بدترین حالت سناریوی افغانستان

نگاه نو_ عدم قطعیت قابل ملاحظه در مورد شکل‌گیری ساختار سیاسی در افغانستان، امریکا را وادار به شروع اخراج عساکرش از این کشور می‌کند. وضعیت موجود نسبت به بیرون شدن اتحاد جماهیر شوروی سابق در سال ۱۹۸۹ از افغانستان متفاوت است. در آن زمان نظم قانون اساسی (در افغانستان) وجود نداشت. تنظیم‌های هفت‌گانه که روس‌ها را وادار به ترک افغانستان کردند، نتوانستند برای عمل کردن، روی ساختار یک حکومت موافقت کنند. در حال حاضر افغانستان دارای قانون اساسی است، با آن‌که موجب ثبات سیاسی در این کشور نشده است. از این رو، یک افغانستان بی‌ثبات چگونه می‌تواند روی وضعیت در پاکستان تاثیرات خود را بگذارد؟

برخی در واشنگتن فکر می‌کنند که پاکستان به طور ویژه مشتاق حل‌و‌فصل معضل افغانستان نیست. مایکل کوگلمن در مرکز پژوهشی ودرو ویلسون در صحبت با خانم پامیلا کانستبل، گزارشگر واشنگتن پست می‌گوید: «به حیث یک ملت، پاکستان در مسأله صلح با همسایه خود افغانستان وضعیت خوب داشته می‌تواند، اما منافع استراتژیک اسلام‌آباد به ادامه جنگ در افغانستان تاکید دارد؛ زیرا طالبان به عنوان شریک پاکستان قدرتمند گردیده، هم‌چنان توانایی عمل‌کرد هند در افغانستان تقلیل یافته است.» کوگلمن و سایر «به اصطلاح پاکستان‌شناسان» به این باور اند که منفعت اسلام‌آباد در آشفته‌گی همسایه‌گانش است. آن‌ها طالبان را متحد مورد اعتماد پاکستان نسبت به نخبه‌های سیاسی متفرق افغانستان، و هند را دشمن مرگ‌بار غیر قابل اعتماد این کشور می‌دانند. من این کارشناسان را «نام‌نهاد» خطاب می‌کنم. مادامی که پاکستان مورد توجه پژوهش‌گران امریکایی قرار گرفت، درک آن‌ها از موضوعات مربوط به پاکستان کاهش یافته است.

دولت پاکستان به رهبری نخست‌وزیر عمران خان موقف قوی برای تشریح منافع اسلام‌آباد اتخاذ کرده است. شاه‌محمود قریشی، وزیر خارجه پاکستان، در گفت‌وگو با خانم پامیلا کانستبل می‌گوید: «منافع پاکستان ایجاب می‌نماید تا آمدن صلح و ثبات در افغانستان را شاهد باشیم. ما هیچ‌گونه موارد دلخواه در برنامه‌ریزی تقسیم قدرت و گفت‌وگوی بین افغان‌ها نداریم. ما هیچ علاقه‌ای به مداخله و آجندای دیگر نداریم. ما با نظم ناشی از صلح همکار خواهیم بود.» تشریح منافع جاافتاده پاکستانی‌ها توسط کوگلمن و امثال وی، نگریستن به اسلام‌آباد از عینک سال‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ است. در آن زمان دولت پاکستان، طالبان را به خاطر آوردن صلح و ثبات در افغانستان ترغیب کرد، زیرا افغانستان به خاطر جنگ داخلی تنظیم‌های جهادی که اتحاد جماهیر شوروی سابق را از افغانستان بیرون کردند، شدیداً تخریب شده بود.

با وجود تشویق طالبان در گذشته، مقامات اسلام‌آباد خود را شریک نگرانی‌های مردم افغانستان می‌دانند. هرچند گروه شورشی «طالبان» به قدر کافی تغییر کرده و تحمل باورهای مخالف‌شان را دارد. برای طالبان گرفتن سهم موثر در حکومت‌داری، با‌اهمیت است؛ کشوری که از قانون دموکراتیک و فرهنگ غربی پیروی کرده و بیش‌تر مدرن شده است. افغان‌های بیرون مرز که زمانی شامل ساختار دولت و افغانستان وطن آن‌ها بود، نمی‌خواهند کشور‌شان به عقب برگردد. مسأله‌ی دیگر مشخصاً درباره مسیر حکومت و رفتار شهروندان با زنان است. اگر‌چه طالبان اصرار دارند تا حکومت آینده کاملاً اسلامی بوده و قانون اساسی که در شهر بن آلمان در سال ۲۰۰۲ نوشته شده باید ملغا شود. در مورد نقش زنان در جامعه افغانی، طالبان بر چارچوب شریعت اسلامی تأکید می‌کنند.

از زمانی که تغییر قابل توجه قرار است در روزها، هفته‌ها و یا ماه‌های آینده رخ دهد، سیاست‌گذاران پاکستانی باید برای مواجهه با وضعیت وخیم آماده‌گی بگیرند. تصور وضعیت وخیم دشوار نیست. این مسأله نیاز پرداختن به کشف و همکاری با ذی‌نفعان آینده افغانستان دارد. افغانستان با مشکلات حل ناشدنی مواجه است که ضرورت به رهبری قوی بیرون‌مرزی دارد. مشکل نخست، تفرقه‌گرایی قومی است، در شمال و شمال‌شرق، رقم تاجیک و اوزبیک مساوی به پشتون در جنوب است. زمانی که افغانستان در سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۷۸ با رژیم سلطنتی اداره می‌شد، شاه بیش‌ترین فرصت را در حکومت‌داری به بزرگان قومی داد که در مناطق‌شان حاکمیت داشتند. اکنون، قانون اساسی پذیرفته شده توسط قدرت‌های غربی در هم‌سویی گروهی کوچک از افغان‌ها، نظام متمرکز را شکل داد که براساس آن قدرت بیش‌تر در دست رییس جمهور انتخابی است. امریکایی‌ها به افغانستان حمله کردند و به واسطه تاجیک‌ها طالبان را از قدرت بیرون رانند. امریکا با نظام ریاستی اداره می‌شود، بنابر‌این آن‌ها درباره ساختار دولت افغانستان فراتر از تشکیل نظام ریاستی فکر نکردند؛ چنان‌چه در امریکا نیز رییس‌جمهور در رأس قوه اجراییه قرار دارد که در دوره‌های معین انتخاب می‌شود. در امریکا دوره کار رییس جمهور چهار سال است، در حالی که در افغانستان برای پنج سال انتخاب می‌شود. در هر دو کشور، رییس جمهور اجازه دوبار انتخاب شدن را دارد.

نسخه طرح شده در بن برای جامعه کثیر‌القومی مثل افغانستان کارآمد نیست. یکی از ویژه‌گی‌‌های مهم سیستم سیاسی افغانستان در انتخابات‌های مکرر این است، شهروندانی که رای ریخته‌اند، نتیجه انتخابات را می‌پذیرند. افغانستان تا به حال چهار انتخابات ریاست جمهوری در سال‌های ۲۰۰۴، ۲۰۰۹، ۲۰۱۴ و ۲۰۱۹ داشته است. از این میان صرفاً انتخابات ۲۰۰۴ مورد قبول بوده، مابقی از سوی بازنده‌ها به چالش کشیده شده است. چیزی که وضعیت را خطرناک کرده، شگاف میان بازنده‌ها و برنده‌های انتخابات روی مسایل قومی است. اخیراً انتخابات به سوی تشکیل دو حکومت رقیب سوق داده شد، یکی به واسطه اشرف غنی (پشتون) و دیگری به واسطه عبدالله عبدالله نیمه‌تاجیک (از جانب مادر). آیا این موضوع اولین گام تقسیم مملکت بر اساس مسایل قومی شده می‌تواند؟

مسأله دوم، نگرانی در مورد وضعیت زنان در جامعه افغانی است. طالبان در حال حاضر گفته‌اند که زنان را با مردان مساوی نمی‌دانند. با الهام از عربستان سعودی و قرائت دینی خودشان، از دید حقوق انسانی زنان نزد آن‌ها درجه دوم است. با این حال، پس از دو دهه دموکراسی غربی که زنان افغان حق فعالیت در بیرون از خانه را دارند، مشکل است که آن‌ها دوباره به عقب برگردند.

مسأله سوم، خروج امریکا مشکل اقتصادی را به افغانستان به بار می‌آورد. از سال ۲۰۰۲، دولت افغانستان بیش‌تر متکی بر غرب است. بیش‌ترین کمکی که به بخش رفاه عامه نیاز داشته، برای حفظ نیروهای وسیع افغان و تهیه خدمات عامه از جانب امریکا و متحدان غربی‌اش به مصرف رسیده است. با خروج امریکا، بعید است که منابع قابل ملاحظه از واشنگتن به کابل سرازیر شود. حکومت مرکزی به محدودیت‌های مالی در ارائه خدماتی که مردم توقع دارند مواجه شده و خدمات به آسانی در دسترس آن‌ها قرار نخواهد گرفت. این مسأله بیش‌تر مردم را به اردوگاه طالبان سوق می‌دهد.

تمام این برایندها عواقب ناخوشایند و جدی برای پاکستان خواهد داشت. اسلام‌آباد نیاز به گرفتن آماده‌گی برای این انکشافات دارد. یکی از پیامدهای آنی آمدن انبوهی از مهاجران افغانستان به پاکستان است. چالش دیگر رشد تجارت مواد مخدر به واسطه شورشیانی است که برای تمویل فعالیت‌های‌شان به کشت و تولید کوکنار رو خواهند آورد.

نویسنده این مقاله وزیر مالیه پیشین پاکستان و معاون اسبق بانک جهانی است. این مقاله نمونه‌ی بارز دیدگاه‌های سیاست‌گذاران پاکستانی در قبال افغانستان است.