سفره خالی عید و لب‌های خشک مردم؛ گرسنه‌گی جمعی کشور را تهدید می‌کند

مردم افغانستان در حالی به استقبال عید قربان می‌روند که نانی در سفره و آبی در کوزه ندارند. اکثر باشنده‌گان کشور از گرسنه‌گی و کم‌آبی به‌ علت بیکاری و خشک‌سالی رنج می‌برند. بیکاری، بحران اقتصادی و افزایش بی‌پیشینه بهای مواد اولیه زنده‌گی، کمر آنان را که توشه‌ای در چنته نداشته‌اند، خم کرده است. در حال حاضر هیچ ابزاری در اختیار جامعه و مردم عادی نیست تا از طالبان بپرسند که چه روزهای سیاه و شومی بر سر آنان آورده‌اند که مجبورند دست به فروش اعضای بدن و فرزندان‌شان بزنند. فقر خانمان‌سوز و بیکاری بنیادبرافکن زنده‌گی آنان را به آخر خط مأیوسی رسانده است. توانایی خرید در اکثر مردم از بین رفته و نشانه‌ای از جنب‌وجوش گذشته برای تجلیل از عید دیده نمی‌شود. ناتوانی طالبان درکنترل بهای مواد خوراکی و عدم توانایی در عرضه خدمات اجتماعی و رفاهی، مجبوریت مردم را در تأمین مایحتاج زنده‌گی دوچندان کرده است. محرومیت دسته‌جمعی زنان از شغل و از بین رفتن نهادهایی که برای شهروندان منبع درآمد بودند، لب خشک مردم را ترکانده و سفره عیدشان را تهی ساخته است. از سوی دیگر، قاچاق گوسفند در پیشاپیش عید به بیرون از کشور، بهای آن را افزایش داده و مشکل دیگری بر مشکلات مردم افزوده است؛ به‌گونه‌ای که لبخند عیدی و خوشی را امسال از آنان گرفته است.

بازارهای کابل و ولایت‌ها در آستانه عید قربان نسبت‌ به سال‌های گذشته بی‌رمق و بی‌رونق است. کسی از گوشه‌وکنار شهر برای خرید میوه خشک، شیرینی، لباس و سایر نیازمندی‌های‌شان به بازار نیامده‌ است. بازارها و دکان‌داران در سکوت رقت‌باری به سر می‌برند و روزها انتظار مشتری را می‌کشند و مشتری تحت فشار شدید بیکاری و ناداری قرار دارد. اکثر بازارهای کشور حال‌وهوای عید را به خود نگرفته است. کمتر کسی از تجلیل عید سخن می‌زند. مردم مات ‌و مهبوت به آینده فرزندان و تداوم فقر استخوان‌سوز خویش می‌اندیشند و لبی برای خنده و دلی برای ‌شادمانی عید ندارند.

محمدالله، کارمند حکومت پیشین، قصه‌های تلخ و اندوهناک دارد. این مامور حکومت پیشین می‌گوید: «همه ما بیکار شدیم. چندین ماه می‌شود که با شماری از همکارانم در شهر دست‌فروشی می‌کنیم و با این کار حتا نان شب فرزندان خود را پیدا نمی‌توانیم؛ چطوری از سفره عیدی و عید سخن بزنیم؟» او می‌افزاید: «قیمت‌ها همه روز به بالا خیز می‌زند. کنترل وجود ندارد. شاروالی به بهانه کرایه جای، نان را از حلق دست‌فروشان بیرون می‌کشد.» این مامور حکومت پیشین می‌گوید که افزایش بی‌سابقه قیمت‌ها مجال همه چیز را از مردم می‌گیرد و جایی برای فکر کردن به مسایل دیگر زنده‌گی نمی‌گذارد و خنده‌ و خوشی ماه‌ها می‌شود که از کشور رخت بسته است.

افزایش بی‌سابقه قیمت‌ها

پس از سقوط افغانستان به دست طالبان، بهای اجناس و مواد خوراکی در بازارهای کشور هر روز نسبت به روز دیگر افزایش می‌یابد. اکنون قیمت بسیاری از اقلام مواد غذایی و اجناس، نسبت به گذشته دو برابر و حتا بیشتر از آن افزایش یافته و در عین حال بیکاری قدرت خرید مردم را در پایین‌ترین سطح آن رسانده است. به گفته اکثر شهروندان در کنار عوامل سیاسی، افزایش قیمت‌ها سفره عید بسیاری از خانواده‌های فقیر را خالی از نقل‌ونبات عیدی ساخته است. به باور این شهروندان خانواده‌های بی‌شماری در افغانستان به دلیل فقر روزافزون فرزندان‌شان را گرسنه می‌خوابانند و خود دست‌ به گدایی می‌زنند.

در همین حال، فروشنده‌گان مواد خوراکی و میوه‌های خشک نیز از افزایش قیمت‌ها شکایت دارند. آنان می‌گویند با بلند رفتن قیمت‌ها بازار خرید و تقاضا افت می‌کند. مردم توانایی خرید را ندارند؛ بنابراین آن‌ها نه‌تنها سود اندکی نمی‌برند، بلکه متضرر نیز می‌گردند. این فروشنده‌گان بی‌ثباتی نرخ افغانی در مقابل دالر، عدم کنترل بازار، انحصار و افزایش دو برابر مالیات و محصولات گمرکی توسط طالبان را از دلایل عمده افزایش بهای مواد خوراکی و سایر اجناس در بازارهای کشور می‌دانند. آنان تأکید می‌ورزند که قطع روابط بانکی با بسیاری از کشورها و پایین بودن قدرت خرید مردم، میزان واردات کالاها را کاهش داده است.

شمس‌الدین، یکی از دکان‌دارانی که از ذکر موقعیت خویش از هراس طالبان ابا می‌ورزد، در صحبت با روزنامه ۸صبح می‌گوید که با وجود سرازیرشدن میلیون‌ها دالر هنوز هم پول افغانی بی‌ارزش است. او دلیل عمده این «بی‌ارزشی» پول را حضور طالبان می‌داند که به ‌زور بر مردم حکمروایی می‌کنند.

او تآکید می‌کند که طالبان به گونه‌های مختلف هر کدام به نوبت از دکان‌داران باج می‌گیرند. به گفته او این گروه یک روز به ‌نام عشر و زکات و روز دیگر به‌عنوان مالیه از دکان‌داران پول جمع می‌کند، اما کسی از ترس آنان صدا بلند کرده نمی‌تواند. این دکان‌دار می‌گوید رفتار طالبان با دکان‌داران و مردم هم‌سان سیستم برده‌داری است.

او تصریح می‌کند: «هر وقت دل‌شان شد می‌آیند که ای‌قدر پیسه بته. وقتی بپرسی از خاطر چه ایقه پیسه بتم، می‌گن وقت مال دکانت را جمع کنیم، عشرش بیشتر از این می‌شه. این است حکومت‌داری بیادر.»

جیب ‌خالی مردم

علاوه بر گرانی قیمت مواد خوراکی در کشور، جیب‌ها و سفره‌های مردم در نتیجه بیکاری جمعی و فرار سرمایه‌ از کشور هر روز خالی‌تر می‌شود. رد مرز شدن مهاجران نیز شدت گرفته است. کسانی‌ که برای کار به ایران و ترکیه رفته بودند، همه‌روزه از این کشورها رد مرز می‌شوند. این پناه‌جویان بازوی توانای اقتصاد خانواده‌های‌شان بودند و اکنون خود به کاروان بیکاران افزوده می‌شوند. گرسنه‌گی به مرحله حاد آن رسیده است. در بیشتر ولایت‌ها رودها در حال خشکیدن‌اند و کشت‌زارها از بی‌آبی و سوز گرمای تابستان، سوخته‌اند.

مردم می‌گویند نه شغل دارند و نه زمینه کار و زراعت برای‌شان فراهم است. آنانی هم که تخم در زمین کاشته بودند، در اثر خشک‌سالی هنوز از زمین سرنزده بود که آفت ‌دیگری به ‌نام ملخ آن را از بین برد. شرکت‌های خصوصی و در مجموع سکتور خصوصی که حلقه چرخش اقتصاد و ثبات اقتصادی کشورند، به ‌جز آن‌هایی که با طالبان دادوستد دارند، باقی در حال فروپاشی کامل قرار دارند و کسانی ‌که در این نهادها کار می‌کردند، همه بر قطار بیکاران افزوده می‌شوند.

شماری از دکان‌داران در شهرهای کابل، مزارشریف، هرات، فیض‌آباد، تالقان، کندز، فیروزکوه، نیلی، بامیان و پلخمری در صحبت با روزنامه ۸صبح، گفته‌اند از زمانی که طالبان بر افغانستان مسلط شده‌اند، مشتری‌های‌شان را تقریباً از دست داده‌اند یا تعدادشان به نصف تقلیل یافته است.

احمد فیاض (نام مستعار) که از ترس طالبان نمی‌خواهد نامش در گزارش ذکر شود، می‌گوید: «از روزی که این‌ها قدرت گرفتن، سیه‌بختی شروع شده. ما حال نصف مشتری‌های سابق‌مان را نداریم. مردم بیکارند، پول ندارند در فکر این استن که جان خود را از گشنه‌گی نجات بتن، در فکر عید کسی نیس. به ای وضعیت عید چه می‌کنه؟ مردم اولاد خوده می‌فروشه، مال که گرفتیم، سرما تاوان اس.»

دیده می‌شود که فقر و گرسنه‌گی باعث شده است تا مردم شور و شوق تجلیل از عید را نداشته باشند. نگارنده این سطرها آدم‌های زیاد را در مناطق مختلف ولایت غور و برخی از مناطق دیگر افغانستان دیده است و می‌شناسد که به‌ جز نان خشک، آن هم در حد بخور و نمیر، دیگر طعم هیچ غذایی را در این روزها نمی‌چشند و با لبی نان خشک و گیلاسی آب، زنده‌گی را به پیش می‌برند.

طالبان به‌رغم ادعاهای بلندبالای‌شان، از حل مشکلات اقتصادی مردم، عرضه خدمات، کاهش نرخ بیکاری و کنترل قیمت مواد خوارکی ناتوان‌‌اند و به ‌جای فراهم کردن سهولت‌ها به سرمایه‌گذاران و مردم، زمینه‌ها و بسترهای فرار گروهی بیشتر را با عملکردشان مساعد می‌سازند.

این در حالی است که شماری از تاجران با حفظ هویت‌شان می‌گویند که طالبان تلاش می‌کنند تا بودجه و نان جنگ‌جویان‌شان را از وضع مالیات هنگفت بالای کالاهای وارداتی و اموال تجارتی تأمین کنند و این مسأله عامل افزایش بهای مواد اولیه در کشور شده است. گفته می‌شود افزایش فقر و بیکاری، بحران گرسنه‌گی و خشک‌سالی، ترس و دلهره‌گی از طالبان، نه‌تنها شوق عید را از مردم گرفته، بلکه کام آنان را نیز تلخ کرده است.

گفتنی است که پیش از این بارها نهادهای بین‌المللی از افزایش فقر و گرسنه‌گی در افغانستان هشدار داده‌اند. کمیته بین‌المللی صلیب سرخ در ماه گذشته با نشر گزارشی وضعیت کشور را فاجعه‌بار توصیف کرد. این کمیته خواهان کمک‌های نقدی برای رسیده‌گی به وضعیت بحران انسانی در افغانستان شد. سازمان ملل نیز در جریان سال میلادی اعلام کرده بود که بیش از ۲۴ میلیون نفر در افغانستان به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند.