بر انسان بیش‌تر از آن است که حتا تصورش را هم نمی‌توانیم. دانشمندان حوزه طیب، تمام اعضای بدن انسان را آسیب‌پذیر از آلوده‌گی هوا می‌دانند. تنفس کردن هوای آلوده، باعث امراض گوناگون هم‌چون آمفیزم (تخریب کیسه‌های هوایی)، برونشیت مزمن، حساسیت، آسم (مجاری تنفسی باریک شده و عبور هوای تنفسی به حداقل می‌رسد و در نتیجه بیمار دچار تنگی نفس می‌شود)، پنومونیا (عفونت دستگاه تنفسی تحتانی)، سرطان ریه، معده و بیماری‌های قلبی، امراض روانی، امراض چشم و… می‌شود.

نه تنها بر انسان‌ها، بلکه سایر مخلوقات هم از اثرات بد آلوده‌گی هوا در امان نیستند و اکثر جانوران هم‌چون پستان‌داران از آلوده‌گی متضرر می‌شوند. آلوده‌گی هوا به حدی خطرناک است که گیاهان و درختان را هم به نابود می‌کشاند و خشک می‌کند و باعث از بین بردن فضای سبز شده و زنده‌گی را بر انسان تلخ و جهنمی می‌سازد.

آلوده‌گی هوا به همان اندازه که به جانوران مضر است، سلامتی آب و خاک را هم با خطر مواجه می‌کند و زمین را عقیم و نا‌بارور می‌سازد. جذب مواد کیمیایی توسط گیاهان و درختان و وارد شدن آن در مینو‌های غذایی، خطر را به انسان‌های بیش‌تر می‌کند.

آلوده‌گی هوا تروریزم نامریی است که نه شاه می‌شناسد و نه گدا، نه زمین را سالم می‌گذارد، نه درخت را، نه گیاه را و نه آب پاک. پس چه باید کرد تا از شر این بلایی که خود ساختیم، نجات پیدا کنیم؟

فقط یک راه حل وجود دارد، این‌که هر کس به اندازه توان خویش گام‌های عملی بردارد. از خانه‌ی خویش شروع کنیم، از این‌که در بخاری‌های خانه‌های خویش کفش، لباس کهنه، پلاستیک و دیگر چیز‌هایی که هوا را آلوده می‌کنند، استفاده نکنیم و زغال و چوب را به قدر اندک استفاده کنیم. دولت و مقامات مسوول که در زمینه مسوولیت دارند، مسوولیت خویش را به وجه احسن انجام دهند و نگذارند موتر‌های کهنه و فرسوده در شهر گشت‌و‌گذار کنند. حمام‌ها، شرکت‌ها و رستورانت‌هایی که از مواد سوخت غیر‌معیاری و بدون تصفیه استفاده ‌می‌کنند، باید بسته شوند.

بیایید برای خود، خانواده و جامعه‌ی‌مان این کار را بکنیم تا باشد که تن سالم و روح آرام داشته باشیم و از نعمت‌های الهی لذت ببریم.