بحران افغانستان تنها با آزادسازی ذخایر ارزی حل نمیشود
سازمان ملل متحد حدود یک ماه پیش اعلام کرد که افغانستان با بحران بشری قریبالوقوع روبهرو است. به باور این سازمان، با توجه به پرداختن نشدن معاشان داکتران، نبود وسایل مورد نیاز و بسته ماندن مراکز صحی، ممکن است که سیستم صحی افغانستان به زودی از هم بپاشد. این سازمان در سیام عقرب اعلام کرد که وضعیت بانکداری در افغانستان نیز آشفته است و نظام بانکی افغانستان در آستانه فروپاشی قرار دارد. ملل متحد افزون بر ادامه تلاشهایش برای حل این معضل، خواستار کمکهای بشردوستانه دیگر کشورها با مردم افغانستان شده است.
برخی از کشورها در کنار ادامه کمکهای بشردوستانه، کلید حل این بحران را در تعامل طالبان با جهان میبینید. در این میان، تنها پاکستان، چین و روسیه با توجه به داشتن روابط نزدیک با طالبان و اختلاف دیدگاه با امریکا، طرز دید متفاوتتری دارند. مقامات این کشورها در روزهای اخیر تأکید دارند که باید پول منجمد شده افغانستان آزاد شود و در اختیار طالبان قرار گیرد. این پول ذخایر ۱۰ میلیارد دالری را شامل میشود که از سوی وزارت خزانهداری امریکا بسته شده است
طالبان نیز در جریان ماههای اخیر خواستار آزادسازی ذخایر ارزی بانک مرکزی شدهاند. آنان تاکنون بارها از امریکا خواستهاند که این پول را در اختیارشان قرار دهد، زیرا به باور طالبان، در غیر این کار، دامنه بحران افغانستان گستردهتر خواهد شد. حکومت سرپرست طالبان حدود یک هفته پیش در نامهای به کانگرس امریکا، به گونه رسمی خواستار آزادسازی این ذخایر شد. برخی از مسوولان طالبان حتا این پول را حل کننده همه مشکلات افغانستان میدانند و گفتهاند که اگر کنترل این ذخایر به آنان داده شود، به کمکهای بینالمللی نیاز ندارند.
حکومت سرپرست طالبان پیشتر از ذخایر استراتژیک وزارت زراعت که توسط هند تأمین شده بود، در برنامه «گندم در برابر کار» استفاده کرد. از این ذخایر باید تنها در شرایط بسیار بحرانی (سیلاب، قحطی و فاجعه) استفاده میشد. این در حالی است که افغانستان هنوز در آستانه بحران قرار دارد و ممکن است که شرایط در ادامه بدتر شود. طالبان از آنجایی که از ذخایر وزارت زراعت خلاف رهنمود استفاده کردند، فکر میکنند شاید بتوانند از ذخایر ارزی بانک مرکزی نیز با همین شیوه استفاده کنند، اما این طرز دید اشتباه است.
واقعیت این است که طالبان هنوز چگونهگی استفاده از ذخایر ارزی بانک مرکزی را درک نکردهاند. هدف اصلی از به کارگیری این پول، تنظیم نرخ ارز خارجی از طریق این پشتوانه پول ملی است. بانک مرکزی این ذخایر را در اوراق قرضه وزارت خزانهداری امریکا سرمایهگذاری کرده است تا در کنار حفظ مصون پول و ضمانت سرمایهگذاریها، اندک تکتانهای از بابت آن دریافت و مهمتر اینکه در زمان نیاز، از آن به منظور کنترل نرخ ارز خارجی استفاده کند. به همین دلیل، بانک مرکزی هر زمانیکه با افزایش نرخ دالر روبهرو میشود، بخشی از دالرهای موجود در این ذخایر را وارد بازارها میکند.
در ادامه، بانک مرکزی هنگام تنظیم بودجه ادارهها، پول افغانی را در اختیار وزارت مالیه قرار میدهد، اما در مقابل کمکهای دالری دیگر کشورها را از آن وزارت دریافت میکند تا دوباره به این ذخایر بیفزاید. به این ترتیب، برای تنظیم نرخ دالر در کشور و ضمانت سرمایهگذاریها، نیاز است که این ذخایر دالری همواره موجود و در دسترس باشد. در صورتی که این ذخایر نیز استفاده شود، راه دیگری برای تنظیم نرخ ارز خارجی وجود نخواهد داشت. در نتیجه، ارزش افغانی در برابر ارز خارجی با گذشت هر روز کاهش خواهد یافت.
طالبان باید در گام اول فلسفه وجودی ذخایر ارزی بانک مرکزی را درک کنند. آنان پیش از فکر کردن روی دسترسی به ذخایر ارزی مسدود شده و استفاده از آن، باید راه دریافت کمکهای بینالمللی را باز نگه دارند. در شرایطی که هیچ گونه کمک بینالمللی با طالبان صورت نمیگیرد، آزاد شدن ذخایر بانک مرکزی میتواند برای افغانستان سنگین تمام شود، زیرا این ذخایر به زودی خالی خواهد شد و هیچ پشتوانهای برای حفظ آن وجود نخواهد داشت.
آزادسازی ذخایر ارزی بانک مرکزی به تنهایی بحران بشری در افغانستان را حل نمیکند. حتا در خوشبینترین حالت برای طالبان، اگر این پول خلاف رهنمود و قواعد در بودجه حکومت سرپرستشان استفاده شود، نمیتواند گرهگشا باشد. مجموع این پول ۱۰ میلیارد دالر است، در حالیکه حکومت سرپرست طالبان برای راهانداختن کار ادارهها، سالانه به حدود چهار میلیارد دالر بودجه نیاز دارد. اگر حکومت پیشین توان حکومتداری داشت، دلیل آن دریافت حدود نُه میلیارد دالر کمک نظامی و غیرنظامی بود. پس تا زمانیکه طالبان زمینه کمکهای مستقیم بینالمللی را از طریق تعامل جهانی فراهم نکنند، نمیتوانند با بحران موجود مبارزه کنند.
طالبان به جای درگیر شدن در بازی قدرتهای جهانی و فکر کردن روی راههای غیرمنطقی، باید راهحلهای اساسی را برای بحران کنونی جستوجو کنند. آنان نباید با موقفگیریهای پاکستان، چین و روسیه در مورد آزادسازی ذخایر ارزی هیجانزده شوند. با تأکید پاکستان، چین و روسیه بر آزادسازی ذخایر ارزی افغانستان در امریکا، بحران کنونی هیچگاهی پایان نمییابد. اگر این کشورها خواستار حل بحران افغانستان هستند، باید خودشان کمکها را افزایش دهند و نگذارند که خلای کمک دیگر کشورها حس شود. واقعیت این است که با کمک چند میلیونی پاکستان، چین و روسیه، مشکل افغانستان هیچگاهی حل نخواند شد. گره بحران افغانستان در تعامل منطقی با جهان است و طالبان نیز با توجه به شرایط مردم افغانستان، محکوم به این تعامل هستند.