حضور مهاجرین افغان در ایران؛ مزیتهای اقتصادی و تجربیات کشورهای دیگر
پس از سالها حضور پررنگ مهاجرین افغانستانی در ایران، در یک سال اخیر تعداد زیادی از مردم افغانستان به دلایل متعددی که بارزترین آن فقر، نبود شغل و نبود امنیت است، به ایران مهاجرت کردهاند و غالبا هم مهاجرت آنان بهصورت قاچاق و غیرقانونی بوده است. اما دلیل اینکه چرا افغانستانیها ناگزیر ایران را برای مهاجرت انتخاب میکنند یکی شاید این باشد که ایران نزدیکترین مقصد برای آنان است؛ کشوری باثبات و با اقتصادی غنی و دارای اشتراکات فرهنگی و مذهبی فراوان برای آنان.
اگرچه حضور تعداد زیادی مهاجر در کوتاهمدت مشکلاتی را برای جامعه و دولت ایران ایجاد کرده است و متأسفانه در اکثر مواقع این مهاجرین افغانستانی بودهاند که در داخل کشور مورد هجمهی شدید مردم نیز قرار گرفتهاند که بارها از آن سخن رفته است، اما در دورنمای اقتصادی و در طولانیمدت با مدیریت بهتر و کارآمدتر دولت، حضور مهاجرین افغانستانی در داخل کشور را میتوان یک فرصت خوب تلقی کرد و حتا غنیمت شمرد.
در سرشماریای که در سال ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران منتشر کرده است، مهاجرین افغانستانی بیشتر در استانهای تهران، خراسان رضوی، اصفهان و کرمان زندگی میکنند. در این آمار اختلاف شش درصدی که در ترکیب جنسی مهاجران وجود دارد تأکید بر آن دارد که اکثر این مهاجرین را خانوارها تشکیل میدهند. هرچند احتمال سرشماری نشدن افراد مجردی که در بیرون از شهر مشغول بهکار هستند نیز وجود دارد. ولی بعد از روی کارآمدن حکومت طالبان در اواسط سال ۱۴۰۰، جمعیت افغانستانیهای ایران با مهاجرت بیشتر آنان افزایش پیدا کرد، که اخیرا وزیر خارجهی جمهوری اسلامی تعداد مهاجرین افغانستانی ساکن در ایران را بالغ بر پنج میلیون نفر اعلام کرد.
حضور مستمر مهاجرین افغانستانی در داخل کشور و تعاملات مثبت آنان همواره بهگونهای بوده که گسترش دیپلماسی فرهنگی ایران با افغانستان را رقم زده است و باعث شده که به مرور زمان آداب، عقاید، ارزشها و هنجارهای خاصی میان مردم دو کشور رد و بدل شود.
همچنین حضور مهاجرین افغانستانی باعث گسترش روابط اقتصادی و تجاری میان دو کشور نیز شده است و بسیاری از این مهاجرین که از دهههای پیشین در ایران حضور داشتند در بخشهای اقتصادی مشغول بهکار شدهاند. با این حال، با افزایش جمعیت مهاجرین در داخل کشور میزان روابط اقتصادی-تجاری و صادرات کالاهای مصرفی هم گسترش یافته است. با توجه به تحریمهای اقتصادی اعمالشده بر جمهوری اسلامی از جانب غرب، حفظ روابط اقتصادی-تجاری با کشورهای همسایه بهویژه افغانستان برای ایران حایز اهمیت بسیار است.
چون از جانبی افغانستان بازار مطلوبی است برای افزایش میزان فروش کالاهای ایرانی و از جانبی دیگر، دولت ایران میتواند از این طریق بخشی از تحریمهای اعمالشده از جانب غرب را دور بزند. از آنسو، در بازارهای افغانستان نیز تقاضا برای کالاهای مرغوب ایرانی بیشتر از کالاهای کشورهای دیگر است و بر حسب آن حضور عدهای سرمایهگذار افغانستانی در داخل کشور و فعالیتهای اقتصادی آنان نیز موجب رشد روابط اقتصادی-تجاری میان این دو کشور و از جانبی افزایش میزان فروش کالاها و اقلام صادراتی در بازارهای افغانستان شده است.
بهگفتهی عبدالرحیم کُردی، مدیر منطقه آزاد چابهار، در حال حاضر حدود ۲۰۰ شرکت از سرمایهگذاران افغانستانی در چابهار مشغول فعالیت اقتصادی هستند. اما بهدلیل یکسری محدودیتهایی که در سالهای اخیر برای اتباع افغانستانی ساکن در کشور وضع شد، مبنی بر گزارشی از سوی رسانههای داخلی، عدهای از این سرمایهگذاران که علاقه به سرمایهگذاری و فعالیت تجاری در ایران داشتند بهدلیل وجود چنین موانع و محدودیتهايی كه به روند كار آنان صدمه وارد میكرد و عدم وجود مشوقهای اقتصادی از سوی دولت، برای سرمايهگذاری و فعاليتهای اقتصادی به سمت کشورهایی چون چين، پاکستان، امارات متحده و عربستان تمایل بيشتری پیدا کردهاند.
در حال حاضر بر حسب باور عمومی، اغلب مردم ایران معتقد اند که حضور مهاجرين افغانستانی در داخل کشور تأثیر منفیای بر اقتصاد کشور گذاشته است و با توجه به وضیعت اقتصادی کشور با زیاد شدن مهاجرين، بازار كار و اشتغال برای كارگران بومی با حقوق مطلوب عملا كمتر شده است.
اما در چشماندازی فراخ و تخصصیتر، اكثريت كارشناسان اقتصادی بدين باور اند كه در شرايط بحرانی و افزايش نرخ تورم مالی، دولتها با سياستگذاریهای كارآمدشان در ظرفيتهای كوتاهمدت، ميانمدت و طولانیمدت میتوانند از وجود مهاجرين خارجی در كشور استفادهی مثبتی داشته و بخش اعظمی از بحرانهای مالیشان را به مرور زمان حل كنند. چون افزایش مهاجرين بهصورت بالقوه باعث افزایش تقاضای کالا و خدمات و به موازات آن در درازمدت موجب رشد و توسعه برنامههای اقتصادی در كشور میشود.
در مقابل، به لحاظ حقوقی دولت فقط وظيفه دارد در قبال مالياتی كه از مهاجرين اخذ میكند، آنان را از مزایای عمومی مانند خدمات اولیه (آموزش، بهداشت، مسکن و…)، بيمه و حقوق بازنشستگی بهرهمند سازد؛ خدماتی که در کشورهای خودشان از آن محروم بودهاند.
از سوی ديگر، این امر خود در راستای ايجاد فرصتهای شغلی جدید و فراوان، کارگران مهاجر را كه نسبت به کارگران بومی خدمات ارزانتری ارائه میدهند و معمولا برای مدتی هم از مطالبهی امتيازاتی چون بيمه و حقوق بازنشستگی فارغ اند، جذب میكند و سبب میشود تا کارخانهها از ماشینیشدن فاصله بگیرند و بهجای آن از نیروی انسانی بیشتری استفاده کنند.
با اين حساب، حضور مهاجرين بهعنوان نيرويی تازهنفس و با انگيزهی مضاعف توأم با پشتکار و مهارتهای متعدد با اشتغالزایی بیشتر میتواند موجب رشد تولیدات صنعتی و توسعه اقتصادی کشور شود.
بربنیاد گزارشها و آمارهای متعدد، مهاجرین نسبت به مردم بومی کشورها سختکوشتر بهنظر میرسند. آنان خطر میکنند و سختی مهاجرت را به جان میخرند تا در کشوری دیگر شروع بهکار کنند و آیندهی بهتری را برای خودشان به ارمغان بیاورند. این افراد نسبت به بقیه مردم از جدیت و مسئولیتپذیری بالاتری برخوردار هستند و با انگیزهی بالاتری کار میکنند.
البته در اين زمينه میتوان به تجربيات دیگر کشورهای جهان مثل آلمان و فرانسه نیز اشاره نمود که عملا در فقدان نيروی كار جوان بهسر میبردند و وضعيت اقتصادی آنها دچار بحران شده بود. ولی با برنامهريزی و مديريت كارا، مرزهای خود را بهروی مهاجرين آسيايی و آفريقايی باز گذاشتند و طی يکدهه توانستند مشكلات اقتصادی و بحرانهای مالی خودشان را تا حد زيادی مرفوع سازند و به پیشرفتهای چشمگيری دست پیدا کنند. در کل براساس تجربیات دیگر کشورها میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که در کشوری غنی، دارای منابع خالص نفتی و در عین حال صنعتی مثل ایران که سالها است با تحریمهای اقتصادی امریکا دستوپنجه نرم میکند، میتواند از حضور مهاجرین همزبان و با مشترکات فرهنگی یکسان استفادهی بهینهای نماید و با فراهمسازی شرایط و اسباب یک زندگی بهتر برای آنان، علاوه بر مشکلاتی که یحتمل با آن روبهرو خواهد شد، مزایای طولانیمدتی را برای همه به ارمغان خواهد آورد که موجب رشد و توسعه اقتصاد کشور و ارتقای سطح رفاه عمومی برای مردم آن کشور از جمله مهاجرین خواهد شد.