اهداف پنهانی جرگه‌ها

نگاه نو_ در افغانستان لویه‌جرگه با قدمت تاریخی و جایگاه حقوقی در وثیقه ملی به عنوان عالی‌ترین مظهر اراده مردم جا گرفته است. معمولاً لویه‌جرگه­‌ها برای تعدیل و تصویب احکام قانون اساسی، اتخاذ تصمیم در مورد مسایل مربوط به استقلال، حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و در حالات اضطرار و فوق‌العاده و هم‌چنان برای محاکمه رییس جمهور برگزار می‌­گردد.

در دو دهه پسین، عرف جرگه‌طلبی بنا شد و رهبران سیاسی برای گریز از مسوولیت­‌ها و گذاشتن بار سنگین تصمیم‌گیری­‌ها بر دوش تعدادی از مردم، رو به جرگه‌ها آورده و با افزودن اصل مشوره‌گیری به این جرگه­‌ها، خواسته تغییر مفهومی به لویه‌جرگه قانونی دهند.

گاهی سران دولت خواسته‌اند مفکوره‌های پنهان و نیت سیاسی خویش را در لایه‌های زیرین جرگه‌­ها جا زده و خواسته­‌ها را از زبان اعضای این جرگه‌ها فریاد بزنند و به آن صبغه‌ی مردم­‌خواهی بدهند.

در دهه اخیر، چند بار لویه‌جرگه مشورتی برگزار شده که بیش‌تر ماهیت تشریفاتی داشته و به فیصله‌­ها، مشوره‌ها و نظریات اشتراک­‌کننده‌­گانِ جرگه‌ها توجهی نشده است. این امر با نادیده‌گیری برآیند نشست‌­ها، به جایگاه حقوقی و اعتبار اجتماعی این مجلس بزرگ ملی صدمه­ وارد کرده است.

نیک می­‌دانیم زمانی که زعامت سیاسی از دل انتخابات و آرای پاک مردم بیرون آید و جمهوری اصل نظام­ در کشور تلقی شود، رییس جمهور یک سلسله صلاحیت‌­ها و اختیارات را از جانب مردم کسب کرده و برای قدرت‌­نمایی و تصمیم‌گیری­‌ها این اختیارات به او واگذار می‌شود که با خردمندی و تدبیر باید اعمال شود و نیازی نباشد تا در پستی و بلندی‌های حکومت‌داری، سیاست‌گذاری­ و حین برخورد با بُن‌بست­‌ها، مردم خود تعیین تکلیف کرده در جرگه‌ها شرکت کنند.

صلح به عنوان یک ارزش، هدف کلان و کل یک مساله، نیاز به مشورت‌­ها و شکل‌­گیری اجماع ملی داشت­ که در گذشته با راه‌اندازی جلسات مشوره­‌گیری، صلاحیت تصمیم­‌گیری به دولت تفویض شده است. حالا برگزاری جرگه برای دریافت راه حل یک بُن­بست جزئی فرا‌راه صلح که چگونه‌گی رهایی چند صد زندانی طالب است، از صلابت و اقتدار جمهوریت کاسته و روحیه لابی­‌گری و امتیاز‌طلبی در میز مذاکره با طالبان را قبل از آغاز پروسه گفت‌وگو­ها پایین می‌­آورد.

رییس جمهور افغانستان در حالی شتاب­‌زده جرگه مشورتی را برگزار می‌کند که بهتر بود تا کارت ارزشی و پر‌امتیاز را که رهایی زندانیان طالبان بود، قبل از شروع بازی وارد میدان نمی‌­کرد و یک جمع کلان طالبان زندانی را مورد عفو آنی قرار نمی‌­داد. حالا در بحث رها‌سازی پنج‌­صد زندانی دیگر طالبان نیز دولت با همان تک­روی و خود‌اختیاری قبلی می‌تواند تصمیم اتخاذ کند.

جامعه سیاسی و جامعه مدنی افغانستان قبلاً نیز با رهایی چند هزار زندانی طالبان بدون تضمین قوی از آن‌ها موافق نبوده که دولت را با پرسش در مورد قربانی نیرو‌های امنیتی حین دستگیری این زندانیان به چالش کشیده است. حالا که آغاز گفت‌وگوهای صلح به دلیل رد رهایی نزدیک به پنج‌­صد زندانی طالبان وارد مرحله­‌ی بحرانی شده، دولت با فرار از مسوولیت و رفتن به سوی برگزاری لویه‌جرگه، به گره کور صلح پیچیده­‌گی و ابهامات دیگر می‌افزاید.

دعوت لویه‌جرگه مشورتی از سوی رییس جمهور غنی به چند دلیل، اقدامی نامعقول و نامناسب به نظر می‌­رسد:

  • افغانستان هنوز هم در معرض خطر ویروس کرونا قرار دارد و دعوت چند هزار تن برای لویه‌جرگه، باعث گسترش دامنه­‌ی بیماری و همه‌گیر شدن آن خواهد شد.
  • لویه‌جرگه­ با هزینه‌ی هنگفت برگزار می‌­شود که در این شرایط حساس کرونایی و اوضاع آشفته اقتصادی، دولت توجه به حمایت از قشر فقیر و نادار داشته و دست­گیری گرسنه‌­گان بهتر از جرگه‌هایی­ است که مشوره‌های آن بار الزامی و اجرایی برای حکومت نداشته باشد.
  • رهبران سیاسی و مسوولان امور صلح می‌­توانند با کنش‌­گران سیاسی، فعالان مدنی، زنان و نخبه‌گان جامعه در تشریفات پایین­تر از لویه‌جرگه، نشست‌های مشورتی پیرامون مسایل داشته باشند.
  • لویه‌جرگه‌ها از اتوریته‌ی مردمی و سیاسی برخوردار بوده که باید در مسایل ارزشمند و کلان کشوری که نظام و سرنوشت ملت­ها در خطر باشد، برگزار شوند. پس بهتر است جرگه در فرصتی مناسب، پس از گفت‌وگو‌های نفس­گیر با طالبان، برای تأیید یا رد فیصله‌های دو سوی گفت‌وگو‌کننده دعوت شود.
  • زمانی که مساله رهایی و عدم رهایی پنج­صد زندانی طالب را واگذار به جرگه کنیم، در واقع باخت در آزمون تصمیم­گیری، قاطعیت و صلابت حوزه جمهوری‌ است و شک در اجرایی شدن نتیجه گفت‌وگو ایجاد می­گردد.
  • دیورند به عنوان یک معضل تاریخی میان افغانستان و پاکستان در صد سال گذشته وارد اجندای نظرخواهی در جرگه‌های ملی نشده ­که چند نسل تاوان این کشیده­گی‌های مرزی را می‌پردازند. دیورند بهانه­ای کلان برای ناامن‌سازی افغانستان از سوی پاکستان بوده و این کشور را واداشته تا افغانستان را عمق استراتژیک خویش برگزیند و با مداخله صریح و آشکار جانب افغانستان را به ختم این مشکل و شکایت مرزی به سازمان ملل متحد تشویق کند.

در چند سال اخیر، ارتش پاکستان به خاک افغانستان موشک‌پراگنی دارد و اخیراًَ حملات توپ‌خانه­ای نظامیان این کشور از سر گرفته شده و از مردم ملکی افغانستان قربانی می­گیرد.

طرح غافل­گیرانه­ی دولت برای دعوت از جرگه مشورتی صلح، نگرانی‌ها را در جامعه بالا برده که سفر اخیر زلمی خلیل­زاد، فرستاده ویژه امریکا برای صلح افغانستان، ممکن با هشدار‌ها و تصامیم قبلی امریکایی­ها نسبت به سرنوشت سیاسی افغانستان به همراه بوده است که رهبری حکومت با سراسیمه‌گی در پی برگزاری لویه‌جرگه با آجندای رهایی زندانیان شده است. احتمال می­رود که موارد دیگر نیز به آجندای لویه‌جرگه افزوده و دوام قدرت پنج‌ساله حکومت نیز از درون فیصله‌های این جرگه بیرون کشیده شود.

گمانه­‌زنی‌ها در مورد روی کار آمدن اداره موقت، نتیجه زودهنگام صلح با طالبان برای منفعت کمپ انتخاباتی ترمپ در امریکا و کنار زدن رهبری فعلی در جامعه وجود دارد که با لویه‌جرگه‌طلبی، تردید‌ها و احتمالات نزدیک به واقعیت، برجسته­تر شده است.